دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٤١,٤٦٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٩
لایک
لایک
٥٢,٢٣٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١,١٩٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٥٧,١٧٣
رتبه
رتبه در بپرس
٢
لایک
لایک
٤,٨٣٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٩٨

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١٢ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 مثال ها Despite his size, he’s a gentle giant. با وجود جثه اش، او یک غول مهربان است The dog is a gentle giant with children. این سگ با بچه ها ی ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 معادل فارسی - جز تسلیم شدن - به جز واگذاری کامل - غیر از تسلیم شدن - در محاوره: هر کاری بکن، فقط تسلیم نشو - - - ## 🔸 تعریف ها 1. ** ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
دیدگاه
٠

🔸 معادل فارسی - بستن ( با طناب یا وسیله ) - دست وپا بستن - مشغول کردن ( در معنای استعاری ) - - - ## 🔸 تعریف ها 1. ** ( فیزیکی – اصلی ) : ...

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

1. ( سیاسی/جغرافیایی – کاربردی ) : کشوری یا منطقه ای که نقش کانونی در یک راهبرد یا شبکه ی نفوذ ایفا می کند. مثال: Iraq, Syria, Lebanon, and Yemen b ...

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

🔸 مترادف ها responsibility - sharing – cost - sharing – joint effort – collective responsibility 🔸 مثال ها Burden - sharing is essential in global ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The reception was a subdued affair.
دیدگاه
٧

پذیرایی مهمانی حالتی آرام و بی هیاهو داشت. / جمله نشان می دهد که مراسم پذیرایی بدون شور و هیجان زیاد، در فضایی آرام و فروتنانه برگزار شده است

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Dixie wipes a raindrop from his brow.
دیدگاه
٧

دیکسی یک قطره باران را از پیشانی اش پاک می کند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
His mouth felt like something rancid had curled up inside and he silently cursed the demon booze.
دیدگاه
١٠

انگار یه چیز گندیده توی دهنش جا خوش کرده بود، و بی صدا شراب لعنتی رو فحش داد. / دهانش انگار لانه ی چیزی گندیده شده بود، و در سکوت، شرابِ اهریمنی را ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Balor let out a bellow of fear and, in the same moment, the Trees closed in.
دیدگاه
١٠

بالور فریادی بلند و وحشتناک سر داد و درست در همان لحظه، درختان به سویش حمله ور شدند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He gave a sudden bellow of laughter.
دیدگاه
١١

او ناگهان با خنده ای بلند و با صدای رسا خندید.

جدیدترین پرسش‌ها

٥ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٤٤ بازدید
٦ رأی
١ پاسخ
٦١٩ بازدید

تفاوت دو واژه formal  و official  همراه با ذکر مثال🙏🙏

١ سال پیش
٨ رأی
٤ پاسخ
٧٧٩ بازدید
٦ رأی
٤ پاسخ
٣١٧ بازدید

دو واژه home و house بیشتر اوقات به معنی خانه، منزل و محل زندگی استفاده می شوند. اما دارای تفاوت های ظریفی هستند که دانستن آنها، خالی از لطف نیست🙏

١ سال پیش
٦ رأی
٥ پاسخ
١٦٨١ بازدید

جدیدترین پاسخ‌ها

٣ رأی
٣ پاسخ
٣٥ بازدید

معنی و مفهوم و تفسیر این دو بیت از حضرت حافظ چیست؟ دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی‌شکستگانیم ای بادِ شُرطِه برخیز باشد که باز بینم دیدارِ آشنا را

١ روز پیش
٣ رأی

🔹 بیت اول دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را / دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا معنی تحت‌اللفظی شاعر می‌گوید: دل از دستم می‌رود، ای صاحبدلان به فریادم برسید. افسوس که راز پنهانِ عشق و دلدادگی به ...

١ روز پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٣٣ بازدید

خطوب حراب گندنا کاغه حذیر

٢ روز پیش
٢ رأی

🔸 خطوب ریشه: عربی (جمع «خَطْب»). معنی: حوادث بزرگ، بلاها، مصیبت‌ها، رویدادهای مهم. نمونه: «صبر در برابر خطوب روزگار» → صبر در برابر مصیبت‌های روزگار. 🔸 حراب ریشه: عربی (جمع «حَرب»). ...

١ روز پیش
٠ رأی
٦ پاسخ
٤٩ بازدید

و آلت اِسکاف پیش برزگر پیش سگ کَه، استخوان در پیش خر ✏ �مولانا�

٢ روز پیش
٢ رأی

🔸 ضرب‌المثل‌های معادل در فارسی هر چیزی را جایی و هر کاری را زمانی است. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. هر چیزی به کار خودش می‌آید. کاه به نانوا بردن، آب دریا به دریا بردن. آب در هاون کوبیدن. (وقتی ابزار یا کار بی‌جا باشد)  

١ روز پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧١ بازدید

طغرای ابرویش حاسه بصر و سمع کشتگران اختر گری افراد ثقه

١ هفته پیش
٤ رأی

طغرای ابرویش: خط یا قوس زیبای ابروهایش (طغرا به معنای امضای سلطنتی یا خط خوشنویسی منحنی است و اینجا به شکل هنری ابروها اشاره دارد). حاسه بصر و سمع حس بینایی و شنوایی (حاسه جمع حس است؛ بصر یعنی دیدن ...

١ هفته پیش
٣ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٦ بازدید

بشائیم بی تجشم دهای صاحب المصلحه شبهای مقمر مصدقت ملابست اعمال  

٢ هفته پیش
٤ رأی

🔹 بشائیم از ریشه‌ی «شئ» (چیز، موجود). معادل فارسی: اشیاء، چیزها، موجودات. کاربرد: در متون قدیم به معنای «اموال و اشیاء». 🔹 بی تجشم «تجشم» = زحمت، رنج. معادل فارسی: بی‌زحمت، بدون رن ...

٢ هفته پیش