پیشنهاد‌های کوروش شفیعی (٤٥٥)

بازدید
١٧٦
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ خانم Mrjn، باید توجه داشت در مترادف های انگلیسی به انگلیسی این واژه آمده است: balcony, veranda; patio, portico بنابراین نمی توان قطعی اظهار د ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوران رکود اقتصادی این دوره به دوران بحران اقتصادی بزرگ در ایالات متحده آمریکا در دهه ی 1930 اشاره دارد. در این دوران، بسیاری از افراد در فقر فرورفتن ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اوضاع وخیم اوضاع بد شرایط وخیم و برابرهایی از این دست. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

'مهاجران غیرقانونی' به افرادی اشاره دارد که بدون اجازه یا مستندات قانونی به یک کشور مهاجرت کرده و در آنجا زندگی می کنند. این افراد از کشورهای دیگر آم ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به نظر می رسد می توان این ترکیب را "بریز و بپاش" در فارسی تعبیر کرد. حالتی که در آن به واسطه ی ثروت و غنای زیاد، اصراف و تبذیر زیادی صورت می پذیرد. ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوستان، town به معنای شهر نیست، اگر town را شهر معنا کنید، آن وقت city را چه معنا می کنید؟ شاید به صورت کلی بتوان گفت همان دهستان یا با دیده ی اغماض ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

اگر در جمله انگلیسی بگوید: "it helped me process"، نمی توان از معانی رسمی آبادیس و یا معانی کاربران استفاده کرد. در این جا یعنی تحلیل و پردازش اطلاعا ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

می توان گفت "آشپزخانه های خیریه". فقرا و بی خانمان ها برای دریافت غذا و نوشیدنی رایگان می روند به این مکان. معمولا در این مکان ها غذای گرم رایگان می ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان، املای درست این واژه این است: business لطفاً به مدخل این واژه مراجعه کنید : ) اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اگر منظور از گرمابه، "حمام عمومی" است، به انگلیسی می شود: Public bathhouse Communal bathhouse این دو واژه از نظر استفاده فرقی با هم ندارند و به جای ه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه در فارسی از عربی گرفته شده است و معنایی عرفانی دارد. عرفان نیز از فرهنگ هندی به دیگر فرهنگ ها و سنن منتقل شده است. سخن جالب آن که این واژه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی اوقات در فارسی به آن می گوییم "خوردن حرف. " برای مثال: she said something and then suddenly she trailed off. یعنی داشت صحبت می کرد و ناگهان حرف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مکانی در کلیسا که زن و مرد سوگند ازدواج را می خورند و با هم ازدواج می کنند نیز همین واژه اطلاق می شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

این برابرها را هم بسته به محتوا می توان مورد استفاده قرار داد: تمسک، اعتصام، تشبث، توسل، دستاویزسازی، چنگ زدن، درآویختن، دستاویز قرار دادن، چسبیدن، ت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از اون جایی که معانی دوستان با هم متناقض است، معنای انگلیسی این واژه را می آورم: undrestanding of a situation or event after it has happened. unders ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به کاربر علیرضا رضایی، ولنتاین به انگلیسی یا والنتین به فرانسوی، اسم پسرانه است. به نظر از زبان لاتین آمده است. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد واژه های انگلیسی که خود آبادیس ارائه داده توضیحاتی ارائه می کنم. hawker: کسی که محصولاتش را در خیابان می فروشد، غالباً همراه با فریاد. huck ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنای آن به درستی در فرهنگ های انگلیسی هم ذکر نشده. این عبارت یک اصطلاح انگلیسی است و به نظر در فارسی به معنای "کاچی به از هیچی" است. در صورتی که ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد تعاریف دو کاربر توضیحاتی عرض کنم. کاربر امیرغ نوشته اند "شانتاژچی، " در زبان فارسی پس وندها و پیش وندهای فارسی اشتباه است و نباید با کلمات غی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بستگی به متن دارد، در جاهایی که به صورت مجازی به کار رفته به معنای "تحت تأثیر" قرار گرفتن یا "متأثر" شدن است. و یا سایر کلمات و عبارات با همین معنا. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکرار شونده در ادبیات به اصطلاح "عنصر موتیف" گفته می شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

شرّه کردن که کاربر سعید نوشته اند و یا بیرون ریختن که کاربر آتوسا نوشته اند درست نیست. طبق تعریف انگلیسی آن یعنی leak out slowly. منظور این است که آب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

حوزه استحفاظی منطقه یا ناحیه ای که تحت حفاظت اداره، سازمان یا فرد به خصوصی است. باقی معانی را دوستان نوشته اند. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این مثال توجه کنید: He was fond of poking his head through John's doorway to ask for a paper. در این جا poke یعنی سر را وارد کردن. ترجمه: دوست د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توضیحات کاربر مهدی صباغ درست است. اما "یورش بردن" که نوشته اند درست نیست. یورش بردن برای حمله به کسی یا جایی توسط گروهی که غالباً مسلح هستند استفاده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به نظر می رسد اگر به عنوان توصیف یک احساس در انسان به کار برده شود، به حالتی اطلاق می شود که فرد ظاهر خود را حفظ می کند، اما از درون در حال حرص خوردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه white noise به صداهای آرامش بخش مانند صدای باران، دریا، آتش، سکوت شب در فضای باز، و چنین چیزهایی اطلاق می شود. طی چند دهه ی اخیر که مردم کشورهای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پولنتا یک نوع پیش غذای ایتالیایی است که از آرد نخودچی و نخود تشکیل می شود. این پیش غذا سبک و گیاهی است و افراد دارای رژیم غذایی سالم بسیار طرفدار آن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

