پیشنهادهای مرتضی (١٦٧)
جفت گونه، دوگانه
ایستادگی کردن ( در برابر ) تحمل کردن
In shape" means to be fit financially and " situationally. But " in good shape" means physically fit.
پس سوزی
روان سازی نرم سازی
it was so این چنین بود
مخلوط کامل
closely associated with بسیار مرتبط با ، به شدت ( شدیدا ) مرتبط با
finishing
سفر های کاری مسافرت های کاری
صدای زنگ خوردن ، صدای زنگ زدن ، صدای وزوز کردن tinnitus وقتی گوش آدم صدای وز وز بده
the bottom line هم میشه
آشکار است که it is evident that
تعهد نامه
شلوار خط دار
فرصت بعدی ، فرصت دیگر
hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کنده شده ، سوراخ درآورده شده well boring حفرکردن چاه ، کندن چاه well bore یا wellbore. دهانه چاه
sharp division اختلاف شدید deep division اختلاف عمیق ، اختلاف شدید ، اختلاف زیاد
پلیمر خاص
غلتک زنی
The therapeutic window ( or pharmaceutical window ) of a drug is the range of drug dosages which can treat disease effectively without having toxic e ...
ترجمه تحت اللفظی: نیاز به تصمیم گیری نداشت ( یعنی واضح و روشن بود ) جای بحث نداشت نیاز به شک نداشت
ابراز علاقه اظهار علاقه
Inter - individual differences are differences that are observed between people, whereas intra - individual differences are differences that are obse ...
فهرست نشاندار
drawdown عقب نشینی drawback اشکال
رفیق باز
ignition اشتعال combustion احتراق
In shape" means to be fit financially and " situationally. But " in good shape" means physically fit.
به طور قطع، با قطعیت
=touchpad
oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...
پدر معنوی
قالب ریزی حلال ریخته گری حلال محلول رو در قالب خاصی می ریزند و . . .
Inter - individual differences are differences that are observed between people, whereas intra - individual differences are differences that are obse ...
یکی به آمبولانس زنگ بزنه یکی دلداری بده
روش استفاده، روش مصرف ، راهنمای استفاده
oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ؛ درمان از راه دهان : دارو به صورت قرص یا کپسول به فرد داده می شود. intravenous therapy درمان درون وریدی ( درما ...
خارش چشم ها هم میشه گفت
پیشانی شوک، جبهه شوک، سینه شوک
hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کنده شده ، سوراخ درآورده شده well boring حفرکردن چاه ، کندن چاه well bore یا wellbore. دهانه چاه
sharp division اختلاف شدید deep division اختلاف عمیق
millisecond هزارم ثانیه ( میلی ثانیه )
so_since این دو به هم مرتبط نیستند . در جمله زیر so به معنای ( این طور، این گونه ، بدین شکل و. . . ) میدهد و since معنای ( از. . . ) This has be ...
که به دنبال آن که در پی آن
هیچ کس جز none but an armed nation can dispense with a standing army - هیچ چیز جز ( هیچ کس جز ) یک ملت مسلح نمی تواند یک ارتش منظم را کنار بگذارد . ...
پر انرژی
تحمل پذیری مقاوم پذیری
از نظر ، از لحاظ ، از نقطه نظر ، از دیدگاه
sub - discipline هم میگن