پیشنهادهای Moonlight (٣٩٢)
رعنا در معنای قدیمی ⬅️ زن زشت خودآرا . که اکنون دچار تحول معنایی شده و معنای قدیمی خودش رو از دست داده . و حال به معنای �زیبا و خوش قد و قامت � استفا ...
بی رنگ می ، شراب رنگ
محسوب شدن، محسوب کردن
دانشگاه استنفورد
دانشگاه صنعتی شریف
سال بعد
امتیاز دهی
نقطه ، نکته ، نمره درس
کسب کردن
المپیاد
مدال فیلدز . جایزه ای که هر چهار سال یکبار به ریاضی دانان جوان کم تر از چهل سال که کار ارزنده ای در ریاضی انجام داده باشند، داده می شود .
اهدا کردن
زدودن
از عهده کاری برآمدن، موفق شدن
گذشته crack
گذشته notice
درک
حفره
نام یکی از قمر های سیاره مشتری
نام یکی از قمر های مشتری
نام یکی از قمر های مشتری
گزینه
رو به رشد
ناشی از
ارزش قائل شدن
سوغاتی
با شک و تردید
معضل اجتماعی
دقیق
جست و جو کردن ، مرور کردن
جور کردن
واضح تر ، شفاف تر
سخت تر ، جدی تر
گله گاو و گوسفند
مستقر کردن ، محل یابی کردن
به طور کسل کننده به شکلی کسل کننده
به سهولت
بیش از نیاز
آزمایش پزشکی
محیط زیست محلی
گیلک: منسوب به گیلان ، از مردم گیل
بهشت : رها کرد ⬅️ فعل ماضی از مصدر هِشتن به معنای رها کردن