تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کت یا پالتوی پاییزه بهاره کت یا پالتویی که پارچه اش کلفت نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر در توصیف یک فرد و با بار معنایی مثبت به کار رود به معنی " آدم خودمانی" است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن جماعت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرتخمیری بی مخمر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به صورت صفت و در توصیف شخص به معنای: یک کلام ؛ آدمی که حرفش دوتا نمیشه قاطع؛ مصمم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای کسی ارزشی یا اهمیتی نداشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی جاها به شکل زیر میشود ترجمه اش کرد: در توصیف آدمی که انقدر پریشان و از خود بی خود است که انگار در لحظه و اینجا حضور نداره برای همین میشود آن را ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در بعضی متن ها میشه به این شکل ترجمه اش کرد: گفتنی است . . . . . لازم به ذکر است . . . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایدآل گرا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می خوارگی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام داشته باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام دارد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خاستگاه عنوان خطاب MS برای خانم ها واژۀ Mistress است که سابقا به صورت عنوان خطاب برای همه ی خانم ها به کار می رفته است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در توصیف پوست و . . . به معنی: شادابی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که این خیابان مقر نخست وزیری است، این عبارت اشاره به دولتمردان انگلیس دارد. و معادل کاخ سفید در آمریکا یا خیابان پاستور در ایران است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی است که شما می تواند برای تشکر از کسی به جهت وقتی که به شما اختصاص داده است به کار ببرید. بسیار محترمانه و نشانه ادب و قدردانی شماست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پیِ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Waist و wrist تلفظ شان کاملا فرق داره، برای چی بعضی ها نوشتن یکسان یا مشابه!!!!!!!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محیط کاری به این معناست که کارمند جدید یا کارآموز بدون اینکه مزاحم کار دیگران باشه، فقط نظاره گر هست تا کار رو از اونها یاد بگیره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل= برانگیختن البته به طور معمول به صورت صفتی به کار میرود: amped up = هیجان زده، به هیجان آمده ؛ در این معنا بیشتر در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفر کردن ( به جایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوبر یک شرکت آمریکایی است که اپلیکیشن خدمات حمل و نقل و تاکسی ارائه کرده است به این ترتیب، اوبریزه کردن به معنی استفاده از اپلیکیشن برای ارائه خدمات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Zeightgeber زمان دهنده زمان سنج در واقع نشانه های محیطی است که به تنظیم چرخه و ساعت زیستی در یک ارگانیسم کمک می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناشناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حکیمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چاقوکشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبانشناسی, دستور زبان = وجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Cooperation همکاری با دیگران برای کمک به آنها در رسیدن به هدفشان Collaboration همکاری افراد با یکدیگر در یک پروژه مشترک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این کلمه به معنی �از هر دری حرف زدن� است. زر زردن و دری وری گفتن در فارسی بار معنایی منفی دارد،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه بار معنایی منفی داره و معادل: لوس، خنک و . . . است اگه میخواهید از کسی تعریف کنید و بگید که آدم شوخ و بذله گویی هست نباید از این کلمه استف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر صفت برای دریا و آسمان بیاید به معنی " نیلگون" است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم ستیز متعارض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر علنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گمان نمی کنم تکرار همان معادل هایی که خود آبادیس یا کاربرهای دیگه ذکر کردند، کمکی به کسی بکنه. فقط موجب میشه اگه کسی پیشنهاد جدیدی داشته که میتونسته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یارانه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عرضه خدمات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصدی سامان گری والی گری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گروه زدگی؛ گروه اندیشی، گروهفکری پدیده ای روانشناسانه است که در بین گروهی از مردم رخ می دهد، بدین شکل که میل به هارمونی و همگرایی در گروه، منجر به ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرف ( های ) دهن پُرکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "old guard" often refers to the long - standing or more traditional members of a group or organization. اعضای قدیمی؛ قدیمی های یک مجموعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مقابل هم قرار دادن رو در روی هم قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کنشگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکل گیری ( یک ایده، فکر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دو معنا داره: اول: ظاهر، آشکار، معلوم . . . . دوم: به ظاهر، ظاهراً ؛ مثلا به ظاهر درست ( نه الزاماً یا واقعاً درست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توجه به این نکته مهم است که . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میزبانی فناوری سرور بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دسترسی همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

desalination plants = نیروگاه های نمک زدایی از آب یا آب شیرین کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جالب توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

instructions directions guidelines guidance