پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٢٠٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به پایان رسیدن، به اتمام رسیدن، خاتمه یافتن، بسته شدن، مختومه گشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در بحبوحه ی، درخلالِ، در زمانِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به مشکل خورده، بازداشته شده، ممانعت شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رنجاندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بعد از آن هم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

در شوک بودن، گیج ماندن، به طوریکه انسان از عمل باز بماند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

صحبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حدودِ ، دور و برِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

من حیث المجموع، از هر نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور اقراری، مسلما، درواقع، درحقیقت، به گفته ی خود، به اقرار خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گریزگرانه، گریزآمیز، طفره آمیز، گریزجوی، گریزجویانه، ( آنچه که به سختی گیر می افتد ) دیر گرفتار، دیرگیر، گریزپای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

واقعی، حقیقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

موجود، حی و حاضر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حاضر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فن آوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اثر، خنثی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی نتیجه، بیهوده، بی اثر، بی فایده، غیر موثر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

از روی ناچاری، به ناچار، ناچارا ( البته ناچارا ترکیب غلطی است، چرا که ترکیب ناچارِ پارسی با الف و تنوین عربی کاربردی غلط است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شوک، اضطراب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به دفعات، بارها، مکررا، به تعداد زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بسیار زیاد، اکثرا، به خوبی، مکررا، به دفعات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

به دفعات، بارها، مکررا، بسیار زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بسیار زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارآمدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درباره ی، راجع به، برای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قرار و مدار گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مشکل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

رفع کردن/شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جا زدن، نظر را عوض کردن، حرف را تغییر دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به خواست خود، با دل و جان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خطری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را متهم کردن، گناهکار نشان دادن خود ( زمانی که شاهد در دادگاه، حرفی را می زند یا عملی انجام می دهد که اتهامات متوجه ِ خودش می شود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دست کشیدن، تسلیم شدن، بی خیال شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ایمن، تحت حفظ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تقصیر، گناه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خودداری از مصونیت، امتناع از معافیت، صرفنظر از مصونیت ( به مواقعی گفته می شود که یک شاهد، پیش از شروع دادگاه سندی را امضا می کند که به موجب متمم پنجم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

متمم ( حقوق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به معنای چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چشم پوشی، کناره گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بخشش، عفو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ممانعت، جلوگیری، سنگ اندازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

لفت دادن، معطل کردن، این پا و آن پا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بلند مرتبه، رده بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکستن قسم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وارد کردن/شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فرمانده کل، مدیر کل، ( کسی که ناظر یگان های تابع و مشابه زیردست است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اعتراف کردن، اذعان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زدن به چاک، خود را خلاص کردن