پیشنهادهای learner (٦,٥٣٧)
### 1. To Write/Record Something EN: "Make sure to get his instructions down correctly. " FA: - رسمی: مطمئن شوید دستورات او را دقیق ثبت می کنید. ...
Here are all the possible meanings of "listing agent" in English with their Persian ( Farsi ) translations, including different contexts: - - - # ...
### 1. Real Estate ( Primary Meaning ) – نماینده فروش ملک Definition: A real estate agent who represents the seller of a property and lists it on th ...
ریشهٔ لغوی و ساختار پارچه : "Terry" از واژهٔ فرانسوی "tirer" ( کشیدن ) گرفته شده و اشاره به حلقه های کشیده شدهٔ نخ روی سطح پارچه دارد. "Cloth" به ...
ویژگی های پارچه حوله ای : جذب فوق العاده آب ( مثل حوله، روبالشتی یا لباس حمام ) . سطح پرزدار و نرم ( به دلیل حلقه های کوچک روی پارچه ) . کاربرده ...
#### ۱. معنی اصلی: آرام و خونسرد بودن ✅ "آرومم. " ( محاوره ای ) ✅ "خونسردم. " ( رسمی تر ) مثال: - انگلیسی: "Don’t worry, I’m cool. " - فارسی: ...
لانه ساز / جایی که لانه می سازد
The word "exotic" ( اگزوتیک / غیرمعمول / خارجی ) i ### 1. Exotic Places ( مکان های عجیب/غریب ) - Exotic location - FA: مکان عجیب و غریب / مقصد ن ...
"Pocket square" در انگلیسی به معنی "دستمال جیبی" است که معمولاً برای تزیین جیب کت یا کت و شلوار مردانه استفاده می شود. ### چرا این ترجمه؟ ۱. تجزیه ...
### 1. To Physically Destroy ( Demolish ) – تخریب کردن، ویران کردن Usage: When referring to buildings, structures, or objects being broken apart. ...
### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...
### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...
### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...
### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...
### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...
اصطلاح "Old Bag" بسته به context معانی مختلفی دارد که برخی توهین آمیز و برخی عامیانه/طنز هستند. - - - ### 1. معنای تحت اللفظی ( غیرمحاوره ) 📌 ...
"Adamant" ( مصمم، سرسخت ) is used to describe someone who refuses to change their mind despite persuasion. Below are common collocations with examp ...
"Tactful" به معنی "با ظرافت، با تدبیر، و ملاحظه کارانه رفتار کردن" است و برای توصیف افرادی به کار می رود که در برخورد با موقعیت های حساس مهارت دارند. ...
The word "alibi" in English refers to evidence or an excuse that proves someone was elsewhere when a crime was committed. It can also be used more ge ...
### 1. Foldout ( Noun ) – A part of a book, magazine, or map that folds out to reveal a larger image or more information - Example: "The magazine i ...
### 1. Impeach ( فعل ) / استیضاح کردن - Impeach a president Congress decided to impeach the president. ترجمه: کنگره تصمیم گرفت رئیس جمهور را است ...
second : تایید کردن - پشتیبانی کردن هم معنی میده
### ریشه و معنی اصطلاح "The jig is up" #### ۱. معنی اصلی: - انگلیسی: این اصطلاح یعنی "حقه раскрыт شده" یا "دست شما رو شد!" و نشان دهندهٔ این است ...
The phrase "going steady" means being in an exclusive, committed romantic relationship ( usually without plans to date others ) . It was especially c ...
### 1. General Meaning ( معنای کلی ) English: The situation has reversed; roles have switched. Persian: اوضاع برعکس شده؛ نقش ها عوض شده اند. مثال: ...
### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...
### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...
### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...
### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...
### 1. Basic Collocation 🔹 Back out of a driveway → از حیاط/درب منزل ، با دنده عقب بیرون آمدن ( خروج وارونه از پارکینگ یا ورودی خانه ) - "He car ...
antonym : on track ### 1. Literal Meaning ( Physical Deviation ) 🔹 Go off track → از مسیر خارج شدن ( حرکت خارج از مسیر اصلی، مثل قطار یا ماشین ...
antonym : off track
### 1. Expressing Exaggerated Crying 🔹 "Boohoo crying" → گریه ناله وار / گریه اغراق آمیز ( گریه با صدای بلند و کودکانه، اغلب برای جلب توجه ) - " ...
### 1. General Use ( Objects/Devices ) 🔹 Loaner car → ماشین امانی / خودروی جایگزین ( وسیله نقلیه موقتی که هنگام تعمیر خودروی اصلی داده می شود ) ...
touch : استعداد هم معنی میده ### 1. Art & Creativity - EN: "Her paintings are stunning—she really has a natural touch with colors. " FA: "نقاشی ...
### 1. Information & Text 🔹 News snippet → تکه خبر / بخش کوتاه خبر ( جزئیات کوتاه از یک خبر ) - I caught a news snippet about the election resu ...
The word "pounding" can be used in various collocations in English, often related to strong, repetitive actions ( like hitting, beating, or throbbing ...
نان سیاه ( دارای چاودار و سبوس ) ، نان جو سیاه سبوس دار المانی
کلمه "far - fetched" در انگلیسی به معنای "دور از ذهن"، "بعید" یا "غیرمنطقی" است و معمولاً برای توصیف ایده ها، داستان ها یا توضیحاتی به کار می رود که ...
lo : آهای - بنگر - ببین behold : بنگر - ببین ### 1. Surprise Discovery EN: I was cleaning my attic, and lo and behold, I found my childhood teddy ...
### 1. To Refer Indirectly ( Most Common Meaning ) Definition: To mention something in an indirect or subtle way, without stating it explicitly. Pe ...
### 1. Odor ( General Meaning - Smell, Scent ) Definition: A distinctive smell, whether pleasant or unpleasant. Persian: بو – رایحه ( for pleasant ...
: root word cosmo The root "cosmos" comes from the Greek word "kosmos" ( κόσμος ) , meaning "world, " "universe, " or "order. " In English, it has ...
کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( a ...
1. ریشه تاریخی ( تولید کاغذ در قرون وسطی ) : در گذشته، سازندگان کاغذ با افزودن سیمهای نازک فلزی به قالب کاغذسازی، طرحهایی ایجاد میکردند که هنگام خشک ...
1. ریشه تاریخی ( تولید کاغذ در قرون وسطی ) : در گذشته، سازندگان کاغذ با افزودن سیمهای نازک فلزی به قالب کاغذسازی، طرحهایی ایجاد میکردند که هنگام خشک ...
### 1. Film/TV: پیش نمایش ( فیلم/سریال ) - A special early showing of a movie or TV show before its official release. - Example: "They held a s ...
### 1. Literal Physical Struggles جان کندن/دردهای شدید جسمی - "throes of death" → جان کندن He was in the throes of death for hours. او ساعتها در ...
### 1. Verb: To forcefully eject liquid ( پاشیدن، با فشار بیرون ریختن ) - Example: She squirted lemon juice into the tea. او آب لیمو را با فشار ...
### 1. Shoemaker ( کفاش ) - A person who repairs shoes. - Example: The cobbler fixed my old boots. ( کفاش چکمههای قدیمی من را تعمیر کرد. ) ### ...