پیشنهادهای QS (١٥٧)
در حوزه یکدیگر آمدن. تلاقی داشتن/کردن. تداخل کردن. دو چیز ناهمگن که در یکدیگر بلولند.
بی میل بی رغبت نامتمایل روی گردان پرهیزکننده
منزل مبارکی. مراسم یا مهمانی مربوط به خانه جدید که شامل اهدای هدایا نیز می شود. Flat warming party Flat warming present
پایان اختتام حتمیت قطعیت فرجام
چهل تکه وصله پینه آش شله قلمکار جسته گریخته
وقفه و گرفتگی کوتاه در صدا حین صحبت کردن که براثر غم یا ناراحتی ایجاد می شود. بغض در گلو.
بی اهمیت معمولی کم اهمیت خرد و ناچیز دانه ریز درمقابل دانه درشت
ابهام و شبهه تشویش
مُدَمَّغ
آرشین با "مد" پسرونه ست. اَرشین با "فتحه" دخترونه ست. ما یه دختروپسر داریم که اسم دختر رو گذاشتیم اَرشین و اسم پسر رو گذاشتیم آرشین. روش تلفظشم - ب ...
کسی را با ترساندن و تهدید از انجام عملی بازداشتن.
به سمت شخص ناشناسی رفتن و بالحن بد و حالت تهاجمی با او صحبت کردن.
به کار گرفتن به کار گماردن استخدام کردن اجیر کردن بکار بستن بهره بردن از
آغاز کردن آغاز شدن دست بکار شدن شروع بکار کردن به جریان افتادن
راست و ریست کردن
گله و شکایت اتهام زنی و ایراد گرفتن سرزنش و بازخواست
فلکه میدان
جدول زمانی زمان بندی گاهشمار روزشمار
مستقر شدن جای گرفتن استقرار یافتن
ناصبور کم طاقت زودرنج بی قرار جوشی تندمزاج
دست ها و پاها را از هم باز کردن و کشیدن چه در حالت ایستاده و چه خوابیده به پشت و چه دمر.
مطابق اسلوب. برابر سنت رایج. آنچنانکه باید باشد. مطابق آنچه که اجتماع توقع و انتظار دارد.
بدون هدف یا منظور خاصی صحبت کردن یا کاری را انجام دادن، صرفا جهت وقت گذرانی و خالی نبودن عریضه.
گلنگدن تفنگ
ساعی کوشا تلاشگر خیلی پیگیر و دارای پشتکار
ضد شورش
تفنگ دولول یا تک لول که جهت استفاده راحتتر و مخفی سازی بهتر، لوله آنرا با اره کوتاه کرده باشند.
به تفنگ دولول و تک لول هم گفته میشه که لوله ش رو با اره کوتاه کردن برای استفاده راحتتر و مخفی کاری بیشتر.
درنوردیده شده دچار عصیان شده مورد هجوم و دستبرد واقع شده پایمال و بی حفاظ شده
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
۱. نبوغ ۲. نابغه در مطلب زیر genius معنی نبوغ میدهد: Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - cal ...
حیرت انگیز. بهت آور. Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
Even the most foolish ones have a staggering genius for self - deception, let alone the so - called intellectuals
۱. احمقانه. ابلهانه. حماقت آمیز ۲. احمق. ابله. نادان. بی فکر ۳. مضحک. خنده دار. مسخره Even the most foolish ones have a staggering genius for self - ...
" you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with " برخی از دوستان چنین استدلال میکنند که ا ...
ارتقا دادن. بهبود بخشیدن. تغییر در جهت بهتر و مطلوبتر شدن وضعیت حال حاضر.
مشاجره انگیز بحث برانگیز جدل آمیز
شرایط یا موقعیت یا چیزی که علی رغم ناخوشایند و سخت بودن آن، در توانتان هست که آنرا تحمل نمایید و از سر بگذرانید.
کنار آمدن با شرایط و سازش کردن. سازشی دو یا چند طرفه که همه طرفها از مقداری از مواضع خود کوتاه می آیند تا به یک توافق که مورد قبول همه باشد دست یابن ...