نابودی

/nAbudi/

مترادف نابودی: اضمحلال، امحا، انحطاط، انقراض، انهدام، زوال، فقدان، فنا، محو، نیستی، هلاک

متضاد نابودی: هستی

معنی انگلیسی:
annihilation, death, destruction, disappearance, downfall, elimination, end, eradication, extermination, extinction, fate, liquidation, obliteration, rack, ravage, ruin, ruination, smashup, undoing

لغت نامه دهخدا

نابودی. ( حامص مرکب ) نیستی. عدم. معدومی. زوال. فناء. نفاد. اضمحلال. از بین رفتن. فنا شدن. معدوم شدن.

فرهنگ فارسی

نیستی عدم فنا.

فرهنگ عمید

نیستی.

واژه نامه بختیاریکا

کوری

دانشنامه عمومی

نابودی به عنوان «از بین بردن کلی» یا «حذف کامل» یک شیء تعریف می شود[ ۱] که واژه انگلیسی معادل آن Annihilation ریشه در واژه لاتین nihil ( هیچ ) دارد. ترجمه لغوی آن «تبدیل به هیچ» است. در دانش فیزیک، این واژه برای اشاره به فرایندی به کار می رود که طی آن یک ذره زیراتمی با پادذره متناظرش برخورد می کند، مثلاً وقتی که یک الکترون با یک پوزیترون برخورد می کند. [ ۲] انرژی و تکانه هر دو پایسته می مانند و ذرات نابود شده توسط فوتون ها جایگزین می شوند که کوانتای انرژی الکترومغناطیسی هستند و جرم سکون آن ها صفر است. پادذره هااعداد کوانتومی با علامت مخالف ذرات متناظرشان دارند و در نتیجه مجموع اعداد کوانتومی جفت اولیه صفر است. از این رو، تا زمانیکه پایستگی انرژی و پایستگی تکانه رعایت می شود، هر مجموعه ای از ذرات می توانند در نتیجه نابودی به وجود آیند اما باید مجموع اعداد کوانتومی آن ها صفر باشد. وقتی یک ذره و پادذره اش برخورد می کنند، انرژی آن ها به یک ذره حامل نیرو مانند گلوئون، ذرات حامل نیروی دبلیو و زد یا فوتون، تبدیل می شود. این ذرات متعاقباً به ذرات دیگری تبدیل می شوند. [ ۳]
در حین یک نابودسازی کم انرژی، تولید فوتون ارجحیت دارد، زیرا این ذرات دارای جرم نیستند. اما در برخورددهنده های پرانرژی نابودی هایی تولید می کنند که طی آن ها طیف گسترده ای از ذرات سنگین غیرعادی به وجود می آیند.
وقتی یک الکترون کم انرژی یک پوزیترون ( پادالکترون ) کم انرژی را نابود می کند، تنها می توانند دو یا چند فوتون پرتو گاما تولید کنند. زیرا الکترون و پوزیترون حامل جرم - انرژی کافی برای تولید ذرات سنگین تر نیستند و پایستگی انرژی و تکانه خطی اجازه تولید تنها یک فوتون را نمی دهد. وقتی یک الکترون و یک پوزیترون در اثر برخورد نابود می شوند و پرتوی گاما تولید می کنند، انرژی آزاد شده است. هر دو ذره انرژی لختی برابر با ۰٫۵۱۱ مگا الکترون ولت دارند. وقتی جرم هر دو ذره کاملاً به انرژی تبدیل شود، این انرژی لختی، همان چیزی است که آزاد می شود. انرژی به شکل پرتوهای گامای ذکرشده آزاد می شود. هر یک از پرتوهای گاما انرژی برابر با ۰٫۵۱۱ مگا الکترون ولت دارند. از آنجا که پوزیترون و الکترون هردو در حین این نابودی تا حدودی در حالت لختی هستند، سیستم در آن لحظه هیچ تکانه ای ندارد. به این دلیل است که دو پرتو گاما تولید می شوند. اگر تنها یک فوتون تولید می شد پایستگی تکانه حفظ نمی شد. پایستگی تکانه و انرژی هر دو با ۱٫۰۲۲ مگا الکترون ولت ( با جمع زدن انرژی لختی ذرات ) از پرتوهای گاما که در جهت مخالف هم حرکت کنند ( برای اینکه تکانه کلی سیستم صفر بماند ) حفظ می شود. [ ۴] هرچند که اگر یک یا هر دو ذره انرژی جنبشی بیشتری حمل کنند، انواع جفت ذرات دیگر نیز ممکن است به وجود آیند. نابودی یک جفت الکترون - پوزیترون به یک فوتون تنها نمی تواند در فضای آزاد اتفاق بیفتد زیرا پایستگی انرژی و تکانه هردو نقض می شود. واکنش معکوس نیز به همین دلیل غیرممکن است، مگر در حضور یک ذره دیگر که بتواند این تکانه اضافی را بیرون کند. اما در نظریه میدان کوانتومی این فرایند به عنوان یک حالت کوانتومی میانی مجاز است. برخی نویسندگان آن را چنین توجیه می کنند که فوتون در یک دوره زمانی وجود خواهد داشت که به قدر کافی کوتاه هست که نقض پایستگی تکانه توسط اصل عدم قطعیت توجیه شود. نویسندگان دیگر ترجیح داده اند که به فوتون حالت میانی جرم غیر صفر نسبت دهند. ( با هر دیدگاهی ریاضیات نظریه یکسان است ) .
عکس نابودی

