ترجمه‌های نیما چوبین (٤١)

این جزایر در منطقه ای که به " حلقه آتش " معروف است، قرار گرفته اند. ( منطقه در کرانه اقیانوس آرام که بیشتر آتش فشان ها و زلزله های زمین آنجا اتفاق می ...

چم یک واژه هماره با گذشت زمان، کم کم دگرگون می شود.

معنی یک کلمه معمولاً با گذشت زمان، به تدریج تغییر می کند.

دستانش را روی شکم بزرگش گذاشت.

با خوش شانسی، تقریباً بلافاصله کار پیدا کرد.

یک شام برنامه ریزی شده برای صد نفر

سوگند خورد هرگز با فرزندانش آنگونه رفتار نخواهد کرد که با خودش در کودکی رفتار شده بود.

شکلات در قاموس ( دایره واژگان ) بیشتر مردم برابر با گناه است.

اونا آخرش ۶۰ دلار می ارزه

او به من فرصت شنیده شدن نمی دهد ( به من گوش نمیده )

صد نفر، دقیق.

قیمت آن دقیقاً ۵ دلار است. ( درست ۵ دلار می ارزه )

هرچی بزرگ تر میشم، فراموشکارتر می شم!

آنها ساعتی حقوق ( پول ) می گیرند.

پیمانه ای شصت سنت به فروش می رسد.

این موضوع جماعت به طرفدارها و کسانی که مخالف بودند، تقسیم کرد.

خوره ی بیسبال

این مدرسه شیوه زندگی همراه با کنترل های بیش از حد را به دانش آموزانش تحمیل می کنند، .

کودکان امروزی کنترل های سخت گیرانه را نمی پسندند.

پسران و دختران دانش آموز نباید تحت کنترل شدید - سخت گیرانه - باشند

شهرستان از سرمایه گذاران بین المللی به خوبی استقبال کرد ( برای شان فرش قرمز پهن کرد )

پس از حمله قلبی، رسیدگی به کسب و کار را به برادرش سپرد. ( واگذار کرد )

او دو سال پیش به دویدن علاقه مند شد ( جذب دویدن شد ) ، و حالا برای ماراتن آماده می شود.

تو نمونه ی یه ژاپنی عوضی ای. . . . آخر ( نهایت ) نژادپرستی

باهم تمدید یا توسعه یافتن، ( از نظر فضا یا زمان ) : هم راستا بودن، ( از نظر طول یا زمان ) : همسان بودن، هم گسترد بودن

آموزش و پرورش مختلط دختر و پسر، آموزش پسران و دختران با هم، هم آموزش

بیمار از درد به خود می پیچید

اکنون استفاده از مصدر گسسته عموما قابل قبول است.

برای ساخت شکل ماضی کامل یک فعل از Have استفاده می کنید

افعال ناقص عموماً - مصداق - مصدر ساده ( مصدر بدون to ) هستند.

یک عبارت مصدری

از من نپرس چرا اینقدر نظرشان رو عوض می کنند

هر دو سیاستمدار به خاطر پافشاری بر اصول و عقایدشان شناخته شده اند.

آنها راک اند رول می نوازند، تانگو می نوازند، اما نمی توانند باپ ( بنوعی جاز پیچیده ) بزنند. [مطمئن نیستم درست باشه!]

رهبران اروپایی حوادث - رخ داده در - یونان را زیر نظر داشتند. ( مداقه و بررسی دقیق می کردند! )

منتظر حراج بهاره ما باشید. ( حواس تون به حراج بهاره ما باشه )

میشه یه تاکسی گیر بیاری تا من کیفم رو میارم؟ ( watch for به معنای با حواس جمع منتظر چیزی بودن )

در حالی که روی نیمکت پارک نشسته بود و ناهارش رو می خورد، مراقب بچه هایی بود که کنار حوض بازی می کردند.

زوج ( زن و شوهر ) در حال بوسیدن بودند و اصلاً فیلم را ندیدند.

شروع کار جدیدش به عنوان نویسنده را جشن گرفتیم.

سخنرانی جنجالیش با سروصدای بلند حضار ( شنوندگان ) قطع شد.