پیشنهادهای Figure (٣,٣٤٦)
:I feel like ( informal ) • دلم میخواد • میخوام این دلمون خواستن وهوس کردن دو تا ویژگی داره: ۱ - یهویی و همینطوریه یعنی یه لحظه به سرت میزنه یه کار ...
معمولا در مورد پوست: کسی که رنگ پوستش بخاطر میزان ملانین بالا تیره تر هست.
کار از کار گذشته
دیدین صدای بلند موزیک شیشه ها یا خود باند رو میلرزونه. . این کلمه دقیقا این معنی رو داره همینطور تاثیر طولانی مدت هم معنی می ده.
چیزی که فقط به درد جرز لای در میخوره
دورترین فاصله ی یک جرم آسمانی همچون زمین، سیاره و . . . از خورشید
مثل یه بچه عصبانی شدن
ابهام، ابهامیت مشکوک بودن ( مشکوکیت😁 )
To do rails Or to blow rails: کوکائین مصرف کردن
خنزر پنزر
مثلی هست در ترکی که میگه: آتی آتئن یانئنا باغلاسان هم رنگ اولماسالا هم خوی اولاللار که به فارسی میشه: دو تا اسب رو کنار هم ببندی هم رنگ نمیشن اما خل ...
Or rub shoulders with: نشست و برخواست کردن دمساز شدن همنشینی کردن معاشرت کردن/داشتن
اهل چیزی بودن ، مثلا اهل ورزش بودن A coworker of mine isn't that big on workout.
۱ - کشتن، The man who has fed the chicken every day throughout its life at last wrings its neck instead. ۲ - اصطلاحی هست که عصابنیت بیش از حد رو ن ...
Wing it
توانایی/هنر سخنوری
حس و حال جشن به چیزی دادن مثلا بستن روبان و . . .
اعصاب خورد کن استرس برانگیز پر استرس استرس زا
محتوا محور
احتمالا همون فشل باشه!! Mr. Shahab is quick witted and facile with words.
فی الفور و بی معطلی و در جا و بی درنگ و بدون فکر و برنامه ی قبلی و بدون صرف وقت زیاد Too often, people presume the ability to improvise on the fly ...
See: Brain fart entry
نوشته ی ( مقاله، . . . ) یا اقدامی ( حمله، طرح و نقشه، . . . که هدف آن انتقاد شدید و در حد تخریب شخصیت فردی دیگری است.
اشتباه مضحکانه ای کردن
خلاف موضوعی را ثابت کردن
پانزدهمین یا سیزدهمین روز هر ماه در تقویم روم باستان ( ) روزی که وسط ماه میفته )
موتور سیکلت چهارچرخ
غیر واقعی ساختگی توهم پوچ و بی پایه
موضوع تازه ای نیست چیز جدیدی نیست
بررسی یا نگاه اجمالی A rapid/quick/swift once - over A visual once - over A good once - over a thorough once - over A serious once - over A not - s ...
عاقلانه است، منطقیه، فکر خوبیه When you're signing a contract, it's smart to read it carefully rather than just giving it a once - over.
نفس کش خواستن رجز خوانی ( برای مبارزه طلبیدن )
یعنی رجز خوانی کردن و به مبارزه طلبیدن در انگلیسی battle cry می گن به این رجز ها
To stretch yourself too thin
وقتی مسئوایتهای بیش از توان خود به عهده میگیرید و در نتیجه ی اون به حدی میرسید که احساس می کنید دیگه بریدید
بر عهده گرفتن و انجام دادن تعهدات و مسئولیتهای بیش توان و کارایی خود
برای رد کردنیا نپذیرفتند پیشنهاد بکار میره و در کل به معنی نه هست. I have to pass on dinner tonight
کلاه سفید بلند پیله داری که توسط سرآشپزها پوشیده میشه و به اختصار toque هم گفته میشه.
توجه و نگاه دیگران را به خود معطوف کردن کانون توجه بقیه شدن
@ آرمان بدیعی: سپاس از مثالهای قرآنی.
در متون رسمی یا ادبی بیشتر کاربرد داره: نتوانستن ، قادر نبودن در شرایط انجام کاری یا بودن در موقعیتی نبودن، cannot afford to . We can ill afford a ...
A man of his caliber مردی در حد و اندازه ی او ، مردی با چنین ویژگیهایی
نامحسوس؟؟؟
مغرضانه اغواگرانه اغواکننده
Or: Make it out alive جان سالم به در بردن ( و سالم به خانه بازگشتن ) means to successfully return to your home without getting hurt or encounterin ...
خنده ی از ته دل که باعث میشه اشک از چشماتون دربیاد خوشی زیاد نشاط و خنده فراوان سرخوشی سرمستی Again the young manl had difficulty in controlling hi ...
@علی اکبر منصوری: Unbirdled اشتباه است و املای درست آن unbridled میباشد. که " آن برایدلد" تلفظ میشود.
شادی خنده نشاط سرخوشی
نحس
رجوع شود به معنی اصطلاح Rule of thumb