پیشنهاد‌های Maryam.J (٣٥)

Low به معنی پایین Below به معنی در پایین_ در زیر

موزه ی لوور پاریس در فرانسه_ که به دو حالت در انگلیسی وجود دارد_ یکی louvre و دیگری louver _ تفاوت گویا در استفاده در لهجه ی بریتیش و امریکن هست " Lo ...

موزه ی لوور پاریس در فرانسه_ که به دو حالت در انگلیسی وجود دارد_ یکی louvre و دیگری louver _ تفاوت گویا در استفاده در لهجه ی بریتیش و امریکن هست " Lo ...

برای فونتیک در مورد british حرف r اضافه هست فکر می کنم

زن بد قواره_ که در قسمت معانی دیگر اومده "اشتباه" هست

To Be Moved having strong feelings of sadness or sympathy, because of something someone has said or done Dictionary. cambridge. org

جا گذاشتن I feel kinda left apart جا مانده ام، جا گذاشته شده ام

With a face like thunder با حالت چهره ی بسیار عصبانی She suddenly came into the room with a face like thunder Dictionary. cambridge. org

Run From فرار کردن از When danger surfaces, pisces runs from danger

Helios, also Helius ( /ˈhiːlioʊs/; Ancient Greek: Ἥλιος Hēlios; Latinized as Helius; Ἠέλιος in Homeric Greek ) , in ancient Greek religion and myth, ...

( احتمالا! ) هرچیزی که فرم مارپیچ در اون باشه یا پیچیدن داشته باشه Helix: به معنای حلزون، مارپیچ مثال:Helimagnetic, که به فرم مارپیچی مربوط اشاره دا ...

Warfie a person who works at a wharf, a waterside worker or labourer

The difference between Regional and Local As adjectives the difference between local and regional is that local is "from" or "in a nearby" location ...

Funnel cake is a regional sweet food popular in North America, found mainly at carnivals and amusement parks. Funnel cakes are made by pouring ba ...

First Off In the first place, before anything else در درجه اول، در جایگاه اول، قبل از هر چیز دیگر Merriam - webster

Chiptune, also known as chip music, is a style of synthesized electronic music made using the programmable sound generator ( PSG ) sound chips or syn ...

متنوع بودن

جلوی کسی ناگهانی ظاهر شدن To suddenly come at someone from a hiding place The man leaped out at her from behind a shrub Merriam - Webster

to be Unkind Of sb to do sth بعید بودن انجام کاری از کسی

Jump to the conclusion زود قضاوت کردن

A rather نسبتا، کمی

Social status جایگاه اجتماعی

فعل خود آزاری کردن Self - harm A sweet facade outside, but they often self - harm

Put sth on trial چیزی را مورد آزمایش قرار دادن

ماهیچه های جدا شده ی شکم، سیکس پک

یکی برای هرکدام، یکی برای هرکدام از

To get moved احساساتی شدن، احساس ترحم کردن

قسمت کوچک صورتی رنگ سمت داخلی چشم The small pink nodule on the inner corner of the eye

The scent of rain on the dry earth

بافت رشته ای سفید رنگ در بخش داخلی پوست موز The string - like things you encounter when you peeling a banana

پوشش مقوایی دور لیوان Cardboard holders your coffee cup so you don't burn your hands

The pinky toe انگشت کوچک پا

The name of infinity symbol نام نماد بی نهایت

شلوارک

غذای حیوان خانگی