cease fire

/ˈsiːsˈfaɪər//siːsˈfaɪə/

آتش بس، فرمان اتش بس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a temporary suspension of hostilities; truce.
مشابه: armistice, truce

(2) تعریف: an order or signal to stop firing, as in war.
مشابه: truce

جمله های نمونه

1. the ceasefire will become effective today
آتش بس از امروز اجرا می شود.

2. the announcement of ceasefire
اعلام آتش بس

3. the argument that ceasefire agreements are not workable is not new
این استدلال که قراردادهای آتش بس عملی نیستند تازگی ندارد.

4. owing to their intransigent attitude, the ceasefire agreement was not signed
به خاطر روش آشتی ناپذیر آنان قرار داد آتش بس امضا نشد.

5. Federal leaders continued their efforts to secure a ceasefire.
[ترجمه گوگل]رهبران فدرال به تلاش های خود برای تضمین آتش بس ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]رهبران فدرال به تلاش های خود برای تضمین آتش بس ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. United Nations troops enforced a ceasefire in the area.
[ترجمه گوگل]نیروهای سازمان ملل متحد آتش بس را در این منطقه اجرا کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای سازمان ملل در این منطقه آتش بس را اجرا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Attempts to resurrect the ceasefire have already failed once.
[ترجمه گوگل]تلاش ها برای احیای آتش بس قبلاً یک بار شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای احیا مجدد آتش بس یک بار شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A shaky ceasefire is holding after three days of fighting between rival groups.
[ترجمه گوگل]آتش بس متزلزل پس از سه روز درگیری بین گروه های رقیب برقرار است
[ترجمه ترگمان]یک آتش بس لرزان پس از سه روز جنگ بین گروه های رقیب برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ceasefire will only provide a temporary solution to the crisis.
[ترجمه گوگل]آتش بس تنها یک راه حل موقت برای بحران ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]آتش بس تنها راه حلی موقت برای این بحران ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After a brief ceasefire, fighting continued.
[ترجمه گوگل]پس از یک آتش بس کوتاه، درگیری ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]پس از آتش بس کوتاه، جنگ ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There seems little hope of a ceasefire.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد امید چندانی به آتش بس نیست
[ترجمه ترگمان]ظاهرا امیدی به آتش بس وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A ceasefire has been called to allow the survivors to bury their dead.
[ترجمه گوگل]آتش بس فراخوانده شده است تا به بازماندگان اجازه داده شود مردگان خود را دفن کنند
[ترجمه ترگمان]آتش بس اعلام شده است که به بازماندگان اجازه دفن مردگان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. UN observers are monitoring the ceasefire.
[ترجمه گوگل]ناظران سازمان ملل بر آتش بس نظارت می کنند
[ترجمه ترگمان]ناظران سازمان ملل بر آتش بس نظارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ceasefire has opened the door to talks between the two sides.
[ترجمه گوگل]آتش بس درها را برای گفتگو بین دو طرف باز کرده است
[ترجمه ترگمان]آتش بس در را برای مذاکرات بین دو طرف باز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The announcement of the ceasefire was greeted with relief.
[ترجمه گوگل]اعلام آتش بس با آرامش همراه شد
[ترجمه ترگمان]اعلام آتش بس با آسودگی استقبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• armistice, suspension of combat, stoppage of fighting
(military) command given for a cease-fire
armistice, suspension of combat, stoppage of fighting
a ceasefire is an agreement between countries or groups who are at war to stop fighting for a time.

پیشنهاد کاربران

cease fire ( علوم نظامی )
واژه مصوب: آتش‏بس
تعریف: وضعیتی که در آن مبادلۀ آتش بین دو نیروی متخاصم به طور موقت پایان داده ‏شود
شلیک نکنید.
Noun - countable :
آتش بس موقت ( به خصوص برای مذاکره نمودن جهت رسیدن به یک آتش بس دائمی و به پایان رساندن جنگ )
Truce
آتش بس
An agreement between two sides to stop fighting.
آتش بس برای مدت زمان معلوم برای مذاکره و رسیدن به توافق
call a ceasefire
truce:اتش بس به صورت موقت
armistice: اتش بس بعد از توافق قطعی و رسمی
آتش بس

بپرس