پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٤٩٩)
صَلاح دیدَن: درخور / فراخور / شایسته دیدن
وِخامَتِ اُوضاع: ناگواریِ روال، بدبودنِ روند
واقِع دَر: در، جایگیر / جایگرفته در، ساختەشده در
مُستَقَر: جایگیر، سرِ خدمت، در خدمتگاه
نَفَرِ بَعدی: نفرِ دیگر / دیگه / سرِ نوبت / سپسین
بَعدی: پسین، سپسین، دیگر، آینده، در آینده، سرِ نوبت
وَسایِلِ شَخصی: سازوبرگِ / باروبُنەیِ / بارِ فردی
وَسیلەیِ نَقلیّه: ترابر، خودرو
مأمور: گماشته، گمارده، افسر، نیرو ( یِ نگهبانی ) ، پاسبان، پاسدار، نگهبان، پلیس، کارگزار، کارمند، فرستاده
مَصلوب کَردَن: به چلیپا آویختن، به دار زدن
مَعبَد: نیایشگاه، نیازشگاه، پرستشگاه، آتشکده، بتخانه
هِیکَل: ١. پیکر، تن، تنه، اندام، بالا ۲. [مجازی] انسانِ / جاندارِ درشت و تنومند ۳. نما، برون، نمود، نمایه، رو، رویه؛ پوشش؛ سیما، ریخت، سر و رو ۴. [دی ...
فَصَح: ١. [دینِ یهود] فسح ٢. [دینِ مسیح] جشنِ پاک
خَتنه: [دین] پیش پوستبُری، بُرشِ پیش پوست، نیامبُری، بُرشِ نیامِ شرمگاه
حَضرَتِ اَعلا: ١. [دین] خدا ٢. همایون، والاسرور، والاگوهر، سرور، برترِ پیشگاه، بزرگِ پیشگاه، پیشگاهِ والا، والاشهریار
روح اُلقُدُس: [دین] ١. روان پاک، جان پاک، سپنداروان، سپنتاروان ٢. جبرئیل
باکِره: دوشیزه، دختر ( ی که هرگز همخوابگی نکرده است )
مُوعود: نویدشده، نویدکرده، نویدداده
قُول: ١. نوید، پیمان، سوگند ٢. گفته، گفتار، سخن
وَعده دادَن: نوید / پیمان دادن، پیمان بستن، سوگند خوردن، پایبند بودن، دلگرمی دادن که
پیمان دادن، پیمان بستن، سوگند خوردن، پایبند بودن، دلگرمی دادن که
تَکریم کَردَن: ١. گرامی داشتن، ارج / ارزش گذاشتن ٢. ستوده و سرشناس کردن، برجسته کردن، جایگاه دادن به
عَجیب وَ غَریب: بیهنجار و بیگانه، ناهنجار و ناشناخته، شگفت و شناختەنشده
ضِدّ: ١. دشمن ٢. ناساز، ناسازگار، ناجور، ناهمسو، ناهمفکر ٣. [در آمیزش] - زدا، - بَر، - بُر، - ستیز، پاد - ۴. [در نامِ جایی] پیکار با
صَرف کَردَن: ١. هزینه کردن ٢. بە کار بردن ٣. سود کردن ۴. [دستورِ زبان] کاربردِ کارواژه، کارواژەشکنی
تَمَدُّدِ اَعصاب: آرامش یابیِ درونی، آرامشِ روانی
مُنافیِ عِفَّت: ناسازگار با پاکدامنی، پاکدامنی ستیزی
لَفظِ قَلَم: زبانِ قلم، زبانِ نوشتاری
اِسم وَ رَسم: نام و اعتبار
زَن ذَلیل: زن زبون، زبونِ زن، زن پرست
ثَبت: نوشت، نوشتن، نگارش، نگاشت، نگاشتن، آگاشت، آگاشتن، دفترینه ( کردن ) ، گنجاندن، گنجانیدن؛ کشیدن ( - ِ نگارِ چیزی ) ؛ بایگانی
سَفَرِ اِکتِشافی: سفرِ کاوشی، سفرِ کاوشگری، سفرِ پژوهشی
لِذَّت بَخش: شادی بخش، شادی آور، آرامش بخش، آسایش بخش، دلپذیر، دلچسب، دنج
ثِروَتمَند: دارا، توانگر، مایەدار، سرمایەدار، توانا
اَرزِش قائِل شُدَن: ارزش گذاشتن، ارزش دانستن
زِندانِ اِنفِرادی: زندانِ یکنفره
قُولِ شَرَف: پیمانِ جدی، سوگند
پُرتَبعیض: پرنابرابر، پر از نابرابری، نابرابرخیز
تَبعیض: آشناسالاری، دوست گماری، آشناپسندی، نابرابری، جداسازی بیجا/نابرابرانه
دَر مَلاءِ عام: جلویِ ( چشمِ ) مردم، نزدِ همه، در برابرِ دیگران، میانِ مردم، در جایِ همگانی
تاریخِ طَبیعی: تاریخِ زیستگاهی
مَسئولیَّت: کار، پایبندی، پاسخگویی، پاسخدهی، نقش، سرپرستی
عُضو: ١. [کالبدشناسی] اندام ٢. بخش، پاره، لَخت ٣. همبسته، همگروهی، همدسته، همپیمان، هموند، پیوسته [در آمیختگی] هم - ، از - ، - ی ۴. کارمندِ / کارکنِ ...
مُقَدَّمات: پیش نیازها، پیش زمینەها
سوءاِستِفاده: ١. بدبهرگی، بهرەکِشی، بدکاربری ٢. بدرفتاری
شوخ طَبعی: شوخ سرشتی، شوخ منشی، شوخ خویی، خوشمزگی
شوخ طبع: شوخ، شوخ سرشت، شوخ منش، شوخ خو، ( فردِ ) خوشمزه
اِخراجی: برکنارشده؛ بیرون شده، راندەشده؛ تاراندەشده
حِساب پَس دادَن: روشنگری و دلیل آوری ( کردن ) ، بازگو کردن کارکرد، روشنگری رفتار، پاسخگو بودن؛ به سزا رسیدن
لُطفاً: خواهشن، خواهشمندم، خواهشمندیم؛ [در آمیختگی] ( را ) بفرمایید