پیشنهادهای دانیال (٩٤)
علاقه داشتن
خلاص شدن رهایی یافتن به فکر خود بودن
بار ها
رفت و برگشتی
عضو یک دسته خلافکار
بطور مخفیانه
تحت پوشش they developed a bio - weapon program disguised as a bio - botany project
فهمیدن، گرفتن، اطلاع یافتن he deduced their intent
غیر عمدی، بطور غیر عمد
پخش کردن
مبتلا کردن
ترجیح دادن
خرده پا
محدوده
فرا رسیدن، night comes down شب فرا میرسد
محو شدن
حاظر و آماده، آماده شدن یا بودن
واژگون شده یا واژگون
مبارزه کننده، مبارز
به معنای جای زخم across his chest is scabbards rest روی سینه اش جای شمشیر
به معنای نگهبان، سرباز، و نام دیگر شیطان نیز هست ، و در بعضی موارد بمعنای برادر شیطان است، یا دست راست شیطان.
بدون ، دفاع ضعیف
دخیل بودن
به معنای اعتراض کردن هم هست. نشان دادن خشم و نا رضایتی نسبت به چیزی.
نیم نگاهی
به جرایمی گفته میشد که حد اکثر محکومیت و مجازات را دارند.
سرپرست
نژاد پرست
اخلالگر، آشوبگر، خرابکار
به معنای جنب و جوش، به وجد آمدن و شادی کردن نیز هست ( بیشتر در موسیقی راک ) . همچنین گاهی معنای تکیه کردن هم میده.
کم پایین حقیر ارزان
کمین کردن و حمله کردن
از قرقره جدا کردن
معروف کردن، بت ساختن از چیزی یا کسی
تقلبی، فیک.
بمعنای قراردادن یا جای دادن نیز هست sometimes it's really hard to shove a story in a four_minute song گاهی اوقات قرار دادن یک داستان درون یک آهنگ چه ...
قرارداشتن، وجود داشتن، واقع شدن the continent of atlantis was an island which lay before the great flood
insist beg اصرار ورزیدن اصرار کردن التماس کردن
به تعالی رساندن ارج نهادن به کمال رساندن احترام ویژه قائل شدن
عشق بازی کردن
اقلیت کوچک، تعداد بسیار کم از افراد
بالغ بر، سر جمع، مجموعا The destruction totalled 166 squar miles
آسان کردن یک قانون They loosened environmental protection laws
نشستی که سران کشور ها در مورد و محیط زیست و آب و هوا در سارمان ملل بر گزار میکنند
تو چرت رفتن کاری که پدر بزرگا آخر هر مهمونی میکنن 😂😂
در کشور های ابر قدرت، به کسانی که موقعیت های بسیار مهم سیاسی ، نظامی و اقتصادی رو تصاحب کردن، گفته میشه.
الزام، الزامی اجبار، اجباری دستورالعمل هایی که حتما باید رعایت شوند تا یک فرد یا افرادی درون جامعه یا یک سازمان فعالیت کنند.
تحت حمایت
go/come گفتن هم معنی میده
یک اصطلاح آمریکایی بمعنای باد آورده، در بعضی موارد بمعنای انتظار زیادی داشتن، حاضر و آماده هم معنی میده she did no work at all, expecting everything ...