پاسخهای Sm (٨٨٠)
گزینه چهارم اشاره به آیه ی « انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض … دارد
چپک زدن، کف زدن، چپه زدن البته چپه زدن به چم سیلی زدن هم هست
سلام وقت بخیر دوستان وقتی یک ثانیه یا یک دقیقه رو مجاز از مقدار زمانی کم می گیریم ، بر کدام علاقه مجاز این کار انجام شده است؟ ممنونم
اینجا دیگه مجاز ی در کار نیست
درود بر شما منطور شاعر از کلمه آوند در بیت زیر چیست ؟ چون گشت زمین ز جور گردون • سرد و سیه و خموش و آوند
آویزان سرنگون،اویخته،معلق،
آیا به معنی نیکی دهنده است؟ کتاب ما نوشته نیکی کننده. دهش مگه به معنای دهنده نیست؟
نیکی کننده درست تر است دهش به چم ،لطف و بخشش و انعام و نیکویی هم هست
در جمله ی مست شور و گرم گفتن بود عبارت مست شور رو توضیح بدید. چه نوع اضافه ای محسوب میشود؟
غرق شور و مشورت و گفتگو بود،،، مشورت ،گفتگو،رایزنی
پیام اخلاقی این بیت چیه ؟ آن یکی در چشم تو باشد چو مار هم وی اندر چشم آن دیگر نگار
میگوید شاهراه انس دوستی، شناخت شخصیت آدمها و سازگار ی با خلق و خوی آنهاست
تاجایی که من میدونم بازیهای حذفی برای رسیدن به مرحلهی گروهی لیگ قهرمانان که بین قهرمانان لیگهای درجه دو سه هست یکی دو هفته بعد از شروع لیگ های داخلی در اروپا که اوایل تیرماه است برگزار میشه
استحکام ،قابلیت انعطاف(تغییر شکل) در عین تحمل فشار مانند طناب،،، سختی ،،نامنعطف در برابر تحمل فشار،مثل سنگ
ma'vā هر دو ریخت فارسی و انگلیسی رو براش بفرستید
شاید بتوان گفت دقیق و متمرکز شدن در چیزی تا مرز غفلت از اطراف
فکر کنم منظور شما کهنه کشیدن برای گرد گیری و تمیزکاری باشه
سنگین ترین شکست تاریخ فوتبال برزیل مقابل چه تیمی بود؟ و در چه سالی بود ؟
فکر کنم جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل ۷-۱ برابر آلمان
معنی این واژه چیه؟ آیا میتونیم بگیم مترادف کلمه ی "بلند مرتبه" است؟
خیر ،اون کجا و این کجا ،این ترکیب از بنیاد گنگ و سرسری ست
(وجود داشتن»،بودن،هستن،) (وجود داشتند »بودند) وجود داشتن در کل به معنی موثر و کارگر بودن است،چون هیچ چیز بی اثر و نشان نیست
"با تو چو تیر راستم تیر مرا کمان مکن" چه مفهومی داره ؟ من همگی تراستم مست می وفاستم با تو چو تیر راستم تیر مرا کمان مکن
می گوید من از می وفا و محبت از خود بیخود بی اختیارم و اختیارم در دست توست در پیمان وفا چون تیر با تو راست و یکدل و یک جامه ام پس با من & ...
من به صد خونابه یک نان یافتم نان نخوردن بهتر از خون خوردن است
میگوید با صد خون دل خوردن و رنج و سختی نانی تهیه میکنم در حالی که تحمل درد گرسنگی بهتر از خون دل خوردن یا تحمل غم است
منظور ترکاندن مثلاً بادبادک یا گسستن بند و طناب است،
منظور از " متاع من" در بیت زیر چیه ؟ جایی روم که جنس وفا را خرد کسی // نام متاع من به زبان آورد کسی
منظور متاع مهر وفاست
معنی کلمه ی رشکور چیست؟ در جمله: اینان با چشمانی رشکور به زندگی مینگرند
ای کاش یکی از خصوصیات این افراد رو درج میکردی،با این وجود از سه حالت خارج نیست،یا با بدبینی به زندگی نگاه میکردن،یا با دیده زیاده خواه به زندگی نگاه میکردن و یا با حسرت به اوقات تلف شده زندگی نگاه میکردن،رشکور،حسود و بدخواه ،غیور
معنی کلمه بیَه در محاورات فارسی چیست؟ گاهی دیده میشه در بعضی از بحث ها بین فارسی زبانان از کلمه بیه استفاده میشه و انگشت شصت را نشان می دهند معنی آن چیست؟
در جواب کسی هست که چیزی بیش از شایستگی خودش طلب می کنه،یا توقع نابجایی داره،بیشتر هم دوستان نزدیک ،،البته آمیخته به مزاح
یا «ای» حرف ندا ## موسی بن (ابن)پسر جعفر منادا# ای موسی فرزند جعفر
سرمربی ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ چه کسی بود ؟
فکر کنم جلال طالبی بود
پایین ترین نقطه هر چیزی در حالت استاده که تحمل کننده وزن است ،ریشه،ته،پی و...
