پیشنهادهای ebi (١,٤٣٠)
پیش از اینکه
مقاومتِ جریانی
مدارپیمایی کردن ، مدارگردی کردن ، مدارنَوَردی کردن
اتحادیه انحصاری
سرمایه گذاری گروهی جذب سرمایه گروهی تامین سرمایه گروهی ، تامین سرمایه جمعی
رَوِش ، چاره راهکار کوتاه هنگام ، راهکار کوتاه دوره ، راهکار کوتاه مدت
چوب غذاخوری
چاره اندیشی ، رایزنی ، گفتگوی رایزنانه هم فکری
هماهنگ ، هم پا ، هم رَوَند
دیدار ، قرار
چرخه ، چرخه زمانی
فراهم آوری ، فراهم سازی واگذاری ، در دسترس گذاری ، در دسترس نهی نمایش دهی ، به نمایش گذاری ، فراپیش نهی ، فراپیش گذاری ، در برابر دید گذاری تامین
فلفل آتشین ، فلفل سرخ آتشین
ساخت وساز ( کردن )
رویِ همی ، هم گذاشته ، روی هم گذاشته
پایین و بالا ، جیک و پوک
روان نَژَندی
بیرون رو بیرون رفت ، بیرون روی
قایقِ کفی/کالابَر قایق ترابر/ترابری قایق فَرابر/فرابری
پرکاربرد هم کاربرد ، همسان کاربرد ، همسان کار
بازخواست کردن ، بازخواهی کردن
[هنگام نوشیدن] سر سلامتی
رحمت کردن ، مورد رحمت قرار گرفتن ، مورد رحمت قرار دادن
[هنگام تایید و پاسخ] معلوم است ، معلومه
به جای آن ، به جایش ، به جاش ، عوضش ، در عوض آن
گربه کوچک ناز ، ناز نازی ، ناناز
ریز ، خُرد ، خرده ، خرده پا [زن] کوچک اندام
[با حالت دلسوزی] حیوونی! ، طفلکی!
[جمله پرسشی] تو هستی؟ ، تویی؟ شما هستی؟ ، شمایید؟ ، شمایی؟ خودت هستی؟ ، خودتی؟
بی کم وکاست معرکه
بندر تفریحی/تفرجی بندرگاه تفریحی/تفرجی لنگرگاه تفریحی/تفرجی
چند نوشابه ، نوشابه چندگانه نوشیدنی چندگانه/ترکیبی
ناگهان ، ناگهانی ، یکباره ، آنی ، لحظه ای تُند ، پرشتاب ، برق آسا
گزارش ، گزارش روزانه/کار/سفر گزارش نگار ، دفتر گزارش ، دفتر گزارش روزانه ، دفتر گزاش کار ، دفتر گزارش سفر ، دفتر ثبت گزارش نوشتن/دادن/گرفتن/برداشت ...
[زمین شناسی] سیلاب گِلی ، گِل سیلاب
دروغی ، ناراست ، ناراستین ، وانمودی ، وانمودین ، ناواقعی ، ناحقیقی [خودمانی و عامیانه] الکی ، چاخان
سیل رو ، سیل راه ، سیل گذر ، گذرگاه سیل سیلاب رو ، سیلاب راه ، سیلاب گذر ، گذرگاه سیلاب
سیل رو ، سیل راه ، سیل گذر ، گذرگاه سیل سیلاب رو ، سیلاب راه ، سیلاب گذر ، گذرگاه سیلاب
رَوِشمندانه
اخلال
فرارَوی پرش بزرگ ، پرش بیش از اندازه جهش بزرگ ، جهش بیش از اندازه
قابلی ندارد ، حرفش را نزن ، حرفش را نزنید ، مهم نیست
تکینه شدگی یکسان شدگی ، یکسانگی تکسان شدگی ، تکسانگی
[چرخ و تایر خودرو در هنگام هرزگردی و بکسوات] دود درآمدن ، دود درآوردن
دسترسی پذیری ، دسترسی داشتگی ، در دسترس بودگی
فروشگاه روباز ، فروشگاه سرباز میدان گاه ، میدان گاه فروش ، محوطه فروش ، فضای فروش
آیینی آیین نامه ، شیوه نامه ، پیمان ، پیمان نامه ، سازش نامه ، پذیرش نامه روش کار ، کار رَوِش ، روش انجام ، روال ، کارکردنما
خرد همگانی/عمومی/جمعی شعور همگانی/عمومی/جمعی
[در شبکه های اجتماعی اینترنتی] پی گیر ، پی گیرنده
[اصطلاح] هر جور ( که ) شده ، هر جوری ( که ) شده ، هر طور ( که ) شده ، هر طوری ( که ) شده ، هر قیمتی که شده ، به هر قیمتی ( که ) شده