پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٢٠٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

جلوگیری، ممانعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

طفره رونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بحث برانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

چندک زده، گرد شده، خود را جمع کرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به اعتراف خودش، به گفته ی خودش، معترفا، اقرارا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درواقع، درحقیقت، به گفته ی خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به اعتراف خودش، به ادعای خودش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ساچمه زن، ( با تفنگ ساچمه ای یا بادی فرق دارد. سلاحی که با فشنگ حاصل از ساچمه و سرب و پاره های فلزات دیگر تغذیه شده و پس از شلیک بدونِ هدف دقیق، به ص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از روی دقت، از سر وسواس، از روی احتیاط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کناری، بغلی، بغل دستی، کنار دستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ادامه یافتن، دوام آوردن، باقی ماندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرمانده، مسئول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پیچ و تاب دادن، آب و تاب دادن، آسمان ریسمان بافی، سرهم کردن، ماستمالی کردن، ماله کشی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرفته، رسیده، نائل شده ( گذشته )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست یافتن، رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سخت تلاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پنهان کردن، مخفی کردن، جاساز کردن، صدای چیزی را در نیاوردن، ماستمالی کردن، ماله کشی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرزنشگر، نکوهش گر، ایرادگیرنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اتهام برانگیز، متهم کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرزنشگر، نکوهشگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

احمق، سبک مغز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سابقه ی رادیویی ( مجموعه پیامهای ارسال شده و دریافت شده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کشتن، کشتار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دست اندر کار بودن، دخالت داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مستلزم، دست اندر کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پوکه خالی، پوکه منفجر شده ( بعد از شلیک گلوله مرمی از سر فشنگ جدا شده و به سمت هدف می رود، و بدنه ی فشنگ که جایگاه باروت است، که با نام پوکه شناخته م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متوقف کردن، دست کشیدن، بی خیال شدن، بس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی خیال شدن، بس کردن، ادامه ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تأثیرگذار، اثرگذار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به این ترتیب بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

لآبالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

افسر عالیرتبه، افسر درجه بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گُل درشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مبنی بر اینکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مبنی بر اینکه، که نشان می داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

غسّال، مسئول کفن و دفن، مأمور تدفین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مسئول کفن و دفن، مُرده شور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

غسالخانه، موسسه تدفین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فرو آمدن، پایین آمدن، فرود آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناگهانی به جایی رفتن، هجوم بردن، سر کسی/جایی خراب شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خراب شدن سر کسی یا جایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

هدایت کردن/شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

براین باور بودن، معتقد بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

معافیت از مالیات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آنقدر ها، مثلِ آن ( درمقام مقایسه بین دو چیز )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آنقدرها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دقیق، واضح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چشم باز کرد و خود را . . . دید