پیشنهادهای کوروش شفیعی (٤٥٦)
اگر به عنوان صفت برای جنس به کار برود، به نظر به معنای "لاستیکی" است. به جنس کش پول، لاستیک ماشین و دوچرخه، واشر، کف دستکش های ورزشی و کاری، و غیره ف ...
گاهی اوقات به معنای ترکیبی و به قول انگلیسی ها میکس شده است. یعنی از اختلاط و آمیختگی دو یا چند چیز به وجود آمده باشد. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرم ...
برای خودم جالب بود، گفتم با شما هم به اشتراک بگذارم. در برخی متن ها به معنای "جالب" و "جذاب" و "گیرا" و به نوعی صفت نشان دهنده ی جذابیت و خاص بودن اس ...
"bullpen" بیشتر به معنای فضای کاری باز یا محل کار گروهی است که معمولا در دفاتر بزرگ ادارات آمریکایی وجود دارد. این فضا شبیه به فضای بازی است که در آن ...
تادا! عبارتی است که انگلیسی زبانان وقتی فردی را غافلگیر و سورپرایز می کنند، به زبان می آورند. مثلا یک هدیه یا کادویی غافلگیرانه و بی خبر به شخصی می ...
به bum out رجوع شود! اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
به نظر نمی رسد معنای این واژه ناشر و نویسنده و حقوقدان باشد. بلکه بیشتر به معنای مسئولان بخش 'روابط عمومی' است. این افراد عموماً کارشان انجام تبلیغ ...
به نظر نمی رسد معنای این واژه ناشر و نویسنده و حقوقدان باشد. بلکه بیشتر به معنای مسئولان بخش 'روابط عمومی' است. این افراد عموماً کارشان انجام تبلیغ ...
گاهی اوقات به معنای معذب شدن نیز هست. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
رو راست، سر راست، رک و پوست کنده، رک و راست. بیان چیزی به صورت مستقیم و عاری از هرگونه پوشش
در فارسی با تلفظ norm هم استفاده می شود که احتمالاً از فرانسوی یا انگلیسی گرفته شده است، معنای آن به صورت کلی همان نرمال ( normal ) یا عادی و معمولی ...
کاربر محترم آریا پرتو، نامیرا به انگلیسی می شود: immortal, deathless, eternal, everlasting, imperishable, undying و غیره، واژه ی creative با معنای ...
این واژه گذشته ی knock off است، لطفاً به knock off رجوع کنید. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
مضمر، پنهان، پوشیده، مستتر، نهان، ضمنی، تعبیه شده ( تعبیه به معنای این که چیزی درون چیز دیگر نهانیده شده ) و دیگر معانی از این دست که بستگی به محتوا ...
فروشگاه ها از چندین و چند راهرو تشکیل می شوند و هر راهرو متشکل از قفسه ها است. به قفسه هایی که مواد خوراکی یا لوازم و ابزار گوناگون در آن گذاشته می ش ...
ایرانی ها در برهه ای به آن سورپریز می گفتند که برگرفته از تلفظ فرانسوی واژه بود، و چند وقتی است به آن سورپرایز می گویند که برگرفته از تلفظ انگلیسی آن ...
به معنی چکمه نیز هست. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
گاهی اوقات معنای آن با simply برابری می کند. یعنی به طور ساده، به سادگی، به آسانی و از این دست کلمات. بستگی به متن و محتوا دارد. اگر مفید بود لطفا ...
اگر دارید راه می روید و پای تان به چیزی trip over کند، یعنی به آن گیر می کند و احتمالاً می افتید زمین یا مثلاً باعث می شود ناگهان سکندری بخورید و تعا ...
در حقوق به آن می گوییم اوردالی یا آزمون الهی، به این معنا که در برهه ای از تاریخ برای اثبات بی گناهی، افراد را در شرایطی قرار می دادند که اگر در آن ج ...
در علم حقوق به معنای حکم است. برای مثال: award of damages حکم به جبران خسارت اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
unusual غیرعادی
به انگلیسی: Ministry of Health and Medical Education
pre‧nup‧tial a‧gree‧ment /priːˌnʌpʃəl əˈɡriːmənt/ ( also pre - nup /ˈpriːnʌp/ informal ) noun [countable] a legal document that is written before a m ...
تولد دشوار به مشکلات و مسائلی اشاره دارد که ممکن است در طول فرآیند زایمان اتفاق بیفتند و بر سلامت نوزاد تاثیر بگذارد. این مشکلات شامل کمبود اکسیژن م ...
معنای کاربر آرتین اشتباه است. زیرا معنای نوفه، شور و غوغا و بانگ و فریاد است که بسیار بلندتر و فراتر از نویز است. واژه ی فارسی "هرزآوا" بسیار مناسب ...
