پیشنهاد‌های سید محمود حسینی (٣٨٢)

بازدید
١٥٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به تدریج آسیب رساندن آزار دادن، وحشت افتادن، نگران شدن، مضطرب شدن، وحشت زده شدن، احساس گناه کردن جویدن به دفعات متناوب، دندون زدن خوردن از چیزی به تن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

همدردی کردن، دل خون بودن برای کسی، دلسوزی کردن، در غم کسی شریک بودن از موضوعی به شدت حمایت کردن به قیمت هر چی باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

با صحبت و حیله کسی رو به کاری واداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرج کردن پول، خرج کردن یا استفاده از پولی که بدست اومده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کوشش کردن، سعی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حمایت کردن، طرفداری کردن انتخاب شغل یا حرفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیر دادن، سرزنش کردن، نکوهش کردن، منصفانه رفتار نکردن، گیر الکی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جستجو کردن، جستجو برای پیدا کردن چیزی در یک مکان مشخص و درهم ریخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وادار به کنار کشیدن واداربه اطلاعات دادن حرف کشیدن بیرون کشیدن بیرون کردن کسی از شغل، موقعیت، مکان وغیره، پاپی شدن موضوعی که منجر به کنار کشیدن کسی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به سفر رفتن, تغییر مذهب دادن، تبدیل کردن، تغییر به چیزی متفاوت، روی آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

آماده دعوا، جنگ یا مناظره شدن، جلوی کسی در آمدن به منظور دعوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

با صدای بلند قطعه موسیقی را نواختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فراموش نشدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

عقب ایستادن، فاصله ایمنی را حفظ کرن،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قدر دانی کردن، سپاسگزاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بد رفتار کردن، حال کسی را خراب کردن، از لحاظ روحی صدمه زدن ، سوءاستفاده کردن از کسی با استفاده از گمراه کردن و شیره مالیدن یاگول زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعث به عمل واداشتن، به واکنش واداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

منتشر کردن، انتشار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مطالعه سریع، مرور کردن ، بازبینی کردن،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

به دقت بررسی کردن، آزمودن، جستجو کردن در میان بسیاری از چیزها برای رسیدن به هدفی الک کردن، غربال کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

محبوب شدن، سریع جورشدن، تفاهم داشتن، سریع رابطه دوستانه برقرار کردن استقبال شدن مورد استقبال قرار گرفتن، طنین انداز شدن، معروف شدن فهمیده شدن، قابل د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کمک به پیشرفت وبهبودی کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به تدریج آسیب رساندن آزار دادن، وحشت افتادن، نگران شدن، مضطرب شدن، وحشت زده شدن، احساس گناه کردن جویدن به دفعات متناوب، دندون زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در عوض. . . ، کاری رو قبول کردن در ازای. . . . به نوبت کاری رو انجام دادن، نوبتی کردن کاری فدا کردن، پذیرفتن، دادن، چیزی غیر دلخواه در ازای منفعتی د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ترک کردن، رفتن به خونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

متقاعد کردن معمولاً با چاپلوسی و بلبل زبونی، راضی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جلو بردن فیلم، ویدئو یا نوار به زمان یا ثانیه ای مشخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ارزیابی کردن، برآورد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ادامه دادن رابطه غیر اخلاقی با کسی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدعی مزایای بیمه بیکاری بودن، ثبت نام برای بیمه بیکاری به کار گرفتن، موافقت برای شرکت در انجام کاری، اعلامومعرفی شروع برنامه در ابتدای پخش هر برنامه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گرم گرفتن، دوستانه شدن، مهربان شدن، محبت کردن، همدردی کردن، ملاطفت کردن، علاقه نشان دادن، علاقه مند شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

واردشدن، درگیر شدن، کشیده شدن، گول خوردن، ندانسته درگیر چیزی شدن، توی اشتباه یا، گناه خطاوغیره افتادن، توی دام افتادن، دستخوش چیزی شدن، متحمل چیزی شد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اضافه کردن عقیده یا پیشنهادی به متن نوشته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جای بلند، فلات به ویژه فلات تبت, سقف جهان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

رفتن، عازم شدن به مکانی دورتر مخصوصا با هواپیما یا کشتی فرستادن صادر کردن یا اخراج شدن به مکانی دور مخصوصا از طریق هوایی یا دریایی استعفا دادن ترک کا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به تدریج نابود کردن ازبین بردن، ذره ذره نابود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

پول پرداخت کردن وقتی که زیادی گرونه و زورت میاد اونقد پول بدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

گذشتن زمان، سپری شدن مثلا ثانیه های آخر سپری شدند و تیم نتونست گل بزنه "The seconds TICKED BY and the team failed to score. "

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تدریج معرفی کردن, به تدریج اجرا کردن انجام دادن ایفا کردن، به تدریج استفاده کردن،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سریع و بدون فکر چیزی رو نوشتن، علایق یادرخواست، دستورات، خواسته های کسی رو نوشتن، چسباندن سطوح با چسب, چسباندن به سطحی مسطح، نوشته شدن به عنوان مق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقب افتادن، عقب موندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فضولی کردن، کنجکاوی کردن، دیدزدن، کنجکاوانه نگاه کردن، سراز کار دیگران در آوردن، سرک کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

افسرده. ، غمگین، ناخوش بودن کاهش یافتن، کم شدن موافق بودن، مشتاق بودن، مایل بودن، آماده بودن برای انجام کاری،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نرفتن به مدرسه یا کار، غیبت کردن، حاضر نشدن سرکار یا مدرسه زودتر از موعد کار را ترک کردن، فرار کردن از مدرسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حمل کردن، بردن، بار شدن، زیربار، مسولیت، کار، یا فشار قرار دادن، بار یا مسولیت زیادی بر روی دوش کسی گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در طول زمان افزایش یافتن، انباشته شدن، جمع شدن، زیاد شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش گذروندن بیش ازحد معمولا با مستی و مصرف الکل و رقص و غیره، ترکوندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پراهمیت جلوه دادن، مهم جلوه دادن، آب و تاب دادن به موضوعی،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Repeat something many times to make someone learn it در مغز کسی جایگزین کردن ( با تمرین و تکرار ) ، توی سر کسی فرو کردن، شیرفهم کردن، ملکه کردن یا شد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلند شدن جلوی کسی به منظور اینکه شما آماده دعوا هستید، رو در رو شدن، مقابل کسی در اومدن، تو روی کسی در اومدن، آماده دعوا کردن، رو در روی هم در اومدن ...