پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)

بازدید
٢,٥٦٨
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترکیب، تلفیق She likes to combine different flavors in her cooking. او دوست دارد طعم های مختلف را در پخت و پز خود ترکیب کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعطیلات، تعطیل We're going on vacation next week. ما هفته آینده به تعطیلات می رویم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موزه They visited the Louvre Museum in Paris. آن ها به موزه لوور در پاریس سفر کردند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گردن She wore a necklace around her neck. او گردنبندی را دور گردنش بسته بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پدر He's a father of three. او پدر سه فرزند است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

المپیک She won a gold medal at the Olympic Games. او مدال طلا در بازی های المپیک برنده شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روان شناسی، روانی The psychological impact of the event was significant. تأثیر روانی رویداد بسیار مهم بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

و He bought bread, cheese, and milk at the store. او نان، پنیر و شیر را از فروشگاه خرید.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

متغیر، متغیرها There are many variables to consider in this experiment. در این آزمایش بسیاری از متغیرها را باید در نظر گرفت.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پروفایل، نمایه I updated my profile on the social media platform. پروفایل خود را در پلتفرم رسانه های اجتماعی به روز کردم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنها، تنهایی He prefers to work alone. او ترجیح می دهد به تنهایی کار کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

قیمت، هزینه The price of goods has increased. قیمت کالاها افزایش یافته است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نه، هیچ There's no way I can finish this in time. هیچ راهی ندارم که به موقع این کار را تمام کنم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شرایط، وضعیت Given the circumstances, I think we made the right decision. با توجه به شرایط، فکر می کنم تصمیم صحیحی گرفتیم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نویسنده She's a well - known writer in her field. او یک نویسنده معروف در زمینه خود است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی دریغ، ساده، بی تزلزل His artless remarks offended some of the guests. نظرات ساده اش برخی از مهمان ها را ناراحت کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پانزده She will turn fifteen next month. او ماه آینده پانزده ساله می شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انگلیسی، زبان انگلیسی مثال: He speaks fluent English. او به انگلیسی روان صحبت می کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اهمیت، اهمیت دادن He emphasized the importance of education. او بر اهمیت آموزش تأکید کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدیه، استعداد She received a beautiful gift for her birthday. او برای تولدش یک هدیه زیبا دریافت کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازیگر He is a talented actor. او یک بازیگر با استعداد است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفاه، بهبود The government should work for the welfare of its citizens. دولت باید برای رفاه شهروندانش کار کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شدت، قویاً She strongly believes in equality for all. او به شدت به برابری برای همه اعتقاد دارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدیر، مدیریت کننده He was appointed as the new administrator of the company. او به عنوان مدیر جدید شرکت منصوب شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزرگترین، عظیم ترین She achieved the greatest success in her career. او بزرگترین موفقیت را در حرفه اش داشت.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تمیز، تمیز کردن She likes to keep her house clean. او دوست دارد خانه اش را تمیز نگه دارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور واضح، روشن He spoke clearly so that everyone could understand. او به طور واضح صحبت کرد تا همه بفهمند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شنیدن، گوش دادن I can hear the sound of birds chirping outside. من می توانم صدای پرندگانی که خارج می پرند را بشنوم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

حقیقت، واقعیت He always seeks the truth. او همیشه به دنبال حقیقت است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مطمئن، قطعی I'm certain he will come. من مطمئن هستم که او خواهد آمد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسیحی He is a devout Christian. او یک مسیحی متدین است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

قضاوت، حکم She trusted her own judgment. او به قضاوت خود اعتماد داشت.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوت، کفش بلند She wore her favorite boots for the hike. او بوت مورد علاقه اش را برای پیاده روی پوشید. *آموزش زبان انگلیسی، ترکی استانبولی، اسپانیای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پاییز، افتادن The leaves change color in the fall. برگ ها در فصل پاییز تغییر رنگ می دهند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

طبیعی، طبیعتی She prefers natural beauty products. او محصولات زیبایی طبیعی را ترجیح می دهد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

انتشار، گسترش The emission of greenhouse gases contributes to climate change. انتشار گازهای گلخانه ای به تغییرات آب و هوا کمک می کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مناسب بودن، سازگار بودن The dress didn't fit her properly. لباس به درستی به او نمی خورد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ویرایش، نسخه I bought the latest edition of the magazine. آخرین ویرایش مجله را خریدم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

توصیف کردن، شرح دادن He described the scene in great detail. او صحنه را با جزئیات زیادی توصیف کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هشت There are eight planets in our solar system. در منظومه شمسی ما هشت سیاره وجود دارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نمایش، درام She enjoys watching dramas on television. او از تماشای نمایش های تلویزیونی لذت می برد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

قفل، قفل کردن She forgot to lock the door before leaving. او قبل از خروج فراموش کرد در را قفل کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پاپ، آهنگ پاپ The pop singer released a new album. خواننده پاپ یک آلبوم جدید منتشر کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تمرکز، توجه She needs to focus more on her studies. او باید بیشتر بر روی مطالعاتش تمرکز کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

طبیعت، ویژگی The beauty of nature is truly breathtaking. زیبایی طبیعت واقعاً دلفریب است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترس، وحشت The terrorist attack struck fear into the hearts of the people. حمله تروریستی وحشت را در دل مردم به وجود آورد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مهاجر Many immigrants came to the country in search of a better life. بسیاری از مهاجران به کشور در جستجوی زندگی بهتر آمدند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چالش، مواجهه Overcoming challenges makes us stronger. غلبه بر چالش ها باعث می شود ما قوی تر شویم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تصویر، تصور The artist painted a beautiful image of the sunset. هنرمند تصویر زیبایی از غروب خورشید را نقاشی کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شانه He carried the heavy bag on his shoulder. او کیسه سنگین را بر شانه اش حمل کرد.