نابودی (رمان). «نابودی» ( انگلیسی: Annihilation ) یک کتاب از جف واندرمر است که توسط فرار اشتراوس و ژیرو منتشر شد.
عکس نابودی (رمان)

نابودی (فیلم). نابودی ( انگلیسی: Annihilation ) یک فیلم آمریکایی در ژانر خیال پردازی علمی و اکشن به نویسندگی و کارگردانی الکس گارلند است که با الهام از رمانی به همین نام اثر جف واندرمر ساخته شده است. از بازیگران آن می توان به ناتالی پورتمن، جنیفر جیسن لی، اسکار آیزاک، جینا رادریگز، و تسا تامپسون اشاره کرد. نابودی توسط پارامونت پیکچرز در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۸ در ایالات متحده به نمایش درآمد. این فیلم ۴۳ میلیون دلار درآمد داشت که اندازه آن کمتر از انتظار بود.
گروهی سرباز وارد یک منطقه فاجعه زیست محیطی می شوند و تنها یک نفر از آن ها جان سالم به در می برد اگرچه او نیز به شدت مجروح می شود. در این بین همسر او ( ناتالی پورتمن ) که یک زیست شناس است، به نام همسرش عازم سفری به سمت منطقه یک فاجعه زیست محیطی می شود، ولی نمی داند که چه چیزی در انتظار اوست. تیم سفر او شامل یک زیست شناس سلولی ( ناتالی پورتمن ) ، یک روان شناس ( جنیفر جیسن لی ) ، یک ژئومورفولوژیست، یک فیزیک دان و یک پیراپزشک است.
• ناتالی پورتمن در نقش لِنا، زیست شناس سلولی
• جنیفر جیسن لی در نقش روان شناس، رهبر گروه
جینا رادریگز در نقش آنیا ثورنسن، پیراپزشک
• تسا تامپسون در نقش فیزیک دان
اسکار آیزاک در نقش همسر لنا
دیوید گیسی
سونویا میزونو
بندیکت وانگ
• تووا نووُتنی
عکس نابودی (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

نابودی (annihilation)
در فیزیک هسته ای، فرآیند برخورد و نابودی یک ذره با ذرۀ تصویر آینه ایاش، با نام پادذره. این فرآیند انرژی فراوانی ایجاد می کند. بنا به معادلۀ جرم ـ انرژی، انرژی ایجادشده با جرم ذرات برخوردکننده برابر است. مثلاً، یک الکترون و یک پوزیترون در برخورد باهم نابود، و باعث فوران پرتوهای ایکس پرانرژی می شوند. همۀ برهم کنش های ذره ـ پادذره به نابودی نمی انجامند، گروهی با نام مزونها استثنایند و به رده ای از ذرات، متشکل از کوارک و پادکوارک، تعلق دارند. نیز ← پادماده

جدول کلمات

هدم

مترادف ها

ruin (اسم)
ضلالت، نابودی، خرابی، تباهی، ویرانی، خرابه، مخروبه

extirpation (اسم)
ریشه کنی، نابودی

naught (اسم)
عدم، نابودی، هیچ، صفر، نیستی

liquidation (اسم)
فسخ، تسویه، نابودی، از بین رفتن، واریز حساب

annihilation (اسم)
نابودی

extermination (اسم)
نابودی، براندازی، دفع افات

inexistence (اسم)
عدم، نابودی، فنا، نیستی، معدومی، اتکاء ذاتی

inexistency (اسم)
عدم، نابودی، نیستی، معدومی، اتکاء ذاتی

smash-up (اسم)
نابودی، تصادم، کاملا خرد شده

فارسی به عربی

ابادة , تافه , تصفیة , خراب

پیشنهاد کاربران

برای نابودی کلّ زمین ( ومن علیها وتحتها وفوقها ) ؛ یک انسان تربیت نشده، بی عقیده، سیر ناپذیر؛ کافیست!
از هزار شهاب سنگ بدتر.
"قُتل الانسان ما أکفره"
نیستی . . . فنا. . . . منهدم. . . انهدام. . . . پایان کار. . . . اربین رفتن. . . .
هدم
oblivion
هلاک
فرسایش
زوال

بپرس