پاسخهای Sm (٩٠٠)
منظور از "گبران" در بیتی از حاتف چیه ؟ گر فاش شود عیوب پنهانی ما ای وای به خجلت و پریشانی ما ما غره به دینداری و شاد از اسلام گبران متنفر از مسلمانی ما
درود نا مسلمان و کافر
این بیت از سعدی بیانگر چه ویژگی اخلاقی است؟ ای هنرها گرفته بر کف دست عیبها بر گرفته زیر بغل تا چه خواهی خریدن ای مغرور روز درماندگی به سیم دغل
درود ریا و ظاهر سازی و دو رویی
ایا منظور از حلاج در بیت فرو ناید سر مردان به نامرد اگر دارم کشند مانند حلاج منصور حلاجه ؟
درود برداشت شما کاملا درسته
معنی مضاف و ممضاف الیه در لغت چیست؟ فرق بین قلمروی زبانی و قلمروی ادبی چیست ؟
درود وابسته و وابسته به او قلمروزبانی این قلمرو، دامنۀ گسترده ای دارد؛ از این رو، آن را به سطوح کوچک تر تقسیم می کنیم: سطح واژگانی: در اینجا، لغت ها از نظر فارسی یا غیرفارسی بودن، نوع ساختما ...
نیم رخ او در روشنایی روز و در آن با شلق بیضی شکل که نوارهای کمرنگی شبیه به برگ نی داشت، بهتر نمایان بود.
درود باشلق است به معنی کلاه و روسری است
" آشفته شود دستارش" کنایه از چیه ؟ صوفیِ سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جامِ دگر آشفته شود دستارش
درود اختیار خویش از دست دادت
مقصود از “راه پیچ در پیچ” در بیت زیر چیست؟ “به راه این امید پیچ در پیچ مرا لطف تو می باید، دگر هیچ”
درود راه ناهموار ،،راه پر از گریوه و گردنه راه رسیدن به حقیقت که پر از دام است
درود این واژهها زیباتر نیست بی نیاز ،،خود بسنده ،به انجام
منظور از "فساد " در بیت خوش باش که در نشیمنِ کَوْن و فَساد. وابستهٔ یک دمیم و آن هم هیچ است!
درود کون و فساد،هست شدن ونیست شدن
سلام امکانش هست این جمله از سعدی رو برگردان به نثر امروزی کنید : بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو نبخشاید.
به دشمن ناتوان رحم مکن زیرا اگر قدرت یابد به تو رحم نمیکند
الهی مرا بپذیر تا به تو بپردازم یا به تو مشغول شوم ( بندگی کردن)
درود این ترکیب اضافه استعاری نیست بلکه اقترانیست چرا؟ چون یک حالت همراهی بین دست و نوازش است دست به قصد نواز ش و مضاف الیه کاریست که مضاف انجام میدهد
درود خا ک،زمین میگوید اگر جسم (کیمخت) مرا از خاک ساختی روزی اش را هم در سفره (ادیم)خاک قرار دادی
معنی "حضّار" در جمله ی همۀ" حضّار" یک صدا تصدیق کردند که تخلّصی بس به جاست.
درود حاضرین به فارسی باشندگان ،همنشینان
عبارت زیر چند جمله دارد؟ لحظۀ عزیز و شورانگیزی بود، لحظه ای که هر سال از نخستین دم بهار، بی صبرانه چشم به راهش بودیم و تابستان وصال، امیدبخش و مهربان می آمد.”
