douche

/duːʃ//duːʃ/

معنی: سرنگ، دوش اب، دوش گرفتن، تمیز کردن با دوش
معانی دیگر: فواره (یا آب فشاردار) که برای شستشوی عضوی از بدن (به ویژه آلت تناسلی زن) به کار می رود (به دوش حمام می گویند: shower)، دوش زنانه، آب شویی (به ویژه فرج)، شستشو، آب دزدک یا تنقیه ای که برای این نوع شستشو به کار می رود

جمله های نمونه

1. Never douche if you are pregnant.
[ترجمه دکتر پرویز پورطباطبایی] دوش واژینال ( شستشوی واژن ) را در زمان بارداری هرگز انجام ندهید
|
[ترجمه حسین کتابدار] اگر حامله هستید، هرگز داخل مهبل یا واژن خود را شستشو ندهید.
|
[ترجمه گوگل]اگر باردار هستید هرگز دوش نگیرید
[ترجمه ترگمان] اگه حامله باشی، هیچ وقت احمق نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They rinsed them in fluid from a douche cup into which the nurse had tipped some prepared solution.
[ترجمه گوگل]آنها آنها را در مایعی از فنجان دوشی که پرستار مقداری محلول آماده شده را داخل آن ریخته بود، شستشو دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها را با مایع پاک کردند و با یک فنجان آبی که پرستار به یک راه حل آماده کرده بود، شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Douches and mouthwashes and birth-control devices.
[ترجمه گوگل]دوش و دهانشویه و وسایل پیشگیری از بارداری
[ترجمه ترگمان]douches و mouthwashes و دستگاه های کنترل زاد و ولد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You are a typical Jap douche bag. . . The most racist.
[ترجمه نیما چوبین] تو نمونه ی یه ژاپنی عوضی ای. . . . آخر ( نهایت ) نژادپرستی
|
[ترجمه حسین کتابدار] تو یک نمونه ژاپنی ناخوشایندی. . . یک نژاد گرای واقعی!
|
[ترجمه گوگل]شما یک کیف دوشی معمولی ژاپنی هستید نژادپرست ترین
[ترجمه ترگمان] تو یه احمق معمولی هستی The نژاد پرست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: The simple mini-size perfusion cannula for continuous douche and negative pressure drainage was handmade and used on 23 patients suffering from large hypodermal infected lacuna.
[ترجمه گوگل]روش کار: کانول پرفیوژن ساده کوچک برای دوش مداوم و زهکشی فشار منفی دست ساز بود و روی 23 بیمار مبتلا به لکون بزرگ آلوده به هیپودرمال استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: سایز کوچک ساده perfusion برای douche مداوم و drainage فشار منفی دست ساز بود و در ۲۳ بیمار مبتلا به lacuna مبتلا به hypodermal بزرگ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. American: Your boss is such douche bag!
[ترجمه گوگل]آمریکایی: رئیس شما چنین کیف دوشی است!
[ترجمه ترگمان]! رئیس تو خیلی عوضیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sudden douche of terror then squirted itself all over Dixon.
[ترجمه گوگل]سپس یک دوش ناگهانی وحشت به سراسر دیکسون سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان ترس و وحشت همه جای دیکسون را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even although you're a douche bag, you can use a search box to get to the page you've been looking for.
[ترجمه گوگل]حتی اگر یک کیسه دوشی هستید، می توانید از کادر جستجو برای رسیدن به صفحه ای که به دنبال آن بوده اید استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه تو یه احمقی، میتونی از یه جعبه جستجو برای رسیدن به صفحه ای که دنبالش بودی استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What a Douche Bag, he has no clue what he is talking about.
[ترجمه گوگل]چه کیف دوشی، او نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]چه آدم احمق، اون هیچ سرنخی نداره که داره چی میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Over the bedstead hangs a douche bag which he keeps for emergencies – for the virgins whom he tracks down like a sleuth.
[ترجمه گوگل]بالای تخت یک کیسه دوش آویزان است که او برای مواقع اضطراری نگه می‌دارد - برای باکره‌هایی که مانند یک دزدگیر آنها را تعقیب می‌کند
[ترجمه ترگمان]روی تخت خواب یک کیسه زباله است که او برای موارد اضطراری نگه می دارد - برای زنان باکره که مثل یک sleuth رد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What a stupid Douche Bag. he has no clue what he is talking about.
[ترجمه گوگل]چه کیف دوشی احمقانه او نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]عجب احمق احمقی اون هیچ سرنخی نداره که درباره چی حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I think he is the world's biggest douche bag.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او بزرگترین کیسه دوشی جهان است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اون بزرگ ترین احمق دنیاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oh, shut up, you old douche bag!
[ترجمه گوگل]آه، ساکت شو، ای کیسه دوش قدیمی!
[ترجمه ترگمان]! اوه، خفه شو، احمق پیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To cleanse or treat by means of a douche.
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن یا درمان با دوش
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن یا درمان با یه احمق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Results: Repeated douche with EOW or local application of clotrimazole after douche eliminated natural fungi by 8 5% and 8 5% respectively.
[ترجمه گوگل]نتایج: دوش مکرر با EOW یا استفاده موضعی از کلوتریمازول پس از دوش، قارچ های طبیعی را به ترتیب به میزان 85% و 85% از بین برد
[ترجمه ترگمان]نتایج: douche مکرر با EOW یا کاربرد محلی of بعد از douche قارچ طبیعی را به ترتیب ۵ % و ۸ % % حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرنگ (اسم)
squirt, douche, syringe

دوش اب (اسم)
douche

دوش گرفتن (فعل)
shower, douche

تمیز کردن با دوش (فعل)
douche

انگلیسی به انگلیسی

• stream of water used to cleanse various parts of the body (for medical or hygienic purposes)
administer a douche; use a douche, be given a douche

پیشنهاد کاربران

US very informal
an unpleasant person
خیلی غیر رسمی، انگلیسی امریکایی
آدم ناخوشایند
You'd be a douche if you did that
Synonym
douchebag
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/douche
دوش واژینال
وسیله ای برای شستشوی آلت زنانه
به معنی نادان بی شعور و نامرد
تا حدودی با jerk هم معنی است. مثل what a douche یعنی عجب عوضی ایه. یا عجب نامردی ایه.
به معنی عوضی، بی شعور
( همون douchbag )

بپرس