"مسدود کردن" "جلوگیری کردن" "نادیده گرفتن" اگر مفید بود لطفاٌ لایک بفرمایید. متشکرم.
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است. اختلال، ناهنجاری، وضع غیرعادی، خاصیت غیرطبیعی - 1 حالت غیرعادی داشتن - 2 ناهنجاری، ناهنجاری 1 - حال ...
در فارسی گفتاری بیشتر به آن "متلک" گفته می شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
در جواب کاربر کامرانی باید عرض کنم "مؤثر" درست نیست، زیرا اسم فاعل است و جایگاه دستوری این واژه به انگلیسی اسم مفعول است. هم چنین در جواب کاربر مریم ...
"NVLD" به معنی "اختلال غیرچشمی در یادگیری" است. این اختلال شامل مشکلات در درک مفهوم فضایی، توانایی های اجتماعی، حل مسائل و توانایی های ریاضی است. کسا ...
دوستان، توجه داشته باشید به جای بچه بازی، این واژه اگر در جایگاه فعل به کار بره به معنای "شکست" بوده و گذشته فعل brake است، یعنی شکستن. مثلاً: he b ...
در فارسی برای این واژه از هم ارز "پیوست" استفاده می شود. یعنی چیزی که اضافه و الحاق شده است. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
دوستان توجه داشته باشید ضمیمه و پیوست هردو معنی یک سانی دارند، اما ضمیمه عربی است و پیوست فارسی. از نظر بسامد استفاده هم فرقی نمی کنند و هردو به یک ...
با عرض جسارت معنای خانم ستاره عالمی با این همه لایک اشتباه است. دام به حیوانات چهارپای اهلی گفته می شود که توسط انسان پرورش داده می شود و برای کارها ...
فکر می کنم در اصطلاح به آن "حاشیه سود" هم گفته می شود. اگر مفید بود، لطفاً لایک بفرمایید. ممنونم.
اگر حالت استعاری داشته باشد، در جایگاه اسم و صفت، ممکن است �اساسی� معنا بدهد. مثلاً: باور اساسی، حرکت اساسی، تغییرات اساسی و غیره. اگر مفید بود لط ...
در فارسی وقتی این کلمه به عنوان صفت یک انسان به کار گرفته می شود، از واژه ی �آویزان� استفاده می کنیم. مثلاً فلانی آویزان من شده است. او آویزان مثلاً ...
اتاق حل اختلاف
در متن من به نظر سرسخت کردن یا سرسخت بار آوردن است. یعنی فردی را طوری سفت و محکم و با صلابت بار بیاوریم که در زندگی به قول معروف بادی نباشد که با ای ...
احقاق بالفعل شدن محقق شدن جامه عمل پوشانیدن به فعلیت نشستن به کردار برآمدن عملی شدن/کردن رخ دادن واقعی شدن/کردن و دیگر معانی از این دست اگر مفید بود ...
احقاق بالفعل شدن محقق شدن جامه عمل پوشانیدن به فعلیت نشستن به کردار برآمدن عملی شدن/کردن رخ دادن واقعی شدن/کردن و دیگر معانی از این دست اگر مفید بود ...
گاهی اوقات ممکن است به معنای "حواس تون باشه" یا " توجه داشته باشین" یا "مواظب/مراقب باشین که" باشه. کاملاً بستگی به معنای جمله در فارسی داره : ) ا ...
حمله هجوم تهاجم یورش ( کلمه مغولی ) تاختن تاخت و تاز ( تاختن و تازیدن ) شبیخون ( شاید بتوان این را هم معنی کرد ) تجاوز یا تعارض ( بسته به محتوای ج ...
با آقای مجتبی محمدپور موافقم. متأسفانه تمام کاربردهای share در فارسی وجود نداره. البته Share with your friends رو دلیلی نداره لزوماً تحت اللفظی ترجم ...
در متن من هیچ کدام از این معانی نبود. از چت جی پی تی خواستم معنایش را در بافت کلام برایم توضیح بدهد، به انگلیسی توضیح داد معنایش ثبات احساسی و روان ...
فضاسازی!
- شنیدین می گن مثلا من فلان کارو نکردم، چه برسه به این که حالا بخوام این کارو انجام بدم. . . اینو چجوری به انگلیسی بگم؟ کاری نداره، باید از اصطلاح " ...
- شنیدین می گن مثلا من فلان کارو نکردم، چه برسه به این که حالا بخوام این کارو انجام بدم. . . اینو چجوری به انگلیسی بگم؟ کاری نداره، باید از اصطلاح " ...
ناامیدی : )