پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,١٤٠)

بازدید
٥,٩٣١
تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کله گنده، دم کلفت

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ابرفروشگاه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

وردیدن یا ورتیتن در پهلوی همان گردیدن است در پارسی نو. دگرش واج /و/ به /گ/ از پارسی میانه به پارسی نو بسیار دیده می شود. از این کارواژه ی کهن می تو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وردیدن یا ورتیتن در پهلوی همان گردیدن است در پارسی نو. دگرش واج /و/ به /گ/ از پارسی میانه به پارسی نو بسیار دیده می شود. از این کارواژه ی کهن می تو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

کارکنان، کارگران

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیست فناورانه [بندواژ یا قید]؛ همبسته و مربوط به زیست فناوری. کنش های زیست فناورانه، ابزاری ست برای بکارگیری هرچه بیشتر و درستتر از زیست بوم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خدمت کردن به= کار کردن برای، به خدمت گرفتن= به کار گرفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کار گرفتن، بهره گرفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهره گرفتن، به کار گرفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیست فناورانه؛ همبسته و مربوط به زیست فناوری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیست فناور، کارشناس زیست فناوری، پژوهشگر زیست فناوری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی [داری] در جایگاه پسوند در واژه هایی همچو مرغداری، گله داری، گاوداری، زنبورداری، شهرداری، استانداری و. . . کاربردی است و چم پرورشگاه و جای نگهد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

زهکشی= کشیدن آب زاییده شده از زمین. زه: بن کنونی از بنواژه ی زهیدن=زاییدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زهکِش؛ زه دارای چندین چم است یکی از آنها تراوش آب و درپایه برگرفته از زه ( =زاییدن ) است. دهخدا درباره ی تکواژ [زه] می نویسد: تراوش آب از درز و لای ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی به جای واژه ی بیگانه ی دِرَن می توان از واژه های زهکش و یا چرکِش ( چرککش ) بهره گرفت. چرکش [و یا زهکش]: ابزاری مکنده همراه با یک لوله برای ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در برخی نمونه ها《برونکِشی》به جای تخلیه: برونکشی خونابه ها از زخمِ جراحی با چرکِش ( دِرَن ) .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی نیز به جای دِرَن می توان یکی از واژه های زهکش و چرکِش ( چرککش ) را بکار گرفت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در بنیاد باید درنددشت باشد که دو دال در کنار هم یکی از آنها سترده شده است. واژه ی درند به گفته ی دهخدا به چم [مانند، سان] است. درنددشت= ما ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ نما، بزرگ نمایانه، گزافه، گزاف آمیز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رزم آور، رزم آرا، رزم آزما، شگفتی ساز، شگفتی آفرین پهلوان، دلاور

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

گریه نمایی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خُنیاگر، آوازخوان، داستانسُرا، به زبان پهلوی: گوسان

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داستان گویی، گوسانی، [گوسان=نوازنده و آوازخوان و یادکننده از دلاوریهای پهلوانان] چامه خوانی، چکامه گری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داستانگو، داستانسُرا، رزمنامه خوان چامه خوان، چکامه گر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رزم آفرین، شگفتی ساز، پهلوان، دلاور

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رزمی سُرا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فشرده ی داستان همای و همایون: پهلوان داستان: همای شاهزاده ی شام ( پسر منوشنگ ) . قهرمان زن: گل کامکار دختر پادشاه چین ( شادشام ) که باهوش، دلیر و در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همای نامه همان آفرینه ی شناخته شده ی [همای و همایون] سروده ی خواجوی کرمانی است. این مثنوی عاشقانه ی پارسی در بحر متقارب در ۴, ۴۰۷ بند یا بیت است. ای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

استوار، پایدار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حماسه= رزمنامه، حماسی= رزمی، حماسه آفریدن= شگفتی آفریدن، دلاوری کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شگفتی آفریدن، دلاوری کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نمودها، رازها، نشانها، برگزیده ها

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه گرا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه ساز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آمیزنده

پیشنهاد
٠

آمیختگی کهکشانها، آمیختار کهکشانی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به هم پیوستن، یکی شدن، یکپارچه شدن، در هم شدن، آمیختن، آمیخته شدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه کردن، یکی کردن، در هم کردن، آمیخته کردن، آمیزاندن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آمیختگی، آمیختار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" زیسم" ( zism ) یا زیم ( zim ) ؛ زیسم ( یا زیم ) یک واژه ی برساخته و پیشنهادی ست به جای عصب. زیسم: زی سیم= سیم زنده. زیسمان ( عصبها ) ، یاخته های ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناژادی، ناژادیک؛ . ژاد= جنس ژادی= جنسی ناژادی= ناجنسی ( غیرجنسی ) [نام] ناژادیک= وابسته به ناژادی، اتوزومال [زاب یا صفت]

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناژادی؛ . ژاد= جنس، جنسیت ژادی= جنسی، جنسیتی ناژادی= ناجنسی ( غیرجنسی )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سنجیده کار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

نابخشودنی، بخشش ناپذیر، گذشت ناپذیر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

بخشیدنی، بخشودنی، آمرزیدنی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جانم!. . . به جای اَلو در تماس تلفنی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

در کشور ما ایران ابزاری برای خوردن که امروز قاشق نامیده می شود پیشینه از زمان هخامنشی دارد و نیز نمونه هایی از این ابزار از زمان ساسانی نیز هست با کا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگریستنی؛ آنچه را که می توان به آن نگاه کرد و نگریست. دیدن پذیر، نگاه پذیر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

نگریستنی، نگاه کردنی، نمایان، پیدا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگریستنی