دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٣٨,١٦٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٩
لایک
لایک
٥١,٩٠٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١,١٩١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٥٧,١١٣
رتبه
رتبه در بپرس
٢
لایک
لایک
٤,٨٢٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٩٨

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 مترادف ها hot dish – sizzling plate – exciting thing – scorcher 🔸 مثال ها The steak sizzler was delicious. سیزلر استیک ( غذایی که هنگام سرو صدای ...

تاریخ
١٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 مترادف ها awful – terrible – dreadful – poor – rotten – crummy 🔸 مثال ها I feel lousy today. امروز حالم خیلی بد است That was a lousy movie. ف ...

تاریخ
١٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 مترادف ها homeland – fatherland – native land – country 🔸 مثال ها Pro patriae mori est dulce et decorum. برای وطن مردن شیرین و شرافتمندانه است ...

تاریخ
١٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 تعریف ها 1. ( جغرافیا – اصلی ) : شهری که از نظر جمعیت، اقتصاد، فرهنگ یا سیاست بسیار بزرگ تر و مهم تر از سایر شهرهای کشور است. مثال: Bangkok is ...

تاریخ
١٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 مترادف ها tight - knit – cohesive – united – bonded – intimate 🔸 مثال ها They are part of a close - knit team. آنها بخشی از یک تیم صمیمی و متحد ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The reception was a subdued affair.
دیدگاه
٥

پذیرایی مهمانی حالتی آرام و بی هیاهو داشت. / جمله نشان می دهد که مراسم پذیرایی بدون شور و هیجان زیاد، در فضایی آرام و فروتنانه برگزار شده است

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Dixie wipes a raindrop from his brow.
دیدگاه
٥

دیکسی یک قطره باران را از پیشانی اش پاک می کند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
His mouth felt like something rancid had curled up inside and he silently cursed the demon booze.
دیدگاه
٩

انگار یه چیز گندیده توی دهنش جا خوش کرده بود، و بی صدا شراب لعنتی رو فحش داد. / دهانش انگار لانه ی چیزی گندیده شده بود، و در سکوت، شرابِ اهریمنی را ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Balor let out a bellow of fear and, in the same moment, the Trees closed in.
دیدگاه
٨

بالور فریادی بلند و وحشتناک سر داد و درست در همان لحظه، درختان به سویش حمله ور شدند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He gave a sudden bellow of laughter.
دیدگاه
١١

او ناگهان با خنده ای بلند و با صدای رسا خندید.

جدیدترین پرسش‌ها

٥ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٣٨ بازدید
٦ رأی
١ پاسخ
٦٠٦ بازدید

تفاوت دو واژه formal  و official  همراه با ذکر مثال🙏🙏

١ سال پیش
٨ رأی
٤ پاسخ
٧٧٣ بازدید
٦ رأی
٤ پاسخ
٣١٠ بازدید

دو واژه home و house بیشتر اوقات به معنی خانه، منزل و محل زندگی استفاده می شوند. اما دارای تفاوت های ظریفی هستند که دانستن آنها، خالی از لطف نیست🙏

١ سال پیش
٦ رأی
٥ پاسخ
١٦٦٦ بازدید

جدیدترین پاسخ‌ها

٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٢ بازدید

طغرای ابرویش حاسه بصر و سمع کشتگران اختر گری افراد ثقه

١ هفته پیش
٤ رأی

طغرای ابرویش: خط یا قوس زیبای ابروهایش (طغرا به معنای امضای سلطنتی یا خط خوشنویسی منحنی است و اینجا به شکل هنری ابروها اشاره دارد). حاسه بصر و سمع حس بینایی و شنوایی (حاسه جمع حس است؛ بصر یعنی دیدن ...

١ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٠ بازدید

بشائیم بی تجشم دهای صاحب المصلحه شبهای مقمر مصدقت ملابست اعمال  

٢ هفته پیش
٤ رأی

🔹 بشائیم از ریشه‌ی «شئ» (چیز، موجود). معادل فارسی: اشیاء، چیزها، موجودات. کاربرد: در متون قدیم به معنای «اموال و اشیاء». 🔹 بی تجشم «تجشم» = زحمت، رنج. معادل فارسی: بی‌زحمت، بدون رن ...

٢ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٨ بازدید

رایحت غره شهر سلخ شهر رقیمه جات کراچتن قلمی کردن افعال ذمیه من تبعه

٢ هفته پیش
٦ رأی

🔹 رایحت از ریشه‌ی «ریح» (عربی) = بوی خوش. معادل فارسی: عطر، بوی خوش، نسیم خوش. کاربرد: بیشتر در متون ادبی و قدیمی. 🔹 غره شهر «غره» = آغاز، اول. معادل فارسی: روز اول ماه. مثال: «غره‌ی ...

٢ هفته پیش
٣ رأی
٥ پاسخ
٩١ بازدید

زیر چاقی شکم باب زنی اورته بزستان ظلمگی نقیر و قطمیر

٢ هفته پیش
٥ رأی

🔹 زیر چاقی اصطلاح عامیانه برای کسی که چاق نیست ولی زیر پوست و گوشتش لایه‌ی پنهان چربی دارد . گاهی به معنای «ظاهر لاغر ولی با ذخیره‌ی چربی» یا «چاقی پنهان» استفاده می‌شود. 🔹 شکم باب زنی ...

٢ هفته پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
١٠٩ بازدید

خرده پژوه اسقام داخلی سبحه شماران بسوغان گرفتن اسبان سهم امیز

٣ هفته پیش
٣ رأی

معادل ترکیبات موردنظر به شرح زیر است: خرده پژوه : پژوهشگر کوچک یا کسی که کار پژوهشی خرد و جزئی انجام می‌دهد. اسقام داخلی: احتمالاً به معنی درد یا شکستگی داخلی یا آسیب درونی است (با توجه به ترکیب ...

٣ هفته پیش