پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٣)

بازدید
٣,٨٢١
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک جای کار میلنگه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

متقن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روش حذف یک داده ( نوع خاصی از روش اعتبارسنجی متقابل می باشد که در آن از تمامی داده ها به جز یک داده برای آموزش و از داده باقی مانده برای تست مدل استف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعدیل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکنج دار شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکرر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجاور مرکز، کنارمرکزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصب پرور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریخت سنجنی مبتنی بر تراکم

پیشنهاد
٠

ریخت شناسی مبتنی بر شکل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطالعه چندکانونی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تک کانونی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابهنجار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کودک بارگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لواط

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ده ها ( تن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ده ها ( تن ) ، چند ده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلنی وار، کلنی گونه relating to a colony or colonies

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حدود limits or boundaries The limits of a space or area; the borders

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای دیگر localization، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید

پیشنهاد
٠

در قدیم اگر فرد حواسش نبود و پایش را روی دم حیوانی وحشی می گذاشت باعث می شد حیوان از درد عصبی و به او حمله ور شود برای همین است که پا روی دم گذاشتن ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

املایِ دیگرِ realiZed، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابِخِرَد Lacking in intelligence, stupid

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیتیِ لندن ( شهری مستقل درون شهر لندن است ) The City of London, widely referred to simply as the City, is a city, ceremonial county and local govern ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با حروف پررنگ/درشت نوشتن cause ( a piece of text ) to appear in a bold typeface. "centre, embolden, and underline the heading"

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

linear : خطی leaner : صفت تفضیلی lean، برای معانی بیشتر به مدخل lean رجوع کنید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیوند زدن، پیوند دادن، پیونددهنده چیزی بودن Music is something that unifies people in their experience موسیقی پدیده ایست که مردم را در تجربه شان به ه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

شرمندگی، دستپاچگی embarrassment; abashment

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برخاسته از، برگرفته از، حاصل از، ماحصلِ، ناشی از، منتج از، نتیجه ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای پتانسیلِ a potentially emotional stimulus = محرک دارای پتانسیل هیجانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قابل استناد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور منفرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرضیه پردازی کردن، فرض گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طرح ( کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر به ( اینکه ) ، با توجه به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نابسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سابق الذکر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تشکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان وری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زبان وری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنش گرایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واکنش مدارانه، واکنش گرایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظریه پردازش دوگانه ( روان شناسی ) نظریه ای که می گوید ذهن از دو نظام مجزا و متفاوت تشکیل شده است. یکی نظامی که پردازش آن ناخودآگاه و ناآشکار ( خودک ...