پیشنهاد‌های مصطفی اعتبارزاده (٢٣٣)

بازدید
٧٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سریع و مستقیما به سمت چیزی رفتن He made a beeline for the kitchen. اومستقیما به سمت آشپزخانه رفت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمکت خواهم کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جدی میگم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

درخواست مودبانه برای انجام کاری ( لطف ) . آیا ممکنه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بخشی از کاخ سفید که شامل دفتر رئیس جمهور ایالات متحده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در انتهای جمله به صورت سوالی میاد که برای گرفتن تایید یا نظر طرف مقابل بکار میره. نه؟ درسته؟ درست میگم؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یکی این بالایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشخاص مهم ( در یک صنعت خاص )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستادن در مقابل حالت رسمی i stand in front of you میشه i stand before you من در مقابل شما ایستاده ام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وفاداری Loyal to faithful to

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوگند خوردن رسمی برای دریافت یک موقعیت مهم از جمله ریاست جمهوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سخاوتمندانه مرامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کله گنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثل آب خوردن بسیار آسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از donkey میاد به معنی دیوانه، عجیب، احمق، بد است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه آمریکایی - آفریقایی باسن هوس انگیز ( برای زن ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیریت نظارت ( عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در ارتش به معنی پشت سر هست. که اولین بار در جنگ جهانی اول از اون استفاده شد. زمانی که خلبان ها با هم صحبت می کردن موقعیت ساعت 6 به معنی پشت سر بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت منفی برای بیان اینکه چیزی یا کسی به چیزی یا کسی دیگه شبیه نیست. he look anything like you? یعنی اصلا شبیه تو هست؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

works wonders معجزه می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - سس 2 - ( غیر رسمی ) چیزی خوشایند که بدون تلاش و غیر منتظره بدست می آید ( به ویژه پول )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم: 1 - لکه 2 - مکان فعل: 1 - تشخیص 2 - علامت گذاری

پیشنهاد
٠

سالها می گذرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

delegating responsibility

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واگذار کردن مسئولیت دادن take charge

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستور کار یک وظیفه محول شده یا موضوعی که باید به آن رسیدگی شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - یا 2 - همچنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادامه دادن به انجام کاری، یا انجام کاری دوباره و دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی می گیم: ask away! یعنی به شنونده خود می گیم هر سوال یا سوالی را که از ما داره بپرسه. حتما بپرس ( تعارف نکن ) بقیه مترادف ها: feel free to ask ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ختم شدن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

after

پیشنهاد
٠

دیدگاه متفاوت