جمع جرم،به معنی جسم وتن»مقدار ماده موجود در هر جسم است
نوازنده،اوازه خوان،سرود گوی،مغنی،مطرب
عرض سلام و احترام دوستان آیا به فردی که به هوچی گری می پردازد ، هوچی گر گفته می شود یا این واژه از بن غلط است و صفت فاعلی نیست؟
هوچی ، که صفتی آمیخته از اسم «هو» +پسوند «چی» ( نسبت شغلی)است ، خود صفتی کار انجام است فکر نمیکنم درست باشد
فکر کنم مدینه باشد
"راست و خواست " اینکه از نظر نوشتاری دو تا حرف اختلاف دارن باز هم جناس ناقص اختلافی حساب میشن؟ (البته اگه شکل نوشتاری ملاک نباشه جناس محسوب میشه اصلا آیا شکل نوشتاری توی جناس مهمه یا فقط تلفظ؟؟؟؟)
این واو ،واو معدوله است و خوانده نمیشود مانند خواهد، که خواهد نوشته میشود و خاهد خوانده میشود
افعال باری، افعال خداوندی ،فکر کنم کارهایی که انجام دادنش از حوصله و توان بشر خارج باشد،مثل زنده کردن،خلق کردن،
دست کم دوستیم،حداقل دوستیم ،
این اصصلاح چه معانی داره؟ چه در جنگ و چه در رابطه و .. معنی واضحشو میخوام.
فرسایش ،فرسودن،تضعیف کردن، از بین بردن، فرسایشی،به مرور زمان،کم کم و به تدریج ضعیف کردن و از بین بردن
مترادف و معنی کلمه ‹ کنُه ›در جمله زیر چی میشه؟ به واقع به کمک دیگر سگ ها بود که توانستم رفته رفته به کنُه پرسش های خود واقف شوم.
حقیقت ،اصل، واقعیت ،درون،ته چیزی،مغز ،ریشه،جوهر،ماهیت،چگونگی، فکر کنم اینجا منظور عمق و معنی باشد
بنظرتون واژه های " دِراز گُذَر " و " دِراز راه " برای معادل پارسی کوریدور Corridor مناسبه ؟ بررسی که کردم دیدم معنای ریشه ای ایتالیایی این کلمه همین میشه ...
فکر کنم راهی باشد که محیط بست رو به فضای ازاد وصل میکنه ،شاید بشود گفت راه دررو ،
سلام لطفا یک معنی واضح و روا برای تدن بگید و همچنین منبع ثبت شده ی معنی این واژه
تنیدن ،تافتن ،بافتن،پیچیدن،نسج کردن،در لغتنامه دهخدا باید باشد
پروا داشتن یعنی چی؟ مثلا توی اين جمله: از بيل زدن باغچه و يا خالی کردن آب حوض خانه اش هم پروايی نداشت
ابا و امتناع نمیکرد ،،خود داری و پرهیز نمی کرد،باکی نداشت
گویش،بن مضارع+ ش،اتکا مصدر عربیست
میشه معنیاین آیه ی قرآن رو بگید ممنون عزیزانم رُسُلُهُم
،رسلهم، پیامبرانشان،پیامبران خود را
گاهی آنقدر واقعیت داری که پیشانی ام به یک تکه ابر سجده می برد، به یک درخت خیره می شوم ، از سنگ ها توقع دارم مهربانی را. باران بر کتفم می بارد، دست هایم هوارا در آغوش می گیرد؛ شادی،پایین تر از این مرتبه است که بگویم چقدر گاهی آنقدر واقعیت داری که من صدای فروریختن شانه های سنگی شیطان را می شنوم.
این سروده راز و نیاز با خداوند است میگوید گاهی خدا را آشکارا در تکه ای ابر میبینم و بدو سجده میکنم ،در درخت قامت او حیران میشوم یا در سختی سنگ میبینم ...
کم و بیش آزادی داشتن