پیشنهاد‌های امین جهانگرد (٢٦٤)

بازدید
٥٢٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شفارشی ( ساخته شده بر اساس سفارش یک مشتری خاص )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

فلزات، مواد خام، تولیدات اولیه کشاورزی، و به طور کل هر چیزی که بشه اونو خرید و فروش کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

طول و عرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

length and width

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

با دم شیر بازی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - هنر و اشیإ حاصل از هنر museum of modern arts art critics, work of art ۲ - هنر ( توانایی و مهارت انجام کاری ) the art of deal, the art of manage ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رشته های دانشگاهی که علمی نیستند مثل تاریخ، زبان و . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نماد سهم مثل وبملت برای بانک ملت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

1 - اجرا، بازی ( برای موسیقی و تیاتر و سینما ) what a performance by him عجب بازی ای کرد! 2 - عملکرد ( شخص، شرکت ) they blamed him for the poor per ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - سر کردن ( با مشکل و اوضاعی خاص ) how new yorkers coping with the pandemic 2 - از پس کار سختی برآمدن my mobile phone can cope with multiple tasks

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - رسیدن به هدف، به دست اوردن، نایل شدن ( به مقام و هدفی بزرگ بعد از تلاش فراوان its crystal clear that i would achieve my goal of becoming first ra ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨٧

1 - مجزا، جداگانه، به صورت تک تک each individual accountant needs a pc 2 - انفرادی، فردی individual sports, individual goal 3 - distinctive خاص متمای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

1 - رژه، رژه رفتن 2 - راهپیمایی، تظاهرات 3 - با عصبانیت و کوباندن پا راه رفتن 4 - کسی را با خشونت به جایی بردن مثل مامور they marched the suspect to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1 - اخراج کردن There are plan to axe 2600 staff 2 - از شر ( برنامه، خدمات و . . . ) خلاص شدن ( برای پس انداز پول ) the company axed the tv show hav ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

1 - برخورد، زد و خورد، درگیری، مبارزه کردن ( این اصطلاح در اخبار بین دو گروه مثلا پلیس و مردم یا دو گروه نظامی و . . . به کار میرود ) police forces ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

احضار کردن، فرا خواندن ( برای یک جلسه رسمی مانند دادگاه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

وقایع مهم سیاسی و اجتماعی که در حال روی دادن می باشند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

1 - منتشر کردن، چاپ کردن ( فرآیند نوشتن، چاپ، فروختن کتاب، روز نامه و . . . یا چاپ یک مقاله در روزنامه ) they are publishing a book on accounting i ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1 - وقتی گروه هلدینگ شرکتی را divest میکند اونو میفروشه تا از شرش خلاص شه ( شرکت زیان ده ) 2 - وقتی شرکتی divest میکنه یعنی بخشی از دارایی هاش و بخا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاست پرداخت حقوق اگر برابر بازار باشه follow بالاتر از بازار lead پایین تر از بازار lag

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

آسیتینارو بالازدن، شروع به کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

هله هوله

پیشنهاد
٤

don't count your eggs before they're hatched

پیشنهاد
٣٠

to watch carefully what someone is doing, especially so that you can criticize them کسی را پاییدن ک کارش و درست انجام بده ( مثل حسابرس شرکت )

پیشنهاد
١

حسابداری: گزارشگری با مقاصد عمومی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آزمون آزمایشی و تمرینی ک نمرش اثر نداره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی که همش دو دو تا چهارتا میکنه و به فکر پوله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤٧

1 - برقرار کردن، ایجاد کردن ( رابطه ) Iran never established diplomatic relations with the US since the revolution 2 - determine تعیین کردن مشخص کرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تحلیلگر تکنیکی، تحلیل گری که از روش تکنیکال استفاده میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تاریخ سازی کردن. we made history تاریخسازی کردیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مسیر تاریخ a decision that changed the course of history تصمیمی که مسیر تاریخ را عوض کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاریخ صدر the early history of islam تاریخ صدر اسلام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

1 - طرف، سمت، کنار food is cheaper on this side of the city there is a scar on the right side of his face she hurried to his side دوید سمتش 2 - پهلو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اتش بس بعد از توافق رسمی و قطعی ceasefire: آتش بس برای مدتی معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق دایمی truce: آتش بس موقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آتش بس برای مدت زمان معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق call a ceasefire truce:اتش بس به صورت موقت armistice: اتش بس بعد از توافق قطعی و رسمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

آتش بسی که موقت هست call a truce ceasefire: اتش بس برای مدت زمانی معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق armistice: اتش بس بعد از توافق قطعی و رسمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

در دعوا و مشاجره طرف کسی را گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

طرف کی هستی؟! کنایه به اشخاصی که انتظار داریم در دعوا و مشاجره طرف مارو بگیرند ولی خلاف انتظار عمل میکنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

1 - فیصله دادن، پایان دادن ( به بحث ) they were willing to settle out of court 2 - معلوم کردن، قطعی کردن، تصمیم گرفتن nothing's yet settled هنوز هیچ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دلا راست شدن ( کنایه از تملق رئسا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کله پوک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کله پوک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

"February the 29th" Happy leap day

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

1 - ( آغاز ) شدن، برای اتفاقات نا خوشایند بکار میرود i was in London when the war broke out وقتی جنگ شد لندن بودم i was seating in cafe when the figh ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1 - آغاز کردن، شروع کردن، به راه انداختن ( راجب کار های بزرگ ) The book launched his career as a novelist they would launch a campaign to raise 1M$ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

1 - مخالفت، اعتراض public opposition to gas prices 2 - تیم یا رقیب متقابل they played against a powerful opposition 3 - تضاد there are lots of opposi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1 - مخالفت کردن 2 - در مقابل ( رقیب ) قرار گرفتن، رقابت کردن He is opposed by two other candidates Madrid will oppose City in this stage

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

1 - سیاست، خط مشی ( برای حزب سیاسی، شرکت ) Iran's policy towards the US new financial policy of the firm 2 - بیمه نامه، قرارداد بیمه i renewed my ca ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

1 - Bre حوزه انتخاباتی، انگلستان به ۶۴۶ ناحیه تقسیم شده که هر کدام یک نماینده برای پارلمان انتخاب میکنند، به هر یک از این ۶۴۶ ناحیه میگن حوزه انتخابا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - used foe meeting party elections etc برگزار کردن 2 - have a particular job position record title در دست داشتن he had held the job for a decade re ...