پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٢٠٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

افتضاح، فاجعه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بر این اساس، به این ترتیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موفق شدن، برنده شدن، مرتبط کردن، نسبت دادن، منسوب کردن، وابسته کردن، حمل بر چیزی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلخوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقطه دید، جایی که بتوان آن را دید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به طرز بی اثری، بدون نفع و سود، غیر سازنده، دارای نتیجه ی معکوس، برخلاف انتظار، به طور بی نتیجه ای، به شکلی دور از انتظار، به طوری که مانع پیشرفت شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

فایده ای نداشت، بی نتیجه بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدون سود، غیر مؤثر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اثر گذاری، تأثیر گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بسیار زیاد، خیلی زیاد، شدیدا، به شدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بسیار زیاد، خیلی زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیاد اصرار کردن، زیاده روی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیاده روی کردن، زیاد اصرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رد کردن، مخالفت کردن ( حقوق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

طرح زخم، الگوی زخم ( کالبدشکافی ) مربوط به جای زخم گلوله است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شوکه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عصبی، خشمگین، ناراحت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تعداد زیادی، بسیاری از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مدنی، در ارتباط با حقوق مدنی، چیزی که به حقوق مدنی مرتبط باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعیین کردن، معلوم کردن، مشخص کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رنج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واکنش نشان دادن، به کسی توپیدن، مقابله به مثل کردن ( به طرز خیلی شدید و سخت ) دفاع کردن، در دفاع از کسی رگ گردن باد کردن، با شور و شوق به رقابت برخا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

طعمه، قربانی، آسیب دیده، گرفتار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شدید، زیاد، سخت، دردناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هدف چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

حرفه ای گری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تیررس، معرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عصبی، ناراحت، عصبانی، ترسیده و مرعوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دلهره آور، مایه دلهره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

روبرو شدن، مقابله کردن، به مقابله برخاستن، در برابر چیزی قرار گرفتن، سرو کله زدن، بحث کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محدود کردن، گرفتار کردن، گیر انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شکل دادن، ایجاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به خطرانداختنِ بی ملاحظه، نسنجیده به مخاطره انداختن ( عنوان یک جُرم در حقوق جزا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به خطر انداختن، تحت ریسک قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی مبالاتی در رانندگی ( اصطلاحی است مربوط به راهنمایی و رانندگی و با بی احتیاطی تفاوت دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پذیرفته شده، تأیید شده، قطعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به زمین انداختن، ( کُشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعدام کننده، مأمور اعدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی نفع، بدون منفعت ( کسی که از انجام یا عدم انجام کاری نفعی نمی برد، در نتیجه در کار/قضاوت/. . . انصاف نگه می دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طوری که بتوان آن را نشان داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

عصبانی، خشمگین، ناراحت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تصویری، مربوط به عکاسی و تصویر برداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

با تلاش زیاد، بصورتی جدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تغییر دادن، عوض بدل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به خودیِ خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قاب تصویر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

خالی شده/کرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به طرفِ، به سمتِ، به جهتِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مورد ادعا، خواسته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درک کردن