پیشنهادهای عاطفه موسوی (٤,٤٤٧)
Break the connection
Reciever
Prickly
scuffle
انگشت پا را به جایی کوبیدن
انگشت پا را به جایی کوبیدن Stub one's toe
شوخی کردن، سر به سر گذاشتن ( معمولا غیر لفظی ) Pull a prank Play a joke
آشکار بودن
janitor
unsanitary
Sanitary
squander
squander
It makes us even
شیک ، تر و تمیز
زکی
پوشاندن پوشیدن
دودی کردن، در نمک خواباندن
به حرکت در آوردن
شروع کردن باعث شروع کردن کسی یا چیزی شدن
حدس، گمان ، فکر ، عقیده
پا را بر زمین کوبیدن
در ظرف چند روز
صحبت کردن مخصوصا با هیجان و حرارت
غیر قابل قبول است نارضایت بخش است
با ضربه خاموش کردن
دوره، زمان
Twinge of remorse
هیچ جایی نداشتن
آمدن ، جلو آمدن ، پیش آمدن ، ظاهر شدن
Be over Be out Run out
Goodies
Dish out
باج
بیمزه
فهمیده
تاثیر گذاشتن رو کسی اثر مثبت گذاشتن رو کسی
The oppressed
تلاش کردن زحمت دادن ( به خود یا به دیگری )
In trouble
عصبانی کردن
او به ذهنم نرسید
بر پایه ی حدس
فامیل
من حق ندارم که بگم
Forefathers
کثیف و ناخوشایند از لحاظ اخلاقی بد حریصانه و بد
تاوان چیزی را پرداخت کردن
جمع شدن ، جمع کردن
شکلیک کننده ماهر