cardiovascular

/ˌkɑːdioʊˈvæskjələ//ˌkɑːdiəʊˈvæskjələ/

(پزشکی - دستگاه شمارش تپش های قلب در دقیقه) تپش سنج، (پزشکی) وابسته به قلب و رگ ها، قلبی و رگی، قلبی - رگی، قلبی رگی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the heart and blood vessels.

- Exercise is important for the health of the cardiovascular system.
[ترجمه گوگل] ورزش برای سلامت سیستم قلبی عروقی مهم است
[ترجمه ترگمان] ورزش برای سلامتی سیستم قلبی و عروقی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. only some chest pains are relegated to the group of cardiovascular diseases
فقط برخی از دردهای سینه را به گروه بیماری های قلب و عروق وابسته می دانند.

2. Smoking places you at serious risk of cardiovascular and respiratory disease.
[ترجمه گوگل]سیگار شما را در معرض خطر جدی بیماری های قلبی عروقی و تنفسی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن شما را در معرض خطر جدی بیماری های قلبی و عروقی و تنفسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For other cardiovascular problems, such as stroke, the estrogen users had a 73 % reduction in mortality.
[ترجمه گوگل]برای سایر مشکلات قلبی عروقی مانند سکته مغزی، مصرف کنندگان استروژن 73 درصد کاهش مرگ و میر داشتند
[ترجمه ترگمان]برای دیگر مشکلات قلبی عروقی مانند سکته، مصرف کنندگان استروژن به ۷۳ درصد کاهش مرگ و میر نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Data on cardiovascular disease from death certificates are known to be inaccurate.
[ترجمه گوگل]داده‌های مربوط به بیماری‌های قلبی عروقی از گواهی فوت نادرست است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که داده های مربوط به بیماری های قلبی و عروقی از گواهی مرگ نادرست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The overall death rate from cardiovascular disease was close to the national average, the standardised mortality ratio being 9
[ترجمه گوگل]نرخ کلی مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی عروقی نزدیک به میانگین ملی بود، نسبت استاندارد مرگ و میر 9 بود
[ترجمه ترگمان]نرخ کلی مرگ ناشی از بیماری های قلبی - عروقی نزدیک به میانگین ملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cardiovascular tests conventionally used for detecting sympathetic autonomic neuropathy may not be adequate to detect a mild, otherwise asymptomatic neuropathy.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های قلبی عروقی که معمولاً برای تشخیص نوروپاتی اتونوم سمپاتیک استفاده می‌شوند ممکن است برای تشخیص نوروپاتی خفیف و در غیر این صورت بدون علامت کافی نباشند
[ترجمه ترگمان]آزمایش های قلبی عروقی که به طور معمول برای تشخیص ناخوشی مستقل عصبی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است برای تشخیص یک ناخوشی ملایم، در غیر این صورت، مناسب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cardiovascular mortality was not related to the duration of gestation except for a small increase in death rates in men born prematurely.
[ترجمه گوگل]مرگ و میر قلبی عروقی با طول مدت حاملگی ارتباطی نداشت به جز افزایش اندکی در میزان مرگ و میر در مردان متولد نارس
[ترجمه ترگمان]مرگ و میر ناشی از مرگ و میر مربوط به مدت زمان بارداری نیست، به جز افزایش کمی نرخ مرگ در مردان نارس به دنیا آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The trend in cardiovascular mortality with external conjugate was abolished by allowing for head circumference.
[ترجمه گوگل]روند مرگ و میر قلبی عروقی با کونژوگه خارجی با اجازه دادن به دور سر لغو شد
[ترجمه ترگمان]روند مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی و عروقی با مزدوج شدن خارجی با اجازه محیط، ملغی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Firstly, programming of cardiovascular disease may continue during infancy.
[ترجمه گوگل]اولا، برنامه ریزی بیماری های قلبی عروقی ممکن است در دوران نوزادی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، برنامه ریزی بیماری های قلبی و عروقی ممکن است در طول دوران کودکی ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We suggest that this is further evidence that cardiovascular disease originates through programming in fetal life and infancy.
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می‌کنیم که این شواهد دیگری است که نشان می‌دهد بیماری قلبی عروقی از طریق برنامه‌ریزی در زندگی جنینی و نوزادی منشا می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که این شواهد بیشتر دال بر آن هستند که بیماری های قلبی عروقی از برنامه ریزی در زندگی جنین و کودکی نشات می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I combine cardiovascular and muscular workouts with moderate to heavy weights, a lot of repetitions and no rest in between sets.
[ترجمه گوگل]من تمرینات قلبی عروقی و عضلانی را با وزنه های متوسط ​​تا سنگین، تکرارهای زیاد و عدم استراحت در بین ست ها ترکیب می کنم
[ترجمه ترگمان]من تمرینات قلبی - عروقی و عضلانی را با وزن های سنگین، بسیاری از تکرارها و بدون استراحت بین مجموعه ها با هم ترکیب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. George Montgomery made significant research contributions, especially to cardiovascular pathology.
[ترجمه گوگل]جورج مونتگومری کمک های تحقیقاتی قابل توجهی به خصوص در آسیب شناسی قلبی عروقی انجام داد
[ترجمه ترگمان]جورج مونتگمری به ویژه به آسیب شناسی قلبی عروقی کمک قابل توجهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cardiovascular death rates fell progressively with increasing birth weight.
[ترجمه گوگل]با افزایش وزن هنگام تولد، میزان مرگ و میر قلبی عروقی به تدریج کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]میزان مرگ و میر ناشی از مرگ و میر به تدریج با افزایش وزن زاد و ولد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Review article Towards improved thrombolytic therapy Cardiovascular diseases are an important cause of death and disability, especially in western societies.
[ترجمه گوگل]مقاله مروری به سوی بهبود درمان ترومبولیتیک بیماری های قلبی عروقی یکی از علل مهم مرگ و میر و ناتوانی، به ویژه در جوامع غربی است
[ترجمه ترگمان]مقاله بررسی به سمت بهبود بیماری های قلبی عروقی و عروقی، عامل مهمی برای مرگ و معلولیت، به ویژه در جوامع غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Patients were excluded from further examination after their dyspepsia clinic visit if they had severe concurrent cardiovascular or respiratory disease.
[ترجمه گوگل]بیماران پس از مراجعه به کلینیک سوء هاضمه در صورت داشتن بیماری قلبی عروقی یا تنفسی شدید همزمان از معاینه بیشتر حذف شدند
[ترجمه ترگمان]بیماران پس از مراجعه به کلینیک dyspepsia در صورتی که دچار بیماری های قلبی عروقی یا تنفسی شدیدی بودند، از معاینه بیشتر محروم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[فوتبال] قلبی عروقی
[پلیمر] قلبی عروقی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the heart and blood vessels

پیشنهاد کاربران

قلبی عروقی: ( صفت ) ( مربوط به ) قلب و دستگاه گردش خون
هنگامی که در سیستول خون رانده میشود بخشی از انرژی خود را به دیواره ارتجاعی عروق میدهد. و گردش خون مداوم است اما پمپ خون به صورت متناوب میباشد و به آن cardiovascular گفته میشود.
سیستم گردش خون. قلبی عروقی
قلبی عروقی
قلب و عروق
دستگاه گردش خون
قلبی - عروقی

بپرس