پیشنهادهای مهدی کشاورز (٢,٢٦٢)
"نشانگر" واژه ی نشانگر به جای کیت آزمایشگاهی به کار می رود.
ارزنده، ارزندگی به چم Importance
سِهره
"رایمند"، رای مند، خنک مرد داننده ی رای مند/به دل بی گناه و به تن بی گزند. اسدی توسی ( سده ی ۴ه ش )
یَخِش، یخزدگی، یخ زدن، یخیدن
یخکِش= یخزده، منجمد
در زبان عامیانه، واژه ی یخکِش به جای یخزده و منجمد به کار می رود.
درود بر شما و سپاس از نوشتار جناب پادپان واژه ی انویژگ که در نوشتار گویا به [ناجی] برگردان شده را گمان می کنم به واژه ی پارسی آویژه یا اَویژه ( اویژ ...
"مَرواژ" مرواژ به جای فرواژه یا اصطلاح [جمله] در رایش ( ریاضی ) . مرواژ، واژه ای پیشنهادی ست که از دو بخش مر ( =شماره ) و واژ ( =واژه ) فراهم آمده ...
"مَرواژ" مرواژ به جای فرواژه یا اصطلاح [جمله] در رایش ( ریاضی ) . مرواژ، واژه ای پیشنهادی ست که از دو بخش مر ( =شماره ) و واژ ( =واژه ) فراهم آمده ...
واژه ی یار در زبان پهلوی به ریخت اَیار و در اوستا به ریخت اَوَر است. واژه ی اَوَر را می توان همان آور دانست از بُنواژه ی آوردن. اَور=آور=آورنده جدا ...
سخنورانه
هم اندر دژش کشمند و گیا درخت برومند و هم آسیا فردوسی
یه بنده خدایی می گفت در روز ولنتاین به همدیگه کتاب هدیه بدید رابطه نیاز به کتاب! داره نه عروسک. کتاب ابزار فرهنگه و کتاب خوب می تونه بهترین هدیه باش ...
به دنبال نوشته جناب مدیاتک قیز یا کیز ترکی به چم دختر، به گمان بسیار از واژه ی کنیز در پهلوی و پارسی گرفته شده به چم دختر کوچک. Beyin به چم مغز در ا ...
نام بنیادین بوم بندر عباس و پیرامون آن از جمله آبخوست ( جزیره ) و دریای جنوبی آن در درازای تاریخ از دوران ساسانی و اسلامی تا قاجار، "هرمزد یا هرمز" ب ...
کاربند، کارگزار، پاکار؛ اگر پند ما را شوی کاربند/ همیشه بماند کلاهت بلند فردوسی.
"زیرچاپ" نوواژه ی دیگری به جای کاربن.
راه انداختن
راه اندازی؛ راه انداختن= استارت زدن
سرخرگهای تاجی یا کرونری، دو سرخرگ پایه ای قلب اند که به ماهیچه های قلب خونرسانی می کنند.
سرخرگهای تاجی یا کرونری دو سرخرگ پایه ای قلب اند که به ماهیچه های قلب خونرسانی می کنند.
چابَرگ به جای کاربن؛ چابرگ: چاپ برگ، برگه ای برای چاپ همزمان آنچه می نویسیم.
"چابَرگ" چابرگ نوواژه ی پیشنهادی به جای کاربن است. چابرگ: چاپ برگ، برگه ای برای چاپ همزمانِ آنچه می نویسیم.
"زغالین" زغالین نوواژه ای ست که به جای واژه ی بیگانه ی گرافیت پیشنهاد می شود. زغالین= از جنس زغال، ماده ای با پایه ی کربن، گرافیت
"زغالین"، زغالین ( =از جنس زغال ) به جای گرافیت
"پِیزُگ" از واژه ی زغال یا زگال می توان نوواژه ای به جای واژه ی کربن برساخت. پِیزگ نوواژه ای پیشنهادیست به جای واژه ی کربن. پِیزگ: پی=پایه - زُگ=زگ ...
"پِیزُگ" از واژه ی زغال یا زگال می توان نوواژه ای به جای واژه ی کربن برساخت. پِیزگ نوواژه ای ست به جای واژه ی کربن. پِیزگ: پی=پایه - زُگ=زگال، زغال ...
از واژه ی زغال یا زگال می توان نوواژه ای به جای واژه ی کربن برساخت: "پِیزُگ" پِیزگ: پی=پایه - زُگ=زگال، زغال. پیزگ= کربن، گوهر یا عنصری که پایه ی سا ...
"پِیوا" پِیوا نوواژه ای ست که به جای واژه ی نیتروژن پیشنهاد می شود. پیوا: پِی=پایه - وا=وای=هوا [وا، وای، وایو] نامواژه هایی ست که در اوستایی، سانسک ...
"پِیوا" پِیوا نوواژه ای ست که به جای واژه ی نیتروژن پیشنهاد می شود. پیوا: پِی=پایه - وا=وای=هوا [وا، وای، وایو] نامواژه هایی ست که در اوستایی، سانسک ...
"پِیوا" پِیوا نوواژه ای ست که به جای واژه ی نیتروژن پیشنهاد می شود. پیوا: پِی=پایه - وا=وای=هوا [وا، وای، وایو] نامواژه هایی ست که در اوستایی، سانسک ...
نمزا، آبزا، اُوزا
نهادینگی
"نهادینگی" واژه ی پیشنهادی به جای تثبیت
نَهِش، نهادینگی
نهادینه، نهاده
دستیازی، ( کارواژه ) دست یازیدن= دست درازی کردن
تُنگ= کوزه ی آب، پارچ؛ واژه ی تُنگ، همریشه با واژه ی تانک یا تانگ ( =مخزن آب ) در پهلوی است که در پارسی دری به ریختهای تُنگ و تونکه به چم آوند و کوز ...
از پسوند گان می توانیم به جای جات بهره گیریم که نشان دهنده ی انواع یک چیز باشد: میوه گان= انواع میوه؛ به جای میوه جات سبزیگان= انواع سبزی؛ به جای سبز ...
از پسوند "گان" می توان برای نشان دادن انواع یک چیز بهره گرفت: میوه گان= انواع میوه، آنچه را که میوه شمارند؛ به جای میوه جات. سبزیگان= انواع سبزی؛ به ...
ماژیک هایلایت= نِیفام نشانگذار
"نِیفام" نِی فام، واژه ی پیشنهادی گروه [جاوید پاژین] است به جای ماژیک؛ نیفام= نیی که دارای فام=رنگ است. و نیز نوواژه ی پَرَنگ: پر رنگ.
ترشیگان= انواع ترشی
سبزیگان= انواع سبزی
میوه گان= انواع میوه؛ واژه ی میوه گان جمع میوه نیست بلکه نشانگر انواع میوه است.
میوه گان= انواع میوه
میوه گان= انواع میوه
نوشتِگان، سخنگان
آگاهگر