تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

جهش، پرش ( کوتاه ) With his feet tied together he could only move in little hops

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

وام مسکن I felt tied to the job while I had a mortgage to pay

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

E. g. Tie ( up ) your shoelaces, or you'll trip over them.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی/حیوانی که انتظار میره برنده باشه ( در رقابت و مسابقات ) She had laid $100 on the favourite اون زن روی حیوون مد نظرش ۱۰۰ دلار شرط بندی کرد تو او ...

پیشنهاد
١

E. g Little did he know they had laid a trap for him فکرشم نمی کرد که اونا تله گذاشته باشن واسش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

to lay somebody under an obligation to do something کسی را زیر التزام/تعهد انجام کاری قرار دادن/گذاشتن ( شخصی را ملزم به انجام چیزی/کاری نمودن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

[NOUN] ✔️ لایحه ( قانونی ) The bill was laid before Parliament این لایحه از پیش به مجلس ارائه شده بود ✔️ فاکتور - صورت حساب 💠 Good morning. Go ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( بار ) مسئولیت 1 ) to lay a responsibility/burden on somebody ( بار ) مسئولیت بر دوش کسی گذاشتن 2 ) Failing to act now will merely lay the burden ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

از قبل، از پیش The bill was laid before Parliament اون لایحه از قبل ارائه شد به پارلمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

The cuckoo lays its eggs in other birds' nests کوکوها معمولا تو لونه/آشیونه دیگر پرندگان تخم می کنن/میذارن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

They had laid the groundwork for future development اونا پایه ها/پیش نیازها/ملزومات توسعه در آینده را پی ریزی کرده بودند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

✅پایه ✅پایه ریزی ✅زیرساخت ( در مورد هر چیزی ) 1 ) A series of short - term goals lays the foundation for long - term success یه سری/سلسله/مجموعه ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Thirteen U - boats left their base to lay mines in British waters سیزده تا زیردریایی از آلمان، پایگاه خود را ترک کردند تا در آبهای بریتانیا مین پخش ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خط آهن سریع السیر/مافوق سریع ( High Speed Track= ) Build tracks that let you go really fast. True high - speed rail, in excess of 125 mph, require ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خط آهن سریع السیر/مافوق سریع ( High Speed Rail= ) Build tracks that let you go really fast. True high - speed rail, in excess of 125 mph, requires ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

خط آهن - خط راه آهن The first high - speed track was laid between Paris and Lyons اولین خط راه آهن سریع السیر بین شهرهای پاریس و لیون ( در کشور فران ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شهر لیون ( فرانسه ) The first high - speed track was laid between Paris and Lyons اولین خط راه آهن سریع السیر بین شهرهای پاریس و لیون ( در کشور فرا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وضع کردن - وضع کردن مالیات غیر حرفه ای ▪️▪️▪️ قانون گذاشتن ▪️▪️▪️ قرار دادن ▪️▪️▪️ طرح کردن - مطرح کردن ▪️▪️▪️ توطئه چیدن ▪️▪️▪️ پهن کردن/شدن 1 ) lay ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

صاف، بدون چین ( پارچه و لباس ) The cloth should be laid flat پارچه بایستی صاف و بدون چین پهن/باز بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

wreath: تاج گل bouquet: دسته گل nosegay: دسته گل کوچک posy: دسته کوچیک گل bunch of flowers: دسته گل بزرگ 👉 Relatives laid wreaths on the grave

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( کار و غیره ) دون پایه/پست/سطح پایین ( از لحاظ پرستیژ و اینها ) Immigrants do much of the menial labor in town, picking fruit, cleaning hotel ro ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

همراه با تجزیه و تحلیل، از روی فکر If you pick stocks thoughtfully and hold them patiently, your gains should be considerable بدقت He studied her f ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

۱ ) که بر اساس آن، که به موجب آن ۲ ) که در آن :One of the definitions for pick to choose particular shares in which to invest

