armistice

/ˈɑːrməstəs//ˈɑːmɪstɪs/

معنی: متارکه، صلح موقت، متارکهء جنگ
معانی دیگر: آتش بس موقت (مثلا پیش از امضای قرارداد صلح)، متارکه ی جنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an agreement by warring parties to suspend hostilities; truce.
مترادف: cease-fire, peace, truce
مشابه: treaty

- The people were jubilant when they learned of the armistice that brought an end to the war.
[ترجمه بهنام] مردم هنکامیکه از پیمان متارکه جنک متلع شدند خوشحال شدند.
|
[ترجمه گوگل] مردم وقتی از آتش بس که به جنگ پایان داد، باخبر شدند
[ترجمه ترگمان] مردم از متارکه جنگ که پایان جنگ را به پایان رساندند شادمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Finally, the Bolsheviks signed an armistice with Germany.
[ترجمه بهنام] سرانجام، بلشویکها قرارداد متارکهیی جنک با المان امضا کردند
|
[ترجمه گوگل]سرانجام بلشویک ها با آلمان آتش بس امضا کردند
[ترجمه ترگمان]در آخر، بلشویک ها با آلمان متارکه جنگ را امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A two-week armistice has been declared between the rival factions.
[ترجمه گوگل]آتش بس دو هفته ای بین جناح های رقیب اعلام شده است
[ترجمه ترگمان]آتش بس دو هفته ای بین دو جناح رقیب اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The plan for armistice talks was halted.
[ترجمه گوگل]طرح مذاکرات آتش بس متوقف شد
[ترجمه ترگمان]نقشه متارکه جنگ متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two nations signed an armistice.
[ترجمه گوگل]دو کشور آتش بس امضا کردند
[ترجمه ترگمان]دو ملت، متارکه جنگ را امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The armistice was signed on 4 December.
[ترجمه گوگل]آتش بس در 4 دسامبر امضا شد
[ترجمه ترگمان]آتش بس در ۴ دسامبر امضا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Negotiations began on July 195 but the armistice would not be achieved for an-other two years.
[ترجمه گوگل]مذاکرات در ژوئیه 195 آغاز شد، اما آتش بس تا دو سال دیگر محقق نشد
[ترجمه ترگمان]مذاکرات در ماه جولای شروع شد، اما دو سال دیگر متارکه جنگ برای دو سال دیگر به دست نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. President Chissano had offered an immediate armistice, but this had been turned down by the rebel leader.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور چیسانو پیشنهاد آتش بس فوری را داده بود، اما رهبر شورشیان آن را رد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور چیسانو \"متارکه جنگ فوری\" را اعلام کرد، اما این امر توسط رهبر شورشی سرکوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After tortuous negotiations, Bunche arranged for armistice agreements among all the parties.
[ترجمه گوگل]پس از مذاکرات پر پیچ و خم، بونش توافقنامه های آتش بس را میان همه طرف ها ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]پس از مذاکرات پر پیچ وخم، Bunche قرارداد متارکه جنگ میان طرفین را ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Badoglio has asked the Allies for an armistice; the war is over.
[ترجمه گوگل]بادوگلیو از متفقین درخواست آتش بس کرده است جنگ تمام شده است
[ترجمه ترگمان]Badoglio از متفقین تقاضای متارکه جنگ کرده، جنگ تمام شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since the 1953 armistice the two sides have never signed a peace treaty.
[ترجمه گوگل]از زمان آتش بس سال 1953، دو طرف هرگز معاهده صلح امضا نکرده اند
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۵۳ پیمان صلح دو طرف هرگز پیمان صلحی را امضا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And when it has come, the armistice will begin, and the hostages on both sides will be freed.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که فرا رسید، آتش بس آغاز خواهد شد و گروگان های هر دو طرف آزاد خواهند شد
[ترجمه ترگمان]و وقتی این اتفاق بیفتد، متارکه جنگ آغاز خواهد شد و گروگان ها در هر دو طرف آزاد خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Every Armistice Day until 200 he attended ceremonies honoring deceased veterans.
[ترجمه گوگل]هر روز آتش بس تا سال 200 او در مراسم تجلیل از جانبازان فوت شده شرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]هر روز آتش بس تا ۲۰۰ سالگی در مراسم بزرگداشت سربازان قدیمی شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Armistice Day, 196 in Paris, photographed by William Klein, from "The Shutterbug," in the issue of May 2 200
[ترجمه گوگل]روز آتش بس، 196 در پاریس، عکسی از ویلیام کلاین، از "شاتر شاتر" در شماره 2 می 200
[ترجمه ترگمان]روز آتش بس، ۱۹۶ نفر در پاریس، عکس گرفته شده توسط ویلیام کلاین، از \"The shutterbug\"، در مساله ۲ می ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Veterans Day, ie 11 November, commemorating the armistice(191in World War I.
[ترجمه گوگل]روز کهنه سربازان، یعنی 11 نوامبر، بزرگداشت آتش بس (191 در جنگ جهانی اول
[ترجمه ترگمان]روز سربازان قدیمی (۱۱ نوامبر)، یادبود آتش بس (۱۹۱ در جنگ جهانی اول)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متارکه (اسم)
abandonment, truce, armistice, cessation, suspension

صلح موقت (اسم)
armistice

متارکهء جنگ (اسم)
armistice

انگلیسی به انگلیسی

• cease fire, truce
an armistice is an agreement between countries who are at war to stop fighting for a time in order to discuss ways of making a peaceful settlement.

پیشنهاد کاربران

Call a ) ceasefire/truce/armistice )
همشون به معنی آتش بس هستند و همشون هم موقتی هستند تا اینکه به یک peace agreement برسن و جنگ end بشه
لانگمن دیکشنری : آتش بس موقت
Definition : agreement to stop fighting for a time
Example : Palestinian and Israeli leaders agreed to an armistice
سران فلسطینی و اسرائیلی برای آتش بس موقت موافقت کردند
a formal agreement between two countries or groups at war to stop fighting for a particular time, especially to talk about possible peace
در روند درگیری نظامی، تَرکِ مُخاصِمه معاهده ای است که بر پایه آن مخاصمه به طور موقت خاتمه داده می شود، ولی حالت جنگ باقی می ماند. در فقه اسلامی به ترک مخاصمه مهادنه و هدنه گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

A two - week armistice has been declared between the rival factions
Synonym
truce

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Armistice• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/armistice
armistice ( علوم نظامی )
واژه مصوب: ترک مخاصمه
تعریف: معاهده‏ای که براساس آن مخاصمه به طور موقت خاتمه داده می شود، ولی حالت جنگ باقی می ماند
An armistice is a formal agreement of warring parties to stop fighting. It is not necessarily the end of a war, as it may constitute only a cessation of hostilities while an attempt is made to negotiate a lasting peace.
اتش بس بعد از توافق رسمی و قطعی
ceasefire: آتش بس برای مدتی معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق دایمی
truce: آتش بس موقت

بپرس