تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

انر زشت مهیب هیولایی بد خو در زبانهای ایرانی امروزه است شکل ایرانی باستان آن" انگر" بوده است و به معنی دیو خوی و دیو و شرارت بوده است بازمانده های آن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

انگریم در زبان ایرانی باستان به معنی، بدترین ، دیو کشنده، دیو زشت خوی بوده است. و با واژه، ریم به معنی بدی همریشه است و ریم کنونی به معنی چرک نیز به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابَرگی/abaregi/: فوق العاده بودن، شگفت آور بودن ، مافوق بودن، اَبرسا: ابرگون، ابَرمند، ابَرینگی، ابَروار و غیره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تدبیر در زبان عریی وامواژه است از واژه دب به معنی نوشتن و ثبت تاریخ و شمارگان از ایرانی باستان یعنی زبان کیانیان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیواژ، پی بست و شناسگر، نشانگر، در دانش زبانشناسی؛در ساختار شناسی ونحو به تکواژی که تکیه نداشته و اگر هم داشته باشد به واژه یا تکواژه پیش از خود دهد، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ری= /reyi/ ؛ ، سره، اندازه، پاکی، درجه، خلوص، بیشتر در اندازه ی گیری خلوص شئی گفته می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

" اشبالت" گاهی اشپات" نیز گفته می شود عبارت است از گونه ای از چرم در صنعت چرم سازی که از بخش و لایه های زیرین چرم گاو و یا پوست حیواناتی که دارای پوس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صداهای منقطع و یا یکنواختی ناگهانی که در مجالس شادی و سورها توسط خوانندگان و دمگیران و کف افروزان مجلس به صورت پیاپی از گلو در آورده می شود. گویا در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساقدوش از وآژگان اصیل باستانی ایرانی هست که از دو جز ساگ به معنی سمت راست و دوش نمودیافته است. بسیاری این واژه را به اشتباه ترکی می پندارند ولی واژه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی عروس در فرهنگ اسدی ثبت و نویسمند شده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمین های توقیف شده، زمین های ایستانیده شده، سرزمین های غصب شده، آثار غصب شده، اموال توقیف شده،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توقیف شده، سلب کردشده ، مسدود شده ، نمونه کاربرد: foreclosd state به معنی املاک توقیف شده، زمین های ایستانده شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیابان حالی از سکنه، دشت شب زده، haunted desert/ کنایه می تواند به معنی و مفهو هایی همانند: جای بی در وپیکر، بیابان ارواح و جن ها باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب روناس آب گرفته شده از گیاه روناس و در رنگرزی بکاربرده می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

sociolect به گویشی و گاهی شیوه ای از کاربرد یک زبان، وهمچنین روش گفتاری در میان یک طبقه ی و یا گروه اجتماعی ویژه از یک زبان عمومی میباشد ، گفته می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح کشاورزی است به معنی شیار باز کردن نوعی شحم زدن. اچانیدن هم گفته می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگ سیاه بازالت ، سنگ محک، می باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابی یا ظرفی برای حمل آب و مایعات : دلو، سطل آبکشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابَر = abar . پیشوندی است در معنی هایی همانند: مافوق ، شگفت آفرین ، اسطوره ای ، خارق العاده، بر تر ِ برترین ها، بی همتا، کاربرد این واژه در جملاتی و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوشحال" یک واژه ای کاملا ایرانی است واژه" حال" که بسیاری آن را عربی نوشته اند اشتباه هست "حال" خود به معنی سادی بوده است این وآژه از زبان ایرانی باست ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

preradical = پیش رادیکال، فرا رادیکال ، در دانش زبانشناسی: "پیش ریشه" و به جایگاهی که پیشوندها به ریشه واژه می چسبند گفته می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کسی که سیستم و اندیشه فدرالیزم را باور دارد و از آن دفاع می کند، گفته می شود. خود فدرالیزم به سیستم سیاسی و اندیشه ای گفته می شود که متحد کردن و ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوته نویسی برای اصطلاح ریاضی : اعداد ترتیبی ، رج شمارگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبانشناسی به معنی بازگویشی، واگفتاری، باز نوشت، و در ریاضی باز شمارگی، چرخشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعداد ترتیبی" شمارگان رجبندی" یا "رج شمارگان" را اعداد ترتیبی می گویند و برای عمومیت دادن به اعداد طبیعی را که برای توصیف روشی برای رج بندی گردایه ها ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

