پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٣٠٦)
که ( کوه ) کُهن ( قدیمی ) بسیار کهن و استوار مانند کوههای دیرینه دیرینه، باستانی، اصیل
( روبیدن ) کسی یا چیزی که غم را می زداید، غم زدا، شادی آور
نور پاش، منبع نور؛ کسی یا چیزی که روشنی می پراکند نورافشان، روشنی بخش
مکان مناسب برای گشت و گذار و تفریح گردشگاه، تفریح گاه
( زشت کام ) کسی که تمایلات ناپسند دارد، بدکام، پلیدخو
( جان آوا ) صدایی که روح را تازه می کند؛ موسیقی دلنشین نوای روح افزا، ملودی جانانه
( راز پاره ) قطعه ای از یک راز بزرگ؛ معمای حل نشده معما، پازل، رمز
( خِرَد بوم ) قلمرو دانش، سرزمین خرد دانش کده، عالم معنا
( زشت نما ) چیزی که ظاهری فریبنده اما باطنی ناخوشایند دارد. فریب نما، ظاهرساز
نتیجه و برآیند یک فرآیند یا عمل. نتیجه، فرآورده، برآیند، محصول، بازده و ثمر
کار یا موقعیتی دشوار که نیاز به تلاش جدی دارد. مشکل دشوار، مسابقه، هماوردی
جوابی که به یک پرسش یا عمل داده می شود. جواب، واکنش، رد یا قبول هر چیز
پاسخی که به یک پرسش یا عمل داده می شود. پاسخ، واکنش، رد یا قبول چیزی یا مطلبی
جلال ، عظمت؛ بزرگی پرزرق و برق. شکوهو عظمت، بزرگی، ابهت
شجاعت و بی باکی برای انجام کاری ریسک پذیر. شهامت، بی باکی، دلیری، گستاخی
بدون تغییر، پایدار و استوار. پایدار، استوار، تغییرناپذیر، همیشگی
افترا، نسبت ناروا، نسبت دادن نادرست و عمدی یک عمل بد به کسی، تهمت
افترا، نسبت ناروا، نسبت دادن نادرست و عمدی یک عمل بد به کسی، بهتان، نسبت ناروا
موفقیت و کامیابی، رسیدن به هدف. موفقیت، کامیابی، پیروزی، توفیق
فروتنی، فقدان غرور و خودبرتربینی. فروتنی، خاکساری، تواضع
موفقیت و کامیابی، رسیدن به هدف. موفقیت، کامیابی، پیروزی، ظفر
تواضع، فقدان غرور و خودبرتربین، خاکساری، افتادگی
گوناگونی، وجود چیزهای مختلف در یک مجموعه، چندگانگی، تکثر
فروتنی، فقدان غرور و خودبرتربینی. فروتنی، خاکساری، افتادگی
توجه و انرژی ذهنی متمرکز بر روی یک نقطه یا موضوع. توجه متمرکز، دقت، حواس جمعی
اشتیاق، دلخواه، بستگی، تعلق، تمایل، توجه، دلبستگی، شوق، ، میل، وابستگی، گرایش و میل به سوی چیزی یا کاری. میل، رغبت،
علاقه و میل به سوی چیزی یا کاری. میل، گرایش، رغبت
تلخ، ناگوار، ناخوش، تند
ناگوار، ناخوش، ناخوشایند، تند، دارای مزهای مانند گریپ فروت؛ ناراحت کننده.
اندیشیدن، عمل استفاده از ذهن برای درک یا تصمیم گیری. اندیشه، تأمل، اندیشیدن، خردورزی، تفکر
اندیشیدن، عمل استفاده از ذهن برای درک یا تصمیم گیری. اندیشه، تأمل، اندیشیدن، خردورزی
اندیشیدن، عمل استفاده از ذهن برای درک یا تصمیم گیری. اندیشه، تأمل، اندیشیدن، خردورزی
پایبندی به انجام کاری یا وفاداری به مسئولیتی. تعهد، مسئولیت، عهد، وظیفه شناسی
ارتباط و کنش دوسویه بین افراد یا چیزها. کنش متقابل، ارتباط دوسویه، همکنشی
بررسی اجزای یک کل برای درک بهتر آن. تجزیه، واکاوی، بررسی، تفسیر
تجزیه و بررسی اجزای یک کل برای درک بهتر آن. تجزیه، واکاوی، بررسی، تفسیر
بررسی دقیق و روشمند برای کشف حقایق. پژوهش، جستجو، واکاوی، تفحص
تمجید و ستایش به دلیل ویژگی های خوب. ستایش، تمجید، آفرین،
زمان رویدادها؛ دانش بررسی رویدادهای گذشته. روزشمار، سیره، گذشته، روزگار
دانش حاصل از مواجهه مستقیم با رویدادها؛ امری که برای کسی رخ داده. آزمودگی، مهارت، حادثه، رویداد
اثر گذاشتن، نتیجهٔ عمل یا رویدادی بر چیزی یا کسی. اثر، نفوذ، کارکرد، نتیجه
کسی که در رقابت یا نبرد برنده شده است. فاتح، برنده، ظفرمند، کامیاب، پیروزگار
فاتح، برنده، ظفرمند، کامیاب، برنده شدن در رقابت
بدون حد و مرز، پایان ناپذیر. نامحدود، بی انتها، نامتناهی، لایزال
سود حاصل از چیزی؛ بخشی که به کسی می رسد. سود، منفعت، حاصل، سهم
کسی که اهداف بسیار بزرگی دارد. جاه طلب، آرمان گرا، بلند پرواز
کسی که اهداف بسیار بزرگی دارد. جاه طلب، آرمان گرا، بلندهمت
تازه و شاداب، پر از نیروی زندگی. تازه، شاداب، سرزنده، نو
ممتاز، آشکار و قابل توجه. آشکار، عالی، چشمگیر
درخشنده، چیزی که ناگهان می درخشد ( اغلب در ادبیات ) . درخشنده، تابان، برق زن