ترجمههای Figure (١٨)
بعد یه روز کار کردن تو باغ بد جوری دچار کوفتگی شدم.
بتسی متنش رو فراموش کرد و ناچار شد بقیه صحنه رو فی البداهه بازی کنه.
مردم را با سوءاستفاده از حس عدم امنیتشان بیمه می کنند.
ساعت را کوک کردم و به تیک تیکش گوش دادم.
ما می بایست تمام مشکلات احتمالی را در نظر بگیریم.
آنها خندقی ساختند تا اطراف قلعه را احاطه کند.
او با موهای ژولیده و با همان لباسهای شب قبل برای صرف صبحانه آمد.
• او قادر نبود خود را از این سوءظن که همسرش به او خیانت میکند رها کند. • او نمی توانست خود را از سوءظن خیانت همسرش خلاص کند.
بوقلمون دیگه نه! من تو جشن شکرگذاری خیلی خوردم. To OD on something ( OverDose )
من هرگز چنین نمونه بارز ( فاحش ) اشتباهی از او ندیده بودم.
من با دادن این اطلاعات به تو کار/زندگی ام را به خطر می اندازم
- خرید این خونه توسط من منوط به فروش اون خونه قدیمیم هست. .