تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp, ous, ly pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , osity pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , ous pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a speci ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

sublet : ملکی را که اجاره کرده اید به شخص دیگر اجاره دادن tenant : مستاجر subtenant :مستاجر مستاجر - مستاجر دست دوم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی و معنی: کلمه ی fraternal از لاتین" frater" میاد، یعنی برادر. **brother** اما در انگلیسی، "fraternal" فقط به برادر بودن فیزیکی اشاره ن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهٔ fallout در انگلیسی چند معنی دارد. در فارسی، بسته به کاربرد، می تواند به شکل های مختلف ترجمه شود: ### 1. باقیماندهٔ رادیواکتیو ( در زمینهٔ ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژهٔ fallout در انگلیسی چند معنی دارد. در فارسی، بسته به کاربرد، می تواند به شکل های مختلف ترجمه شود: ### 1. باقیماندهٔ رادیواکتیو ( در زمینهٔ ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dove : هواخواه صلح و تشنج زدایی، آشتی گرای متضاد fiscal hawk Fiscal dove به افرادی گفته می شود که در سیاست های اقتصادی و مالی کشور، بیشتر طرفدار افز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fiscal hawks به افرادی گفته می شود که در سیاست های اقتصادی و مالی کشور، تاکید زیادی بر کاهش هزینه های دولتی، کاهش کسری بودجه و کنترل بدهی های دولتی د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستان : کسری تجاری - کمبود تجاری : اختلاف واردات و صادرات اگر کشوری ۱۰۰ میلیارد دلار صادرات داشته باشد و ۷۰ میلیارد دلار واردات ، ۳۰ میلیارد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان : ورود سرمایه به کشور - ورود پول به کشور - سرمایه گذاری از طرف کشورهای خارجی در کشور

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ascend, - ency ( - ancy ) ascend: بالا رفتن - اوج گرفتن - ency ( - ancy ) : کیفیت - چگونگی - پسوند اسم ساز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "ascendency" in English is derived from Latin, but here’s a breakdown of its root components: 1. "Ascend" ( verb ) : This comes from the La ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "kowtow" یک واژه چینی است که از عبارت "叩頭" ( k�u t�u ) به معنای "زانو زدن و پیشانی به زمین زدن" یا "خم کردن سر به زمین" نشأت گرفته است. این عمل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "kowtow" یک واژه چینی است که از عبارت "叩頭" ( k�u t�u ) به معنای "زانو زدن و پیشانی به زمین زدن" یا "خم کردن سر به زمین" نشأت گرفته است. این عمل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "piggy in the middle" به احتمال زیاد از اصطلاحات عامیانه و بازی های کودکانه آمده است. ریشه ی این عبارت به بازی های کودکانه باز می گردد که در آن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "stagflation" ترکیبی از دو واژه است: "stagnation" ( کاهش رشد اقتصادی یا رکود ) و "inflation" ( تورم ) . ### ریشه شناسی: - "Stagnation" از واژ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"intricatus" به معنی پیچیده، درهم پیچیده گرفته شده است. این واژه خود از "intricare" ( به معنای پیچیده کردن یا درهم پیچیدن ) مشتق می شود. ### ریشه ش ...

پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی واردات کشور از صادرات بیشتر باشه متضاد trade deficit

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی صادرات کشور از واردات کمتر باشه متضاد trade surplus