[ترجمه گوگل]مردان آگاه لزوماً عاقل نیستند [ترجمه ترگمان]دانشمندان دانشمند لزوما خردمند نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their success does not necessarily reflect a leftward shift in politics.
[ترجمه گوگل]موفقیت آنها لزوماً منعکس کننده تغییر سیاست به چپ نیست [ترجمه ترگمان]موفقیت آن ها لزوما منعکس کننده تغییر leftward در سیاست نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The vaccination doesn't necessarily make you completely immune.
[ترجمه Mr hash] واکسیناسیون لزوما شمارا به طور کامل مصون نمی سازد
|
[ترجمه گوگل]واکسیناسیون لزوماً شما را کاملاً ایمن نمی کند [ترجمه ترگمان]واکسیناسیون لزوما شما را به طور کامل ایمن نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Local feeling does not necessarily concur with the press.
[ترجمه گوگل]احساس محلی لزوماً با مطبوعات همخوانی ندارد [ترجمه ترگمان]احساس محلی لزوما با مطبوعات موافق نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Anger is not necessarily the most useful or acceptable reaction to such events.
[ترجمه گوگل]خشم لزوما مفیدترین یا قابل قبول ترین واکنش به چنین رویدادهایی نیست [ترجمه ترگمان]عصبانیت لزوما بهترین یا قابل قبولی برای چنین رویدادهایی نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Attempt doesn't necessarily bring success, but giving up definitely leads to failure.
[ترجمه گوگل]تلاش لزوما موفقیت به همراه نمی آورد، اما تسلیم شدن قطعا منجر به شکست می شود [ترجمه ترگمان]تلاش لزوما موفقیت را به ارمغان نمی آورد، اما تسلیم شدن قطعا منجر به شکست می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Scepticism and trust are not necessarily incompatible.
[ترجمه گوگل]تردید و اعتماد لزوماً ناسازگار نیستند [ترجمه ترگمان]اعتماد و اعتماد ضرورتا ناسازگار نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A voter must necessarily be no younger than eighteen.
[ترجمه گوگل]یک رای دهنده لزوما نباید کمتر از هجده سال سن داشته باشد [ترجمه ترگمان]یک رای دهنده لزوما نباید کم تر از هیجده سال داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This does not necessarily imply that children achieve better results in private schools.
[ترجمه گوگل]این لزوما به این معنا نیست که کودکان در مدارس خصوصی به نتایج بهتری دست می یابند [ترجمه ترگمان]این امر لزوما به این معنا نیست که کودکان به نتایج بهتری در مدارس خصوصی دست می یابند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The happiest people do not necessarily have the best of all. They simply appreciate what they find on their way.
[ترجمه گوگل]شادترین مردم لزوما بهترین ها را ندارند آنها به سادگی از چیزی که در راه خود پیدا می کنند قدردانی می کنند [ترجمه ترگمان]شادترین مردم لزوما بهترین چیزها را ندارند آن ها به سادگی از آنچه در مسیر خود می یابند قدردانی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The happiest of people don't necessarily have the best of everything they just make the most of everything that comes along their way.
[ترجمه گوگل]شادترین افراد لزوماً بهترین چیزها را ندارند، بلکه فقط از هر چیزی که در مسیرشان قرار می گیرد نهایت استفاده را می برند [ترجمه ترگمان]شادترین مردم لزوما بهترین چیزها را در اختیار ندارند و از هر چیزی که در مسیر آن ها قرار می گیرد بیش ترین استفاده را می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The list provided here is necessarily selective.
[ترجمه گوگل]فهرست ارائه شده در اینجا لزوماً انتخابی است [ترجمه ترگمان]فهرست ارایه شده در اینجا لزوما انتخابی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Expense does not necessarily indicate worth.
[ترجمه گوگل]هزینه لزوماً نشان دهنده ارزش نیست [ترجمه ترگمان]هزینه ها لزوما نشان دهنده ارزش نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The number of places available is necessarily limited.
[ترجمه گوگل]تعداد مکان های موجود لزوما محدود است [ترجمه ترگمان]تعداد مکان هایی که در دسترس هستند لزوما محدود است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لزوما (قید)
presently, necessarily, needs
تخصصی
[ریاضیات] ببایستگی، لزوما، الزاما
انگلیسی به انگلیسی
• of necessity, as a logical result, unavoidably if something is not necessarily the case, it is not always the case. if something necessarily happens in particular circumstances, it must happen in those circumstances; a formal use.
پیشنهاد کاربران
you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with