تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انتقال دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

آگاه بودن از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

وابستگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تحسین کردن مثال: General taylor raved about the ingenious ambush he planned ژنرال تیلور کمین مبتکرانه ای را که طرح ریزی کرده بود تحسین کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فحش دادن. قسم خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

امتناع ورزیدن. قبول نکردن. رد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دعوت کردن. فرا خواندن مثال: call to a fight به مبارزه طلبیدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ناظر. مراقب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

افتخار کردن به چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

صرف کردن. خرج کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خواهان چیزی بودن. نامیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

حفظ کردن. ذخیره کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

ادامه دادن کاری یا امری. پیوسته انجام دادن کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

در جستجوی چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ادب. نحوه برخورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

آدم شرور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تفکر به آرزو. ایجاد رویا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ایجاد فضا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

صاحب چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تعلق داشتن به کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

غواص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

فریب دادن. تقلب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

فریب دادن. گمراه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ترک کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

توجه نکردن the detective missed کاراگاه توجه نکردـ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

استخدام کردن. ثبت نام کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نمایش دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

لاعلاج مثال: but suppose you are dying from an incredible illness now. اما تصور کنید الان دارید بخاطر بیماری لاعلاجی از بین میروید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

نحوه رفتار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

از بین بردن. خراب کردن. شهرت از دست رفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

محاسبه قیمت. قیمت گذاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

بحث کردن. اختلاف نظر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

کلمه fenestration در پزشکی به معنی پنجره است. و به نواحی ای گفته میشود که دو دیواره ی سلول آندوتلیال به هم میرسند و در وسط آنها حفره ای ایجاد میشود ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

قارچ مانند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

میکروسیرکولیشن به جایی گفته میشود که مویرگ واقعی داریم و از طرف شریانی مویرگ تا انتهای وریدی مویرگ برای ما اهمیت دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وحشتناک. شوم. پلید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

متقلب. شرور. پست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

اراده کردن؛ قصد داشتن. برنامه داشتن برای انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در علم پزشکی به معنای بهبود بازگشت خون از وریدهای ( سیاهرگ های ) بافت ها به دهلیز راست قلب است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

متوجه شدن به عنوان مثال: Maxine found that it had become numb ماکسین متوجه شد که دستش بی حس شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

متوجه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

استراحت کردن. خوابیدن. لم دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

پایین شهر. فقیر نشین. حلبی آباد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

هنگامی که در سیستول خون رانده میشود بخشی از انرژی خود را به دیواره ارتجاعی عروق میدهد. و گردش خون مداوم است اما پمپ خون به صورت متناوب میباشد و به آن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

کاهش مقدار هماتوکریت بدن نسبت به حالت عادی. کمی خونی ـ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

پرخونی. افزایش هماتوکریت. ازدیاد یاخته های خونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

قصد داشتن. اراده کردن

١