درود سه تا فعل دارد پس سه جمله است
درود فکر کنم در این ترکیب چون شاه لقب نیست و جزوی از کل است و حرف میانجی پیوسته است همین گونه درست است
منظور شاعر از پوشاندن محبوب چیه ؟ سر محبوب را مکن پیدا گرچه پیداست در همه اشیا راز حق را بپوش از همه خلق این نصیحت قبول کن از ما
درود گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش شاید بی زحمت راه رسیدن، درک منزل با شنیدن اوصاف بسی مشکل باشد شاید هم آتش لذت و جذبه درونی طالبان مطلوب راخاموش کند و دلیل گمراهی شود. راهم مزن به وصف زلال خضر که من از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم
ضرب المثل "صابونش به تنم خورد" به کی میگن ؟ کنایه از چیه؟
درود زیان و آسیب و آزار دیدن
"تمام شدن آب غسل " کنایه از چیه تو بیت زیر دیو شهوت به لب گزید انگشت//ته کشید آب غسل در حمام
درود با توجه به بیت قبل گاهی شهوترانی به نقطهای می رسد که نه تنها خود شهوت راه شرم و آزرم پیشه میکند از ما دوری میجوید بلکه آب هم که پاک کننده شهوت و ناپاکیهاست از خجالت روی میپوشاند ( درمانده و ناتوان می شود)
ضرب المثل "روکه نیست سنگ پای قزوینه" کنایه از چیه ؟
درود شوخی،بیشرمی ،دریدگی،پررویی،گستاخی ،
"خون به جگر کردن " در بیت ای هجر تو خون کرده جگر یاران را از وصل تو شادی دل غمخواران را چه معنایی داره ؟
درود درد و رنج و سختی و عذاب دادن همان جان به لب رساندن و زجر و آزار دادن است
درود بی باک، دلیر ،شجاع،خشمناک ،،خشمگین هر دو معنی درست است ،اما دلیر شایسته تر است
سلام واژه ی "شِراکت" از لحاظ دستوری درسته ؟
درود شراکت واژه تازیست،بر وزن فعاله،هم اسم مصدر است به معنی انبازی،و هم مصدر لازم،انباز گشتن در نگاه من انبازی ،برابری ،همکاری ، شیوا و شایستهتر است
سلام استفاده این واژه در متون فارسی غلطه کسی جایگزین مناسب براش سراغ داره ؟ "طَویلُ القامه"
بالا بلند عشوه گر نقش باز من کوتاه کرد قصه زهد دراز من
سلام استفاده این واژه در متون فارسی غلطه کسی جایگزین مناسب براش سراغ داره ؟ "طَویلُ القامه"
درود بلند بالا،بالا بلند،
درود پارچه نادوخته
که+ان و مه+ان لطف کنید کار برد این نوع واژه ساخت هارو بهم بگید به نزد مهان و به نزد کهان. به آزار موری، نیرزد جهان
درود کهان و مهان ،،بزرگان و خردان ،همه مردم از که و مه ،،خردو بزرگ اسم عام است (ان) در فارسی نشان جمع است
در مورد فارسی هفتم درس روان خوانی سفر نامه زندگی
درود تک و دو ،،تلاش و کوشش
درود همان نجات غریق است
در داخل پرسش های کتاب منطق آورده اگر کذب هر الف ب است محزر باشد و این یعنی چه؟
درود باید محرز باشد محرز ،،مسلم، بی گمان،یقین
درود کلکلاتین باید نام یک پرنده باشد در کل نام حیوان اگر نقش صفت رو بازی کند با ضمیر مالکیت دوست داشتن را میرساند و بدون ضمیر مالکیت طعنه
درود تخصیص از خاص می آید به معنی ویژه،بی امیغ،بی انباز و شریک، تخصیص دادن،جدا کردن،بی انباز و شریک کردن ،ویژه کردن،از عمومیت بیرون آوردن،از کل جدا کردن،تعلق دادن،وابستگی دادن،معین و مشخص کردن تخصیص منابع با واگذاری منابع تفاوت دارد اول تخصیص است و بعد واگذاری
" یایما " تلفظ اوستایی باستانی نام کدام پادشاه اسطوره ای شاهنامه فردوسی است ؟
درود جمشید فرزند طهمورث باید باشد
با عرض سلام و احترام. در جایی از متن اسرار التوحید به عبارت : اگر یکی از هر دو امام (منظور ابوحنفیه و شافعی است.) تاهلی فرموده باشد در مذهب آن را به چشم و ما جعل علیکم فی الدین من حرج مطالعه باید کرد. در پاراگراف معنی تاهل چیست؟
درود علاوه بر زن گرفتن و اهلی کردن ، تاهل به معنی اهلیت و صلاحیت در چیزی یا کاری است
درود چابکی ،چالاکی،چستی،زیرکی،زبردستی،
به عنوان مثال: _غم از زندگی کاست = غم زندگی را کاهش داد. آیا درست است؟
درود بله کاستی ،،کاهش،نقصان،کمبود،
حیا،خجلت،انفعال،روگیری،ازرم،عیب،عار،تشویر،عفت،ابرو #گستاخی،سرکشی،خیره سری،وقاحت،پررویی،صفاقت،شوخی
درود ناشناس و بیگانه#اشنا به دید من این گونه زیباتر است
استفاده از جمله ی( ورای پلک) به منظور (پشت پلک) صحیح است؟ مثال : چشمانش َورای پلک قایم شده بود.
درود درست است ورای پلک،پشت پلک،ان سوی پلک،عقب پلک،سپس پلک،
"بجان شتافتند " در بیت کنایه از چیست؟ همزبان و محرم خود یافتند پیش او یک یک بجان بشتافتند
درود یکدل و بی تامل و به اشتیاق رفتند