پیشنهادهای علی علیشاهی (١٢٧)
برای مدتی طولانی
چشم های شهلا، چشم های معصومانه
You need to even out باید خودت رو جمع و جور کنی
مفنگی
تقویت شده مخفف augment
از تیررس خارج شو
تیررس
کوتاه شده ی دید visual I have no viz دید ندارم، در تیررسم نیست
زمین گیر شدن
محاصره شدن، قیچی شدن
دلجویانه
تقریباً
Spin out something توصیف جزئیات چیزی
فسقلی
Haul somebody up کسی را بُردن برای استنطاق ( بازجویی، اخذ پاره ای از توضیحات ) یا مجازات
. I was scared spitless از ترس دهنم خشک شده بود.
سرپیچی کردن از قانون ( و گیر افتادن )
سفر قندهار
زیاده روی
در لحظه ای عصبانیت
بچه خیلی کوچک
دستگیر کردن
بازرسی که کیفیت و کمیت پارچه های پشمی را بررسی می کند.
در فارسی محاوره ای ( اونوقت: درحالی که )
اغراق و زیاده روی
گرخیدن
بی قرار بودن
دودستی چسبیدن
Combine efforts
در تمام ساعات شبانه روز
نهفته
حواس پرتی ها
مراقب
اندیشه ای
موقعیت ها
زیان بخش
نسنجیده
مفرّح
روایتگری
عوارض ناخواستهٔ دارویی با side effect متفاوت است
دوستان صمیمی
مفصلاً
دلیل ضمنی ( قرائن و امارات )
سنخیت داشتن
در حقوق اتحادیه اروپا به فرآیند انتقال قانون از دستورالعمل به قوانین داخلی اطلاق می شود.
یکی از کاربردهایش این است که زمانی که چیزی خوب هست اما ایراداتی هم دارد به آن ایرادات می گوییم drawback.
معاهده
تکامل یافته
Synoynm: Suspect مظنون
When someone needs the attention they didn't get as a kid, comments something stupid on a video ( Specially in Youtube )