پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠٥)

بازدید
٧,٦٤٤
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه فرانسوی است ( Entracte ) در انگلیسی به جای آن از Intermission بکار میبرند. معنی این واژه میشه: a short break between the parts of a perform ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژۀ برانکارد ریشۀ لاتین و فرانسوی دارد که به انگلیسی و فارسی راه یافته. البته در انگلیسی آنرا به کار نمیبرند. در انگلیسی از ۲ واژۀ Stretcher و Gurn ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به انگلیسی: First - person singular به عربی: اول شخص مفرد به پارسی: ؟؟؟؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفرد بیش از اندازه عربی است و بایستی برای این واژۀ انگلیسی برابری پارسی برگزینیم. First - person singular : اول شخص مفرد ( که هر ۳تاش عربی بود و بای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

زبان میانجی یک زبان است که بین دو گروه که زبان مادری مشترک ندارند، به کار می رود، به خصوص اگر یک زبان سوم به کار رود که با زبان هر دو گروه متفاوت باش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to praise a person who has done something well خیلی مردی پرچمت بالاست بنازمت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( نام ) توفانی پُرباد، خشن، نابودکننده و درهم کوبنده زاب ( صفت ) آن میشود Tempestuous به چَمِ: 1. literary : affected by a tempest : stormy 2. full ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

در زبان فرانسوی، Liaisonهمان خوانشِ واژگان است، به گونه ای که در آن چنانچه شدنی است، پایان یک واژه را به بخش آغازین واژۀ پَسین میچسبانیم و با هم میخو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۲ واژۀ سِپَند و وَرجاوَند که سراسر پارسی و ایرانی هستند را همتاهای مقدس و شریف میدانند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در فرانسوی MDR دقیقاً همانند LOL در انگلیسی است که یعنی: MDR – Mort de Rire

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُرداد❌ اَمُرداد✅

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

چَلپاسِه واژه ای است که بیشتر در خوراسان ( افغانستان ) و در خاورِ ایران بکار میرود. چلپاسه همان سوسمار و بزمجه است ( یا گونه ای ویژه از آن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوپُن ( Coupon ) واژه ای است که هم در فرانسوی هست و هم در انگلیسی. اکنون ببینیم کوپن به چه معناست: معمولاً یک تکه کاغذ چاپ شده کوچک که به شما امکان م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و شوربختانه حکومت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش اراکی. . . به شنا کردن، آبتَنی کردن هم میگویند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماهنگ میشود همان Music Video ولی پیشنهاد کاربر گرامی بسیار ریزبینانه و خوب بود. دیدآوا و نماوا هر دو پاسخگوی همتا بودنِ این واژۀ اروپایی هستند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پادواژه، پادچم، پادنام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

همتا، هم ارز، برابر، هم چم synonym, Equivalent

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یاد سپردن به خاطر سپردن از بر کردن بر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارآمد، کارساز، کارا، پربازده، پاسخگو، بازده مند، بهره ور، بهینه 🚨 بازدهی را همتای واژۀ Efficiency است، نه واژۀ Efficient. ⚠️ اثر واژه ای است عربی، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

منسوخ واژه ای است تازی ( عربی ) که همتاهای گوناگونی را میتوان برای آن در نگر گرفت. ولی از این ها هم میتوان بهره برد: از دور بیرون ( خارج ) شده از کا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و جمهوری اسلامی. ح ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته را نمیدانم، ولی هویداست که یا این واژه از زبانی دیگر به پارسی آمده یا معرب و تورکی شدۀ یک واژه پارسی اس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[گویش اراکی] کِلاشیدن یعنی خاراندن. مثلاً به اون وسیله هایی که باهاش پشت و کمرمون را میخارونیم میگویند گُرده کَلاش یا گُرده کِلاش. البته برخی میگویند ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. [کِلاش]: تفنگِ کلاشینکف ۲. [کُلاش]: عامیانۀ کُلاهش یا کلاهِ او. ۳. [کَلّاش]: هفت خط، کلاهبردار، غلطی، قالتاق، شارلاتان، مَکّار، حیله گر / مفت خور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی میشه به جای زیاد از چندان به کار برد. نمونه: زیاد مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. چندان مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. نمونه: چی سفارش بدم؟ زی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شوالیه واژه ای است فرانسوی که به پارسی میشه شهسوار و سوارکارِ زبده و پرافتخار و بلندپایه ( و گاهی اشراف زاده )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشوری که از هر سو بشرده و دژمند ( محصور ) در خشکی باشد و به آبهای آزاد دسترسی نداشته باشد را a landlocked country مینامند. bro got a landlocked coun ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمینه و بیشینه را برابر با حداکثر و حداقل یا همان ماکسیمم و مینیمم میدانند. بهتر است برای اقلیت و اکثریت ( که بیشتر برای جمعیت افراد در جامعه بکار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادرار = بول = گمیز = پیشاب = شاش = چُر = piss = urine 🚨 نکته : توجه کنید که ادرار و بول از زبانِ عربی هستند. پس بهتر است از یکی از واژگانِ زیر بهره ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی و اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته و یا اینکه اصلاً این واژه پارسی است یا نه را نمیدانم. ولی این واژه همتا و برابری است برای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

