پیشنهادهای هادی سلیمی (٢٤١)
( دوره ) نامزدبازی a period during which a couple develop a romantic relationship, especially with a view to marriage.
غافلگیر شدن، جا خوردن، انتظار نداشتن to surprise someone, esp. in a way that makes the person feel confused or uncertain
رابطه جدید این نوع رابطه زمانی آغاز می شود که شما برای حواسپرتی و کم کردن فشار یک رابطه عاشقانه و نزدیک پایان یافته شده، با فرد دیگری رابطه جدیدی آغا ...
به طور کلیشه ای در حالت کلی
حرکت کردن
مبنای مورد نیاز مثلا پزشک می گوید که هرماه یکبار بیاید تا شما را ملاقات کنم، این تاریخ درواقع مبنای مورد نیاز را نشان می دهد مثالهای زیر As - Need ...
تاریخ پایانی، آخرین مهلت The drop - dead date is the last possible date on which something must be completed and, in most circumstances, an extensio ...
دشوار بودن درک، عدم فهمیدن، قابل فهم نبودن too difficult or strange for you to understand
معنیش تقریبا اینه �وقتی چیزی سابقه اش اونقدر بده که شما شک دارید تغییر کنه� مشکلاتی که خیلی وقته بودند و فکر می کنید درست نمی شوند عدم اطمنیان از اصل ...
ریز ریز کردن، تکه تکه کردن
کوپن، حق بیمه
مثل بیمه تکمیلی هست، وقتی بیمه شونده توی درمان پولی پرداخت می کنه، تقریبا یه مبلغی رو بیمه گذار به بیمه شونده پرداخت می کنه a small fixed amount req ...
دیده نشدن، پشت کاری مخفی شدن و دیده نشدن، غیبت داشتن گاهی وقتا میگیم خیلی وقته ندیدمت. . بعد میگیم کار داشتم To fall behind another object or item a ...
جواب سربالا دادن، یا توی زبان عامیانه خودمون گاهی می گوییم که فلانی جواب داد ( یعنی گستاخی و پررویی کرد ) To respond angrily or rudely at an inappro ...
انجام دادن کار یا پروژه to complete a project, transaction, or task
شناگری که به جای عمیق رفته و درجا پا می زند تا سرش را بالای آب نگه دارد swimmer can do while in a vertical position to keep their head above the surf ...
پذیرش رفتار اشتباه، درواقع مهر تأیید به یک چیز غلط زدن approve or sanction ( something ) , especially with reluctance accept ( behaviour that is cons ...
بیان هیجان یا احساسی به صورت خیلی شدید و غلو کردن در آن، جوسازی، غلو کردن، اغراق کردن، to express a feeling in a much stronger way than is necessary ...
شکایت، غرولند ( چیز جزئی ) a complaint, especially a trivial one
زیر و بم چیزی را فهمیدن to succeed in discovering something difficult, complicated, or secret
به معنی فرصتی برای رسیدن یا انجام چیز جدید If you say that something helps someone to get their foot in the door or their toe in the door, you mean t ...
حبس کردن و عدم ابراز احساس، خفه کردن خود to stop yourself from feeling or showing a particular emotion
پیش قدم
گاهی معنی به عقب برگشتن و بررسی کردن معنی میده؛ اینکه به عقب برگردی و چک کنی کار یا هرچیز دیگری درست انجام شده یا خیر to show that an explanation or ...
من تو، شما همه؛ من و تو باهم، بقیه هم با هم
متحد شدن علیه کسی، عزم رو جزم کردن برای آسیب زدن به کسی، قصد ضربه زدن به کسی
تغییر ظواهر صورت برای بیان یک احساس یا حتی برای برقراری ارتباط، شکلک درآوردن، ادا درآوردن
مرتکب اشتبه شدن، خطا کردن، خبط کردن
پوشیدن لباس مناسب ( متناسب با شغل و حرفه یا وضعیتی که هستید ) to have an appearance or wear clothing that is usual or expected for a particular sit ...
از چشمان طرف همه چیز رو خوندن بیانگر اینکه از چشمان طرف احساسات و افکار او را متوجه می شوید you can understand a person's emotions and sometimes thou ...
آماده شدن برای انجام سریع کاری به روشی جدید، انجام سریع و موفقیت آمیز کاری جدید to immediately work hard and successfully at a new activity
پرندگان و زنبورها در واقع اصطلاحی برای توضیح دادن روابط صمیمانه و جنسی به کودکان است مثل همان اصطلاح پدر دانه تو را توی دل مادر کاشت "The birds and t ...
مافوق
زلزله سنج، زلزله نگار
کارگاه چوب و نجاری
هرکسی یا هرچیزی که جدید نباشد، کهنه، قدیمی، تاریخ گذشته : something or someone not new or exciting any more
یک نوع سبک مدیریت است به این معنا که دائما کارکنان خود را نظاره کنی و اونها رو بپایی.
کنایه از لطف زیادی، اینکه نباید در حق کسی چیزی را زیاد انجام داد ممکن است برای وی خوب نباشد to not have or use too much of something because you thin ...
آماده جنگ، کسی که شمشیر از پشت کشیده، آماده واکنش نشان دادن
گله مند، شکایت کنان، اخمو، غرغرو
آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل کنی
کم اهمیت جلوه دادن کاری، ناچیز شمردن - - عمدتا به معنای این است وقتی کسی کاری انجام می دهد یا چیزی می گوید می گوییم مهم نیست. شاید دقیق تر توی این جم ...
درست نبودن، صحیح نبودن
به معنای ترغیب و تشویق دیگران برای انجام دادن کار مورد نظر شما
عقب نشینی، پاسخ یا واکنش و رفتار عجولانه و سریع
کنشگر، عامل، مولد ( در مقابل واکنش پذیری قرار دارد )
مدخل، ورودی درب
تغییر مسیر، تغییر جایگاه،
فرار و اجتناب از چیزی یا کسی، کنایه از فرار کردن از مخمصه یا مشکل به جای اینکه به قلب آن بزند
دلالت داشتن