" شمارگان رجبندی" یا "رج شمارگان" را اعداد ترتیبی می گویند و برای عمومیت دادن به آعداد طبیعی را که برای توصیف روشی برای رج بندی گردایه ها در چیز ها و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

امروزه "سرواژ ه" به معنی "مدخل" بکار برابر برده می شود. اما می توان " واژگاه" را نیز به جای آن بکار برد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژگاه به معنی ترتیب نوشتن واژگان در واژه نامه ها است معادل و برابر واژه " مدخل" عربی می باشد. در واژگاهی دیگر = یعنی در مدخلی دیگر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

داروی در مورد کتاب دساتیر و آذر کیوان از روی غرض ورزی هایی بوده است که ابتدا از سوی شاد روان ابراهیم پور داود به دلیل شیفتگی ایشان به دین زرتشتی و مر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پای واژه ای ایرانی استfoot در کنایه به معنی سهم و بخش نیز می باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

patient در دانش زبانشناسی این واژه فرازه ( صفت ) است و به واژه و تکواژی که ( اعم از فعل یا وند فعل ) تکواژی که در یک گزاره که به جای یک فاعل می نشیند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنوز= انگار که، چنین می نماید،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

" میش" در واقع به بز نر و گوسفند نر و نیز گفته می شود و گاهی به ماده های این دو جانور نیر اطلاق می شود. این اغتشاش معنی از دوران باستان در متنهای باس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

جناب اورهان خان از نامتان مشخص هست که از شمال شرقی آسیا هستید. اگر از ترکیه بودید که بایستی می نوشتید "هان" و یا از اغوزهای چین بودید می نوشتید اورکا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزعم: اصطلاحی عربی رایج در نوشتارهای رسمی و گاه بگاه در نوشتارهای ادبی به معنی : با رویکرد به ، با توجه به ، باتوجه به دیدگاه، با خیال به، با تصور ای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

" جار " واژه ای ایرانی باستان و پهلوی هست به معنی" بانگ" و" ندا" و شاد روان دهخدا که لغت دان بود نه لغت شناس، به دلیل عدم آشنایی دقیق اش با زبانهای ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

داخلی ، درونی ، موضوع درونی، مربوط به درون ، اجزا درون شکمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ligature = "پیوندسازه" و "پیوند واژ " برابر فارسی آن در زبان شناسی تاریخی ( فیلولوژی ) پیوند واژ می باشد وقتی نمود از یک واژه در پیوند بانمود دیگری ق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرنوشت این نوشت واژه این واژه phonographic در دانش زبانشناسی /"آوا نوشت" می باشد مهمترین خط آوا نویسی پذیرفته شده میان زبانشناسان نمایه ها سمبلهای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

درست ترین معادل برای" uniform " واژآمیخت ایرانی هم نمود، و تکمنود می باشد. واژه ی نمود برابر با واژه "فرم" در زبان اینگلیسی می باشد. هر چند گاهی و بن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

قید است از /ctucial" به معنی: مهم ، سخت، crucially به معنی تعیین کننده، به جد، حیاتی مبرم : جدی، سخت، قاطعانه، more crucially= بطور یقین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

terminative case برابر نهاد این واژه در زبان فارسی ( دری ) "حالت پایانه ای" و "پایانه گی" می باشد این اصطلاح در زبانشناسی و ساختارشناسی حالت کاربرد د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

زوار=zavar= واشر : نگهدارنده ؛نو بودن زوار در رفته به معنی کهنه شده = پیم:گوه . شاید مرتبط به همان زهوار بوده باشد در رهوار دررفته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیم =/pim/به معنی گوه =/gove/

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

"سرشتن" چسبیدن به هم دو یا چند چیز ، از ریشه "سیر" ایرانی باستان به معنی چسبیدن به هم آمیختن دو چیز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

سقز یا سگز معنی آدامس می باشد و یک واژه اصیل ایرانی است با /گزش/ به معنی جویدن هم ریشه است منتها به دلیل تاثیرات زبان عربی در آوا های زبانهای ایرانی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابر نهاد برای هر وآژه ای باید به نقش آن در بند و یا گزاره های در پیوند بینشی ژرف اندیشه ای نمود چرا که هر یک از زبانهای جوامع بشری بیرون از اشتراکا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

دوستان و هم میهنانی که پافشاری بر ترکی بودن ننه و دده می کنند باید برایشان عرض کنم که درست است که در زبان ما آذربایجانی ها ده ده و ننه به پدر و مادر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این واژه در زبان عربی وامواژه از زبان فارسی است از فراوان