پیشنهادهای ebi (١,٤٣٠)
اَبَر جای گُزیدگی ، ابر برهم نِهی
جابجاپذیری ، جابجایی پذیری ، جنبش پذیری ، تحرک پذیری
توان افزایی ، افزایش توان نیرو افزایی ، افزایش نیرو
پرتابگر پرتاب افزا کمک پرتاب/پرتابگر
آهنربا زُدایی کردن ، مغناطیس زدایی کردن زدودن حالت آهنربایی/مغناطیسی نابود کردن حالت آهنربایی/مغناطیسی
[رایانه] کارکردافزایی ، افزایش کارکرد
هشدار دادن
هرزنامه فرست ، فرستنده هرزنامه ، ارسال کننده هرزنامه
راه دهی ، مسیردهی
به دور ، به دور از به کنار ، به کنار از
تا ، تا هنگامِ ، تا هنگامیکه ، تا آنگاه ( که ) ، تا آن هنگام ( که ) پیش از ( اینکه ) ، تا پیش از ( اینکه )
[بازی بیسبال] توپ گیر ، بازیکن گیرنده توپ
پخش ( شده ) ، پراکنده ( شده )
بومی ، پاگیر ( جایی ) ، اهل ( جایی )
راستین
لطف شماست ، این لطف شماست ، این از لطف شماست ، لطف شما را می رساند
همگرا شدگی
مامور خط خط نگهدار مامور خط نگهدار
[ریاضیات] بَر ، بر روی ، بخش بر
به چگونه ، به چگونه ای ، به چه روشی ، با چه روشی
به هر روی ، با همه اینها ، از اینها گذشته ، از همه اینها گذشته
با نیروی ، با توان ، با قدرت به کمک ، با کمک ، با پشتیبانی ، با حمایت نیرو گرفته ( از ) ، توان گرفته ( از ) ساخته شده ( از ) ، پدید آمده ( از ) برگ ...
[پالایشگاه و نفت و گاز] گازسوزی ، گازسوزانی
جانم ، دلبندم
دگرگونی پذیری ، تبدیل پذیری
کاسه آتشفشان ، کاسه آتشفشانی گودال ، گودال برخورد ( ی ) ، گودال برخورد شهاب سنگ
باز سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری دوباره
مهمان گردی ، مهمان گردشگری ، مهمان گشت وگذاری ، مهمان سفری
[توصیف ویژگی ظاهری یک نفر] مانند بودن ، همانند بودن به چیزی/کسی ماندن ، به چیزی/کسی خوردن ریخت داشتن ، به ریختی بودن شکل داشتن ، به شکلی بودن ظاهر د ...
ناپیشرفته ، پیشرفت نکرده ، پَس افتاده ، عقب مانده ، عقب افتاده
نگاه کوتاه ، نگاه تند و تیز
پرواز زدگی
بازارشکنی ارزان فروشی ( مکارانه ) زیرِ قیمت فروشی
فریاد رَسا ، فریاد دوررَس
پیشاهنگ
موم زَنی ، موم اندازی واکس زنی
[آرایش] مو کَنی ، موبَرداری
[آرایش] بنداندازی
دریافت ، دستیابی ، گرفت گردآوری
خدمات همگانی ، خدمات فراگیر
[شیمی ، زیست شناسی] تک قندی
[شیمی ، زیست شناسی] پاد همسان پار ، پاد قرینه پار
میان فضاپار
رخشان ، تابناک ، درخشنده
[رنگ آمیزی و نقاشی] شُره ، شُره داشتن
پیش رنگ
کاهنده ، کاهش دهنده
ضد خوردگی ، ضد سایش
سَر به سَرم میذاری؟ شوخی میکنی ( با من ) ؟ ، شوخیت گرفته با من؟ منو دست میندازی؟ ، دستم میندازی؟
ناگهانی ، ناخواستگی ، سرزدگی