تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که شش میزند مشنگ شیرین عقل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینه خود را صاف کردن مثلا میگوییم : او سینه اش را صاف کرد و گفت . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی استعاری: ( برای رسیدن به چیزی ) زجر و عذاب چیزی را متحمل شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی کلاه زینتی زنانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. to begin speaking : to become able to speak. 2. : to be able to express oneself as a writer. به حرف آمدن لب به سخن گشودن

پیشنهاد
٠

از انجام کاری دریغ کردن از انجام کاری ابا داشتن خود را برتر از انجام دادن کاری دیدن انجام کاری در شأن کسی نبودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to tend to do something, especially something that you should not do

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها مخصوصا متن های داستانی میشه به این شکل ترجمه کرد: به چشم خریدار مثلا به چشم خریدار نگاهی به چیزی یا کسی انداختن . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

throw up your hands in horror/despair to show that you are shocked or that you disagree strongly with something نشان دهنده شوکه شدن؛ متعجب شدن؛ یا م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاقبت بالاخره eventually

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

با کسی بد بودن با کسی خصومت داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی مثلا جاده یا خیابان یا مسیر یا . . . از دو طرف خانه یا درخت یا مغازه . . . باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی در مورد تصمیم خود صحبت نکردن دیگران را در جریان قرار ندادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد گل ها و گیاهان: عرق ( مثلا عرق نعناع؛ عرق بیدمشک )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبردار ( ایستادن یا نشستن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهسازی توان یعنی بالابردن کیفیت توان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

منبع تغذیه سوئیچینگ منبع تغذیه با حالت کلیدزنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دکتر معالج

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مثال زیر به معنی حرف زدن و گفتگو برای وقت گذرانی معنی میدهد you were all merely talking against time

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

از سر هیجان و غریزه هیجانی و غریزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هست مندی به وضعیت احساسی هم اشاره داره برای همین همچنین میتوان گفت: خلق و خو حال و روز ؛ حال و هوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل چرکین

پیشنهاد
٠

all that can or need be said اصطلاح، به معنی: تمام چیزی که لازم است گفته شود؛ تمام آنچه میتوان گفت؛ خلاصه مطلب این که

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاسکه سورتمه ای نوعی کالسکه یا درشکه که به جای چرخ سورتمه دارد و در زمستان به کار می رفته است و می تواند با اسب کشیده شود یا بدون اسب به کار رود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسوده خاطر شدن خیال کسی از چیزی راحت شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی با دیده ی احترام و تحسین نگریستن کسی برای ما ابهت داشته باشد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

پر از سوال سوال برانگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها به معنی متقابلا است مثلا در she added with a returning smile به معنای متقابلا لبخند زدن است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی جاها همچنین به معنی: به طور موجه و متین

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان صفت در توصیف انسان به معنی آرام، خونسرد و عدم بروز واکنش هیجانی است calmly and without strong emotion or variation

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ید طولایی داشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی که اوایل قرن بیستم در اشاره به جوان های مد روز و پر انرژی و جذاب و . . باب شد شاید بشود اینطور ترجمه اش کرد: جوانک های خوش تیپ پرانرژی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی جاها به معنی: بارانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ از رخسار کسی پریدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ای قدیمی است به معنی nevertheless

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نور ماه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرت و پلا گفتن پرت و پلا گویی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار از پر از مملو از غرق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشاعر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیال انگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( درخت ) سپیدار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ترکیبی مثل unhealed quarrel به معنای: ختم به خیر نشده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها همچنین به معنی: کسی که مبادی آداب نیست کسی که آداب دان نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست روی نقطه حساس کسی / چیزی گذاشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوچه باغ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب از این رو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محلولی که در مراحل ظاهرکردن عکس برای تثبت عکس به کار می رود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیر و دار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاملا از ذهن رفتن کاملا از ذهن پاک شدن فراموش کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حال کسی گرفته شدن حال کسی گرفته بودن he is in a bad way