پیشنهادهای هادی سلیمی (٢٤١)
ریشه لاتین کلمه هیجان ( emotion ) است. “Emovere”, which means to displace, to mobilize, to remove the body from its state, is a performance piece t ...
خیرخواه، بخشنده، دهنده An otherish person is someone who is a Giver in life – they want to help other people
والدگری مشترک، هم والدگری
آماده سازی، رشد دادن چیزی ( خصوصا با پول ) ، موفق ساختن stimulate the growth or success of something by supplying it with money.
بازگشت به گذشته، گذشته نگری، مرور خاطره
احمق انگاری این واژه در اصطلاح اشاره به استفاده از فنون و ابزارهای روان شناختی دارد تا موجب شود مخاطب به سلامت عقلی خودش شک کند. این اصطلاح از فیلم ...
کودکی که نقش پدر و مادر را ایفا کند ( چیزی کهدر خانواده بسیار شاهد او هستیم کودک والدشده، کودک با نقش والدگری when a child becomes parent to their s ...
رفتار متمایز داشتن، تفاوت رفتاری و گفتاری، فرق گذاشتن رفتار کردن یا صحبت کردن در مورد ( کسی یا چیزی در یک گروه ) به روشی که از رفتار یا صحبت معمول با ...
لوکاهی کلمه هاوایی به معنای وحدت ، یگانگی ، هماهنگی و توافق است. Lōkahi is the Hawaiian word meaning unity, oneness, harmony, and agreement.
تمرکز داشتن روی هدف، روی موضوع تمرکز داشتن، چشم به جایزه دوختن، چشم به هدف داشتن eyes on the prize used to say that someone keeps their attention on ...
کودک خاموش، گمشده، کودک ساکت کودکانی که توی خانواده خیلی ساکت و حتی گوشه گیر هستند The Lost Child is usually known as “the quiet one” or “the dreamer ...
والدگری فرزندان، فرزندان والدگر، فرزندانی که نقش پدر و مادری ایفا کنند Parentification is the process of role reversal whereby a child is obliged to ...
خرده سیستم، زیر شاخه
آلبوم، آلبومی که فرد می تواند مجموعه ای از دستاوردها، عکس ها و . . . را در آن جمع آوری کند. a scrapbook or photo album intended to show its subject ...
بیان نظرات خود، عقاید خود را بگویید give one's own opinions.
خارج شدن، کنار کشیدن فرایندی که شخص سوم سعی می کند از رابطه یا سیستم بی ثبات دونفر دیگر خارج شود. detriangulation is the process in which the third ...
موقعیت دریافت کننده مثلا توی بازی یک سری افراد انتخاب می شوند تا توپ را بگیرند یا برای کارها و موقعیت های خاصی انتخاب می شوند. توی ورزشی مثل بیسبال ...
هشتمون گرو نهمونه عدم تمکن مالی، تمام شدن حقوق قبل از رسیدن به حقوق بعدی، قبل از برج پول تمام شدن to spend all of the money from one paycheck before ...
آرام کردن، تمام کردن، فرونشاندن ( خصوصا سوال یا مشکل را ) To settle or finish, especially a question or discussion
چنددرمانگری، درمانگری چندنفری عموما در روان درمانی و خانواده درمانی استفاده می شود و اشاره به همکاری دو الی چند درمانگر برای درمان مراجع اشاره دارد C ...
تأمل در خویشتن
معنی کاهش اعتماد به نفس و شهامت هم میده؛ اینکه فردی باعث شود تا اعتماد به نفس و شهامتمون کم بشه causing a loss of courage or self - confidence
خودپسند، مغرور one becomes conceited.
حفظ تعادل، تلو تلو نخوردن دیدید مثلا میخواهید سوار قایق بشید هی تلو تلو میخورید و تعادلتون رو حفظ می کنید که توی آب نیفتید، یا وقتی قایق حرکت میکنه ه ...
همانندسازی افراطی
تحلیلی یا بازخورد از یک فرد دارای منصب "Armchair Analysis" refers to an analysis coming from an onlooker observing from an armchair instead of someon ...
دلایل مخالفت، نقد، دلیل نقد
نجوش
پیش رفتن با احتیاط ( مثلا کسی که خجالت می کشه و با احتیاط داره میره خونه فامیل ) To move forward, especially in a courageous but cautious or wary ma ...
به معنای خجالت یا ترس و عدم راحتی با موقعیت ها و افراد غریبه که عمدتا در کودکان شایع است، ترس از موقعیت های ناآشنا Slow to warm up" is just a phrase ...
با گستاخی جواب دادن، عمدتا در مورد کودکان به کار می رود در زمانی که والدین چیزی به آن ها می گویند و آن ها پررویی و گستاخی می کنند If a child talks ba ...
در کنترل چیزی بودن، تحت کنترل بودن To remain completely in control of, aware about, or on schedule with something.
راست و بی پرده، بدون هیجان without showing emotion
به دردسر افتادن، مشکل پیدا کردن to fail to be noticed, resulting in problems
بزرگسال گونه، بالغ گونه، شبیه بزرگسال Resembling or characteristic of an adult
دوست داشتنی، عزیز، محبوب، نورچشمی If someone is the apple of your eye, you love them very much and are very proud of them.
به معنی نظرخواهی کردن، بازخورد گرفتن Of a person, to tell something to someone in order to solicit feedback about it. In this usage, a noun is used ...
انجام کاری بدون تاخیر و معطلی و به شکل درست “Jump right in” means to do something without delay.
گرفتار، تحول نیافتگی مفهومی است در روان شناسی و خانواده درمانی که به معنای عدم وجود مرزهای شخصی است و عمدتا خودمختاری فرد از بین می رود و اعتقاد بر ا ...
خانواده همسر
مغلوب ساختن، پیشی جستن، آدم خوب، نیروی ذخیره، در ورق بازی هم از این اصطلاح استفاده می شود ( خال حکم ) . a helpful or admirable person.
افسردگی آشفته وار ؛ یک اصطلاح پزشکی نیست و عمدتا برای توصیف افرادی به کار می رود که ترکیبی از نشانگان اضطراب و افسردگی را دارند
یک نوع نگرش است که چرا به خودم زحمت بدم، دلیلی نداره خودمو اذیت کنم
با انگیزه کرده کسی یا چیزی برای رفتار کردن در یک روش خاص The things that motivate one or make one behave in a certain way.
جنبه تأکیدی دارد، سفت و سخت، مؤکدا unvarying in tone or emphasis
بدتر شدن، از کنترل خارج شدن To get someone or something under control.
خرج کردن پول در زمانی کوتاه یه نوع ولخرجی و خوشگذرانی An expensive series of purchases made in a short time
مورد توجه سیستم نبودن، مورد حمایت قرار نگرفتن To fall through the cracks or to slip through the cracks means to remain unnoticed or unaddressed, to n ...
پذیرش مسئولیت به خاطر نبود کسی، مسئولیت پذیری to have responsibility for something while someone is absent
شیوه، سبک