yt = white yt men invaded africa

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاتَرمیک گرایی را میتوان جایگزینی بهتر برای واژۀ ملی گرایی دانست. ( پاتَرم=مِلَّت / پاتَرمیک=مِلّی ) در انگلیسی از ۲ واژۀ Nationalism و Patriotism ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[کاوژاه] به روشی هنجارشکن و با بی توجهی از خیابان گذر کردن [no obj] : to cross a street carelessly or at an illegal or dangerous place ◀️ The police ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

A concise history of France : دیرینه شناسی گزیده و فشردۀ فرانسه Concise همان Summarised است. = گزیده، فشرده، خلاصه و مختصر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پُرنِگر باشید تا این ۲ پدیده را با یکدیگر اشتباه نگیرید. ∆ IRIS : رنگاور، عِنَبیه یا تیتَک ( دایرۀ رنگی چشم که در هر انسان به رنگی ویژه است. مانند س ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکسته ( نوشته، دبیره و دست خط ) Generally avoid joined - up writing as it is harder to read : دوری کنید از شکسته نویسی، از آنجا که خواندنش سخت تر اس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاردوش گرا - کاردوش محور کلاسی کامروا و کارآمد است که کاردوش گرا باشد. یعنی یکسره از دانش آموزان بخواهی که کارها و تمرین هایی را انجام دهند و مدام ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه اَرَبی است و باید جایگزینی پارسی برای آن جای بیاندازیم تا همگان بکار ببرند. خواهشمندیم دوستان ادب دان در این زمینه روشنگری بکنند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

جمع کنید این واژه های مسخره انگلیسی را از تو فارسی. سوبر واژه ای است لاتین که به فرانسویِ کهن و سپس به انگلیسیِ میانه راه یافته است که به چَمِ ( معنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چِشم غُرِّه دادن یا رفتن به کسی همان اخم کردن و با خشم به کسی نگاه کردن است. در گویش اراکی بسیار بکار میرود. به انگلیسی : Frown

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mastermind هم نام است و هم کارواژه. ولی چمارها: ۱. انسانی بسیار باهوش و زرنگ - عقلِ کل ( n ) ۲. کسیکه برنامه ریزی میکند و چیزی را سازماندهی میکند - ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پا به پای کسی پیش آمدن ( و جا نماندن ) You're hard to keep up with because you talk too fast : بسیار دشوار است که جا نموند از شما، چونکه بسیار تند س ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[کارواژه] 🔴 to reply to something in a quick and often angry way ◀️ “That's not true!” she retorted. ◀️ She retorted angrily that it wasn't true. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه یافته و چَمارِ آن در زبان انگلیسی نسبت به آنچه که در فرانسوی بوده دِگَرِش یافته است. ولی در انگلیسی میشود: You mad ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه یک نام شمارش ناپذیر است. 🔴 a condition or mental illness that causes people to think that they have great or unlimited power or importanc ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal 🔴 an important or influential person. ◀️ "once he got to college he was a big shot right away" ◀️ Big shots rule only because you choose t ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه از زبان آلمانی و ییدیش ( که زیان یهودیان اشکنازی بوده است ) وارد انگلیسی آمریکیایی شده است. به انسان شریف و ورجاوند گفته میشود. He's a men ...