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ ) منصفانه You have not dealt fairly with me ۲ ) سراسر/کاملا/تماما ۳ ) تقریباً ، نسبتاً The plane was fairly empty so we had our pick of seats

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( نوعی ) کرک/پرز ( پارچه و لباس ) I picked a piece of lint off my suit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( The MacKintosh Man ( 1973 مرد پالتو بارانی Directed by John Huston

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گلوله ی پشم یا پنبه ( روی پارچه و جامه ی مستعل ) ، گردله های ریز ( روی لباس پشمی/بافته شده ) ، پرز، کرک She sat there sulking and picking the pi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

اخم و تخم/بداخلاقی کردن She sat there sulking and picking the pills off her sweater

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

میوه باد انداخته/پا درختی I tend to leave the windfalls for the birds to pick at

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Verb از بین رفتن - نابود شدن 💠 You ought to pick those lettuces before they shrivel and die ⭐⭐⭐ Noun/Verb ( مکانیک ) حدیده - بشکل حدیده در اوردن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

⁦✔️⁩معنی آبادیس پژمردن و ورچلوسیدن ( میوه و سبزی ) ، ورچلونیدن ( میوه و سبزی ) You ought to pick those lettuces before they shrivel and die

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کاهو You ought to pick those lettuces before they shrivel and die

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

- مخاط - خلط ) حلق، بینی، دستگاه تناسلی و سایر قسمتهای بدن - مف ( هم می تونه خشک شده هم میتونه لیز و لزج باشه ) - آب دماغ MEANING - a thick liquid ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

لاشه ( به ویژه لاشه حیوان ) The carcass had been picked clean ( = all the flesh had been removed ) by other animals and birds

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

پوست/جای زخم The child continued picking ( at ) a sore on his leg ( = trying to remove parts of it with his fingers )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

⁦✔️⁩معنای آبادیس کرک، پرز ( گندله ی نرم و کوچک که از بافته های پشمی و پنبه ای می افتد ) I picked a piece of fluff off my shiny black suit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

براق I picked a piece of fluff off my shiny black suit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کروسان ( نوعی شیرینی/کیک ) I asked him which pastry he wanted and he picked an almond croissant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بادام I asked him which pastry he wanted and he picked an almond croissant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

confectionery قنادی - آجیل و خشکبار فروشی pastry کیک/شیرینی/کلوچه مغزدار ( میوه ای، خامه ای یا غیره ) I asked him which 📌pastry📌 he wanted and h ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مشتری دائم/ثابت/همیشگی Patrons must have recent bath

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

VERB از حالتی یا وضعیتی به حالت دیگر درآمدن - تغییر کردن - تغییر پیدا کردن Ex: You drove a hundred secret arrows into my heart. Yet you ask why my s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Adulthood, the period in the human lifespan in which full physical and intellectual maturity have been attained. Adulthood is commonly thought of as ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Adolescence, transitional phase of growth and development between childhood and adulthood. The World Health Organization ( WHO ) defines an adolescen ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

👈 ( نو ) جوان 👈جوانی که تازه از سن نوجوانی درآمده 👈سنین ۱۸ تا ۲۲ - ۲۰ less than one in ten U. S. adults and adolescents consume the recommended a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

E. g. What was it you didn't like?’ ‘Well, to begin with, our room was far too small

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 : a public building used for town - government offices and meetings. 2 : an event at which a public official or political candidate addresses an au ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

NOUN What began as a minor scuffle turned into a full - scale riot چیزی که اولش یه گلاویزی/دست به گریبانی/نزاع کوچیک بود تبدیل شد به یه بلوا/آشوب تما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to direct a film: to be in charge ( artistically ) of the making of a film E. g. He began as an actor, before starting to direct films او ابتدا بازی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

واسه اولین بار شروع کردن کاری/چیزی 1 ) The school began in 1920, with only ten pupils اون مدرسه واسه اولین مرتبه سال ۱۹۲۰ تنها با ده تا شاگرد شروع ب ...