ترجمههای M (٥٤)
شاید اینه - - > با اینکه مدرک نداره توصیه اش میکنم
دولت موافقت کرد با درخواست آنها تقریبا بدون ارزیابی صلاحیت
لطفا بااحساساتم بازی نکن ، همچنین نادیدشون نگیر. ( منو تنها نذار رو گلبم پا نذار😅 )
لطفا هر تلاشی برای بموقع رسیدن ( نیاز است را ) انجام دهید.
باید ( بخاطر had to ) هر ذره از علم ( یا دانش ) کامپیوتر خود را برای حل این مسئله ( چون حرف علم کامیپوتر اومد وسط میگیم مسئله نه مشکل ) بکار گیرم
این قانون رو نمیشه رو خارجیا اعمال ( این قابلیت رو نداره )
انگار این تئوری رو تو این مورد نمیشه براحتی تعمیم داد
پدر و مادر او تالار را برای مراسم عروسی رزور ( یا کرایه ) کردند
او قول/تعهد داد ( براساس مترادف ها ) غذای مراسم را تهیه کند
او ( مؤنث ) بلافاصله از نامزدی/ازدواج اش با او ( مذکر ) پشیمان شد
دوستان ترجمه Dr. Manan درسته چرا ترجمه نادرست رو بیخود لایک میکنید تو ترجمه هم درگیرشدن=مبارزه کردند
از دستگیره دنده استفاده کن تا دنده درگیر بشه=خوب جا بیافته
قبل از شام مهمانان مشغول بحث ریزی ( یا کوتاهی ) بودند
معلم پیانواش او ( دانش آموز ) را با معیار های خود بارها محک زد
زوج دوست ( داشتنی ) تا دیر وقت ( یا تا نصف شب ) جر و بحث کردند
نگا مثلا یه در خواست داده بعد گیرنده درخواست میگه: نشانه ای از ضرورت یا فوریت ( درخواست ) در صدایش ( معلوم ) بود
نشانی از فوریت ( اورژانسی بودن ) در صدایش بود
باید برای تضمین امنیت وی فوراً ( از ساختاری برای ترجمه استفاده کردم که حرف اضافه رو حذف کرده ) دست بکار شیم
بدون هیچ کمکی از جانب من ( انجامش داد / اون کار رو کرد )
پروازهایی با مسافر بیشتر ( اشاره بع افزایش مسافر ) و اقدامات امنیتی جدید باعث ( جلب ) توجه میشود
برخی از دانش آموزان خارج از مدرسه دسترسی آسانی به کامپیوتر ندارند
کی اسم برنده ها رو میگن
سخنرانی، به ( آتش ) خشم حضار دامن زد یا سخنرانی دامن زد به ( آتش ) خشم حضار
موسیقی قوی ( شاید منظورش یه چیزی مثل سبک راک باشه ) موجب تحریک احساس هیجان ( یا احساسات هیجانی ) میشود
رهبران با حملات موشکی خود به این تحریک ( یا تحریک گری ) پاسخ دادن ( یا واکنش نشان دادند
مرد هیچ احساسی یا ( عاطفه ای ) نسبت به موضوعات مربوط به خانواده اش نداشت
کمپانی های بسیاری نتوانستند رکود اقتصادی را تحمل کنند ( یعنی نتونستند از سر بگذرونند و ضربه شدیدی بهشون وارد شد )
بسته به انتهایی که شخص داخلش فوت کنه ۲ تا صدای متمایز ( یا متفاوت ) میده
بخوام خیلی خلاصه کنم: مشکلات کبدی یا کلیوی جزء موارد منع مصرف این دارو است
ascent تو این جمله = سر بالایی ، راهی که سربالایه درواقع مدنظره
ترجمه تعریف: شیب یا مسیری سربالایی
ترجمه تعریف: the act of going up = عمل بالا رفتن. که میتونه همون معنی مستقیم یعنی صعود مدنظر باشه یا معنی/ترجمه انتزاعی یعنی ترقی ، دستیابی و از این ...
ترجمه تعریف: ارتباط برقرار کردن مخصوصاً با نامه نگاری. درطی یک بازه زمانی.
داستان شما از اتفاقات شب گذشته با گفته های همسایه تان همخوانی دارد
میدونی یا میدونید اجرای امشب رو کی رهبری میکنه ( رهبری ارکست )
قتل در برخی از ایالات جنایتی است که حکم اعدام دارد
عامیانه: قتل تو بعضی ایالات حکم اعدام داره
تنها محدودیت در شناختمان از فردا شک و شبهه های امروزمان است ( یعنی انسان فقط در حد شک و شبهه ، یسری حدس در رابطه با فرداش شناخت یا درک داشته باشه )
این پیشنهاد قبل یه کلمه میتونه قبل کلمه شناخت جا افتاده
درک روزافزونی در این موضوع که باید تغییراتیت گیرد )
درک روز افزونی در ارتباط با الزام اعمال تغییرات وجود دارد
با عرض معذرت : از طرف آندریا تقدیم با عشق یک درکونی آبدار 😂😂
از شوخی بگذریم میشه این: آندریا به پسرش یک درکونی ( صدادار همونی که خودمون میگیم👈 ) آب دار زد
برایان تو شلوار چرمی خیلی ضایع بود و منم بزور جلو خنده خودمو گرفته بودم
این کیف دستی از چرم مرغوب ساخته شده است