در علم اقتصاد به productivity می گویند "بهره وری. " حال از آن جایی که productive صفت است، علی القاعده ترجمه آن می شود "بهره ور. " ( به عقیده بنده به ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

آقای مهرداد دادگو، معادل فارسی برای توضیحات شما سرافکندگی است. اما البته با شما موافقم، در یک سری از جملات و کاربردها معادل دقیقی برای این واژه وجود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

دادخواست گروهی. در شرایطی استفاده می شود که گروهی از مردم به دلیل یک علت معین در شرایط مشابهی قرار گرفته باشند، برای مثال یک شرکت هدفونی عرضه می کند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

به نظر می رسد در برخی از موقعیت ها معنای صورتجلسه نیز می دهد. اگر مفید واقع شد لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

به swing by مراجعه شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیچه و عضله با هم از نظر معنایی تفاوتی ندارد. ماهیچه یک واژه فارسی است و عضله عربی است. در زبان فارسی در حال حاضر هر دو به یک اندازه بسامد کاربرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

ماهیچه و عضله با هم از نظر معنایی تفاوتی ندارد. ماهیچه یک واژه فارسی است و عضله عربی است. در زبان فارسی در حال حاضر هر دو به یک اندازه بسامد کاربرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ماهیچه و عضله با هم از نظر معنایی تفاوتی ندارد. ماهیچه یک واژه فارسی است و عضله عربی است. در زبان فارسی در حال حاضر هر دو به یک اندازه بسامد کاربرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیچه و عضله با هم از نظر معنایی تفاوتی ندارد. ماهیچه یک واژه فارسی است و عضله عربی است. در زبان فارسی در حال حاضر هر دو به یک اندازه بسامد کاربرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در فارسی معمولاً به آن "موجز" می گوییم. یعنی گفتن یا نوشتن کلمات بسیار زیاد در حجم و میزان بسیار کم. البته باقی برابرهایی که دوستان ارائه کردند، از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصل این واژه از فرانسوی گرفته شده است. واگن اصطلاحی بود که آمریکایی ها برای اشاره به اتاقک های قطار و مترو استفاده کردند. انگلیسی ها این واژه را قبو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در فارسی برابر دقیق و درستی ندارد، به عقیده بنده هنگامی که به عنوان صفت انسان یا جانور استفاده می شود، می توان آن را "عجیب الخلقه" ترجمه کرد. بار مع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقرار کردن اعتراف کردن مقر اومدن لب وا کردن اطلاعات محرمانه ای را افشا کردن درز دادن اطلاعاتِ مگو و معادل هایی از این قبیل. اگر مفید بود لطفاً لایک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر بگوییم پلیس گوشی های ما را tracking می کند، یعنی ردیابی می کند، ردگیری می کند، شنود می کند. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالاً واژه فارسی مناسب تر "شمشاد" است. اگر shrubbery را در تصاویر گوگل جستجو کنید بهتر متوجه این موضوع می شوید. شمشاد به بوته های کوچک و سرسبز ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

رقابتی ترجمه درست و مناسبی نیست، زیرا آشکارا ترجمه تحت اللفظی ضعیفی از معادل انگلیسی آن است و در فارسی سبقه استعمالی ندارد. او آدم رقابتی ای است، تی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در گویش تهرانی به آبی که از دهان آویزان است، مخصوصا برای آب دهان کودکان، "لیش" می گوییم. از آن جایی که آویزان بودن آب دهان یکی از معانی این واژه است ...

پیشنهاد
٠

جشن براندازی برده داری در تاریخ نوزده ژوئن 1865 سربازان خبر آوردند که در گالوستون، تگزاس، نیز برده داری برانداخته شد. این شهر از این ایالت آخرین جای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

راش مور کوهی در داکوتای جنوبی ایالات متحده است که چهره های تئودور روزولت، لینکلن، واشینگتن و جفرسون روی آن تراشیده شده است. اگر سرچ کنید در بخش تصاو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پایین خم کردن به پایین متمایل کردن به پایین آوردن به پایین چرخاندن به پایین کج کردن به پایین حرکت کردن/دادن به پایین مایل کردن به پایین گرداندن و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

"محکوم به فنا" هم برابر خوبی است. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر به عنوان صفت برای جنس به کار برود، به نظر به معنای "لاستیکی" است. به جنس کش پول، لاستیک ماشین و دوچرخه، واشر، کف دستکش های ورزشی و کاری، و غیره ف ...