پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
mass - produced, relatively inexpensive goods that are marketed as luxurious or prestigious اشیای لوکس ارزان
پیش از هر چیز دیگری، قبل از هر چیز،
last or remain popular for a long time برای زمانی طولانی محبوب و پرطرفدار ماندن مدت زمانی طولانی محبوب ماندن
ناچار بودن مجبور بودن باید ناگزیر بودن گریزی نداشتن از
ثروت مادی
چندمنظوره همه جانبه تمام عیار جامع
A flagship store is the lead store in a retail chain acting as a showcase for the brand or retailer. It's job is to draw customers into the brand ove ...
of a computer display or system ) generating a three - dimensional image which appears to surround the user ) [درباره ی نمایشگر کامپیوتر] سه بعدی
اینجا و اکنون
Make a vivid impression on, quickly win popular acclaim or renown, as in The new rock group took the town by storm به سرعت سیل آسا برق آسا موج آسا
مفید بودن به کارآمدن Be useful, meet the needs or requirements, satisfy, as in I don't know why they've added all this information but it probably se ...
بازخورد
اظهار گرایش جنسی [در ادبیاتِ متداول همجنسگرایان و دگرباشان جنسی]
بیش از همه ی چیزهای دیگر
From Longman Business Dictionary roll off something phrasal verb [transitive] roll off the production line/presses etc to be made or printed in a ...
نگاه انداختن
مسئول ارشد مدیر ارشد کارمند ارشد
استاد کهنه کار
فکر بکر
چیرگی [قدیمی] سلطه[قدیمی]
هیجان برانگیز مدهوش کننده هوشربا سرگیجه آور heady. Something that's heady is extremely thrilling. You might have a heady feeling as you walk up on s ...
نهایتاً در نهایت بالأخره سرانجام [در محاوره] آخرش، [در نقش قیدی] عاقبت،
سخت درگیرِ ( چیزی بودن ) به شدت درگیرِ ( چیزی بودن ) به نقل از کالینز دیکشنری: If you say that someone is at the sharp end of a particular activit ...
to look directly at ( به نقل از میریام وبستر ) مستقیم به کسی نگاه کردن در چشم کسی نگاه کردن
شهامت کاری را پیدا کردن جرأت کاری را پیدا کردن شجاعت کاری را پیدا کردن دل و جگرِ انجام کاری را پیدا کردن
1 - نظارت کردن بر کسی یا چی 2 - به کسی یا چیزی علاقه مند شدن To watch or look at someone or something closely; to monitor someone or something conti ...
1 - نظارت کردن بر کسی یا چی 2 - به کسی یا چیزی علاقه مند شدن To watch or look at someone or something closely; to monitor someone or something conti ...
( on the online dating app Tinder ) indicate that one finds someone attractive ( or unattractive ) by moving one's finger to the right ( or left ) ac ...
encourage کسی را به کاری ترغیب کردن کسی را به کاری تشویق کردن
to be easy for someone to do راحت بودنِ کاری [برای کسی] آسان بودن کاری [برای کسی] مثال: Public speaking does not come easily to most people صحبت کرد ...
به مرور زمان با گذشت زمان
مسائل عاطفی امور عاطفی مسائل عاشقانه مسائل عشقی
دارای متقاضیِ زیاد دارایِ متقاضیِ بسیار در معرض تقاضای بسیار
پرتراکم از لحاظ جمعیتی پرجمعیت و متراکم
بریتانیا [ محاوره ای] انگلستان [محاوره ای] Blighty" is a British English slang term for Great Britain or often specifically England
به طور مشخص مشخصاً
بازی کردنِ نقشِ مشارکت کردن در شرکت داشتن در
طبق معمول نوعاً
to provide things that someone or something needs برآوردن نیازها برآورده کردن نیازها مرتفع کردن نیازها رفع کردن نیازها
هیجان برانگیز
به خودم مربوطه!
راه آهن خطوط ریلی خطوط آهن خطوط راه آهن
راه آهن خطوط ریلی خطوط راه آهن
از صفر شروع کردن از هیچ شروع کردن از دوباره شروع کردن با هیچی شروع کردن با صفر شروع کردن دست خالی شروع کردن دست خالی کاری را آغاز کردن
make someone feel more energetic and cheerful به کسی نیرو بخشیدن به کسی انرژی دادن
to think about something or someone much more than is necessary or sensible لانگمن به چیزی بیش از حد فکر کردن
روی موضوعی قفل کردن توی موضوعی گیر کردن به موضوعی گیر دادن و دنبالش رفتن
به نقل از کمبریج دیکشنری: the best or only way to achieve something بهترین راه برای رسیدن به چیزی بهترین یا تنها شیوه برای دستیابی به چیزی بهترین یا ...
بالا زدن [درباره ی دامن و لباس]
در این حوالی در این اطراف در این گوشه و کنار در این دور و بر حوالیِ اینجا در این نزدیکی در این نزدیکی ها