تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

pull away جلو زدن The leader is pulling well ahead of the other runners now حالا، دونده پیشتاز داره خوب جلو می زند از بقیه دونده ها. During the last ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

faithfully

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Tardy

پیشنهاد
٢

به وضوح می بینم اون روزی رو که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

withhold

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

هر جور میل شماست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

هر چی شما بگید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

هر جور شما راحتید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

hothouse

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

sideshow نمایش فرعی

پیشنهاد
٢

applause

پیشنهاد
٢

trivia

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

shiver

پیشنهاد
١

penetrate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای همیشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

peasant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

confirmation

پیشنهاد
١

treasure

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

overwhelmed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

overwhelmed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

dressmaking shop

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تبریک میگم

پیشنهاد
١

flea market

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

courtyard

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ضعف اصلی/عمده/اساسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Mercifully

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

oblivion

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آیا این در مورد شما صدق میکند؟

پیشنهاد
١

elegance

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

satisfy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

dissipate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) In an area of a place that is especially remote and in which it is difficult or dangerous to live 2 ) in the wild. In naturally occurring condit ...

پیشنهاد
١

malign

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 ) appal ( appall ) 2 ) shock

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) Position of trust' is a legal term that refers to certain roles and settings where an adult has regular and direct contact with children. Example ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

hot - blooded

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوران گذشته، گذشته ها

پیشنهاد
١

cloak

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

hang about

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

revolting

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

horsewhip

پیشنهاد
١

مراقبت کنید که آن به اون دختر داده بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

mantelpiece

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

I was wondering could I ask a greater favor of you میخواستم بدونم که، میتونم یه درخواست از حضورتون داشته باشم؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( French word ) The definition of spit in the dictionary is a group of small dots added to certain parts of a lithographic drawing to reinforce it o ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کثافت روان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

misleading

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Misleading