پیشنهادهای فرشته عاج (٥٤٢)
بهت بر نخوره همچنین no offense
درستی و صحت عملی که به تعالی منجر شود.
ذهنیت مشترک
شهوت رانی این مفهوم در نظریه روانشناس فرانسوی ژاک لکان کاربرد گسترده ای دارد.
پرس و جو
نشخوار ی نشخوار کننده Ruminative style of thinking سبک تفکر نشخواری
فهرست بلند بالا
خاطر جمع ( بودن ) اطمینان خاطر
کوته فکر
قابلیت
زایندگی
ول کردن چیزی رها کردن چیزی یا امری تقری3همان let it go است. مثال The decision worried us, butwe let it pass تصمیم مارا را نگران کرد ؛ ولی ولش کردی ...
وحدت
با شوق و ذوق ( سرشار از زندگی و زیستن )
جمع گرایی
شهادت مظلوم نمایی بیشتر متون شهادت ترجمه می شود و وگاه 6م به معنای مظلوم نمایی است به کاربرد آن در جمله هنگام ترجمه دقت کنید. مثال Martyrdom isn't ...
مظلوم نمایی معمولا این واژه به عنوان یک صفت منفی کاربرد دارد نه شهادت که امری والا و و معنویست. در ترجمه حتما به ساختار جمله دقت کنید.
میهن پرستی افراطی و متعصبانه
آخه چرا؟!
نتیجه عکس دادن مثال The plan backfired. نقشه نتیجه عکس داد.
تفاوت ظریفی بین sunblock و sunscreen وجود دارد. Sunscreen پوست را در مقابل اشعه UV محافظت می کند؛ اما Sunblock مانع رسیدن اشعه به پوست می شود چون خا ...
کرم ضد افتاب
بدون دلیل مشخص دقت کنید که به دلایلی ترجمه مناسب این عبارت نیست؛ زیرا وقتی در جمله این عبارت به کار می رود به این معناست که دلیل یا توجیه مشخصی وجود ...
دیونه شدن قاطی کردن غیر قابل کنترل شدن بیش از حد هیجان زده شدن با توجه به جمله ایکه توش از go wild استفاده شده ترجمه ها می تونه کمی متغیر باشه، بستگ ...
چشم انداز تازه
شاید بهترین معادل این باشه: توپ توپم
زبان حقوقی زبان و اصلاحات تخصصی حقوقی که اغلب برای عموم مردم غامض و نامفهوم است.
تاوان چیزی را دادن. مثال You will pay the price for that تاوانش را پس خواهی داد.
عجالتآ
شسته رفته
شسته رفتع
یا به حرفی که می زنی عمل کن یا خفه شو
عالی و بی نظیر در نوع خود
شکست نفسی میفرمایید!
اون موقع ها او وقت ها اون زمان ها
سالن اجلاس سالن اجتماعات
آخرین خبر خبر فوری
دو برابر وقتی می خواهیم کسی را وسوسه کنیم که دوبرابر بیشتر از مبلغی یا سهمی که تعیین شده به او می دهیم.
دو برابر
بهش توجه نکن
به فنا رفتم.
خالی نبند
کار حضرت فیله
بلا تکالیف گذاشتن.
زیاد کار می کنم؛ اما ازش لذت می برم.
ناشی بازی درآوردن.
این یک جیز گذراست.
بلاتکلیف گذاشتن. مثال You left me hanging بلاتکلیفم گذاشتی!
فضول باشی