پیشنهاد‌های مسقوط طلا (٧٠٩)

بال سه گوش به طرحی از بال هواگرد می گویند که به شکل مثلث است.

هموار و یک نواخت متضاد: turbulent یعنی آشفته

آغازین

بدون دعوتی رفتن به مهمونی

It is similar to saying "wow" or "holy crap" but implies a more laid back manner

همه میدانیم که آسمان آنقدر بزرگ است که حتی دانشمندان ناسا هم هنوز نمیدانند تا کجا ادامه داره و انتهاش به کدام سقف ختم میشه بنابراین همیشه میگیم آسمان ...

افزاینده

ضریب برآ روشی برای اندازه گیری نیروی برآ ( lift ) نسبت به زاویه ی حمله ( angle of attack ) مثلا تا چند درجه زاویه حمله مجازه که ما افزایشش بدیم و آ ...

ساده بیان شده به سادگی بیان شده - گفته شده

Daniel Bernoulli ریاضی دان سویسی

a child's word for a railway train or locomotive دوستان این کلمه درسته منظور قطاره ولی فقط بچه ها ازش استفاده میکنن یا مادری که بخواد به بچه اش بگه ...

yard sales یا garage sales حراج وسایل خونه تو حیاط یا پارکینگ

خودی نشون دادن

house cat and alley cat

a telepathic message is sent from one person to another by using thoughts, not by talking or writing دل به دل راه داشتن اونا میگن فکر به فکر راه داش ...

عبارت بیان تعجب Used as an exclamation of surprise

مترادفش میشه withdrawal method هر دو یکین که تو ایران بهش میگن پیشگیری طبیعی بارداری ولی در اصل همون "روش پس کشی" میگن پزشکان

cardinal اصلی intercardinal فرعی

حاصلِ، نتیجه ی رشدِ

جمع هم رده جمع هم سن جمع هم صنف

اوضاع جدی ( ناجور و نابسمان ) نیازمند اقدامات جدی ( غیر متعارف ) است.

He hasn't changed a lick او یه ذره هم تکون نخورده ( تغییر نکرده اصلا )

to go or make progress at the same speed as ( someone or something else ) Our production can't keep pace with the orders coming in محصولات ما نمیتون ...

printout چاپ ( اسم ) print out چاپ کردن ( فعل ) ?can you print out this document I need a printout of this sheet

چرخشی که حول محور عمودی باشه yaw گفته می شود. حالا چه ماشین، هواپیما یا هر چی

relating to or designed for children between the ages of 9 and 12

راجع به - درباره ی جایگزین کلمه ی about است در مکالمات رسمی و formal

مترادف suction است یعنی مکش، مکیدن

مترادف aberration یعنی انحراف ( از مسیر )

حلقه نگهدارنده gimbal ring

A slang term for a man who: ( 1 ) Has a reputation for skills as a lover; ( 2 ) Has a large penis; ( 3 ) Has or has had, or is perceived to have ...

ناگهانی - یک دفعه ای

به سوراخ های ریز هم گفته میشه مثل سوراخ های یک کف شور فاضلاب یا منافذ هر چیز دیگری که گاز یا مایع ازش رد میشه

exercise یعنی عمل کردن بنابراین میشه با احتیاط عمل کردن ( یا ریسک نکردن )

تکرار مکررات حرفی یا جمله ای است که اگه به معنیش توجه کنیم چندان دارای مفهوم نیست و چیزیه که در جای مناسبش بدون فکر کردن گفته میشه بخاطر همینه میگن ت ...

یک رستوران معروف آمریکایی در جنوب کالیفرنیا که صورت سلف سرویس بوفه ای خدمات ارایه میده

در مکالمه اگه کسی سخنی بگه و دیگری در جواب بگه way ahead of you یعنی خودم میدونستم ( لازم نبود بگی )

شاید نشه با کلمه نوشت ولی میشه همون صدای لباسشویی که میره رو دور تندش یا سشوار یا جارو برقی

انحراف از منحرف شدن از پرت شدن از محدوده ی

[در هوانوردی] سطح مبنا یا سطح فرضی ( یعنی ما فرض میکنیم که وجود فیزیکی داره ) خطی فرضی است که در آن فشار استاندارد جو اتمسفر برابر است با 29. 92 ای ...

disinfection ضد عفونی مخصوص آلودگی های میکروبی، ویروسی یا باکتریایی decontaminate یعنی آلودگی زدایی شامل آلودگی های شیمیایی ناشی از فعالیت رادیواک ...

to go somewhere quietly and quickly

انجماد سریع در فیزیک و شیمی به فرآیند منجمد کردن اشیا در نیتروژن مایع و در زمان بسیار کوتاه گفته میشود flash - frozen

اسم: formula فرمول H2O is the chemical formula for water هاش2 او فرمول شیمیایی آب است فعل: formulate فرموله کردن - ساختن New drugs are being formula ...

اسم: formula فرمول H2O is the chemical formula for water هاش2 او فرمول شیمیایی آب است فعل: formulate فرموله کردن - ساختن New drugs are being formula ...

wound گذشته ی فعل wind است به معنای چرخاندن یا کوک کردن ( البته در حالت اسم معنای باد میده که اینجا کار نداریم ) وقتی کوک مثلا ساعتی ( یا هر چی ) را ...

مقیاس عینی و واقع بینانه

شرح و توضیح گفته ای به بیانی ساده تر جهت شفاف سازی منظور گوینده

اجتماعی بودن I work 50 hours a week, so there's not much time for socializing من هفته ای 50 ساعت کار میکنم بنابراین وقت زیادی ندارم واسه اجتماعی بودن ...

رابط ( میانجی ) بین انسان و ماشین آلات human - machine interface به صورت سر واژه HMI گفته یا نوشته میشه man - machine interface هم میگن هر دو یکین ( ...