تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

خانه نشینی؛ قرنطینه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

جان کلام

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

همدم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

گمان نمی کنم تکرار همان معادل هایی که خود آبادیس یا کاربرهای دیگه ذکر کردند، کمکی به کسی بکنه. فقط موجب میشه اگه کسی پیشنهاد جدیدی داشته که میتونسته ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

غیرقطعی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کنشگری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شرکتی آمریکایی و عام المنفعه برای کمک به پروژه های نوآورانه در زندگی بشر است که از استارت آپ هایی با ایده های نوین و خلاقانه استقبال می کند. ایده های ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هیبت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شخص یا سازمانی که نقش مهم اما فرعی در ایجاد محتوای منبع داشته و نام آن ذکر نمیشود. شاید بشود "همکار" ترجمه اش کرد یا "کارمند" یا "شاغل" در جایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانیش: in preference to; rather than instead of

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مشکلات مزمن مشکلات مداوم چالش ها ( یک موضوع خاص )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آدم هایی که شغلشون اینه که لباس شخصیت های کارتونی میپوشند و جلوی مثلا پیتزایی می ایستند SpongeBob mascot

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to charge ahead literally means to move forward quickly or run forward. It implies running or moving with a lot of power or momentum به سرعت پیش رفت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به نظرم اصطلاحاتی مثل آدم ماشینی یا مکانیکی نمی تواند معنای فناوری رایانه ای را به هیچ وجه منتقل کند. پیشنهاد من: رایا اندامگان رایااندامگانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در صنعت، یک تکنیک برش دقیق و ظریف فلزات است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وضعیت بلاتکلیف بلاتکلیفی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنی وفادار، هوادار، هم به کار میره همینطور ماندگاری چیزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصولاً باید این طور باشد که . . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مخاطب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حرف ( های ) دهن پُرکن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

توجه: بوم سازگان و زیست بوم با هم تفاوت دارند و نباید به جای هم به کار روند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه به این نکته مهم است که . . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظام سلطه استثمارگری استثمار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در میانه ی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هویت فردی موجودیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دلیل اینجاد چیزی را توجیه کردن توجیه کننده ی دلیل وجود چیزی بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

time giver زمان دهنده زمان سنج

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Financing vs Funding When it comes to infrastructure investment, these are two separate concepts. Financing is defined as the act of obtaining or fur ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو به شک بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Laser focus is the mental ability to give 100 percent of your attention to the task you've prioritized in the present moment. It helps you put aside ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خورد چیزی/ کسی رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

INFORMAL insult ( someone ) in a particularly cutting way. نقره داغ شدن/کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر آنچه نتوان با قطعیت درباره اش صحبت کرد و یا نظر داد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مقابل هم قرار دادن رو در روی هم قرار دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

be plugged in به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

What is Microtasking? Microtasking is the process of breaking down a large job into smaller tasks that can be shared. This is usually done online to ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خُردکاری: فرآیند تقسیم یک کار بزرگ به وظایف کوچک است که می تواند از طریق اینترنت بین افراد زیادی توزیع شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

وحی منزل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

آشپزخانه مجهز بیشتر منظور آشپزخانه هایی است که همه تجهیزات مثل یخچال، ماشین لباسشویی، ظرف شویی و غیره داخل کابینت ها قرار می گیرد و ظاهر آشپزخانه یکد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

جزر و مد زمین که همچنین به نام های جزر و مد جامد زمین، جزر و مد پوسته، جزر و مد بدنه یا پیکر زمین نیز شناخته می شود - جابجایی سطح جامد زمین ناشی از گ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

phrasal verb. If you take to doing something, you begin to do it as a regular habit. عادت به انجام کاری کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. the gaseous envelope surrounding the earth or any other celestial body. See also troposphere, stratosphere, mesosphere, ionosphere. 2. the air or ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناشی شدن آمدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

idiom. : to be unexpected. The news came as a ( complete/total ) surprise to everyone غافلگیرکننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

To screw up something that was a sure thing. گند زدن به همه چیز یک معنی دیگرش هم میشه: خیلی هیجانی شدن. ذوق مرگ شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Total Pool means the amount equal to the product of ( i ) 0. 25 and ( ii ) the Net Proceeds minus the Aggregate Minimum Price. مقداری برابر با درآمد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

the characters of a play, novel, or narrative. بازیگران یک نمایش، رمان، روایت و . . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتوبوس کارکنان شرکت ها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

do manual, menial, or other hard work. پای کار آمدن عملا به میدان آمدن